قطعات خودرو

مهارت تیم‌سازی و داشتن استراتژی

واقع نگری ظریف‌ترین بخش کارآفرینی بعد از کسب مهارت تیم سازی است

شاید شما هم مدتی مشغول خواندن سرگذشت کارآفرینان بزرگ، مخترعین یا حتی هنرپیشه‌‌ها و ورزشکاران بوده اید. شایدم اهل تاریخ و مطالعه سرنوشت شخصیت‌های تاریخی باشید. اما یک چیزرا تا الان باید فهمیده باشید این که:

هیچ انسانی از اول جزء یک نوزارد نبوده است.

معنی این سخن آن است که باید حرکت کرد. هرچه جهت و سرعت حرکت درست‌تر باشد موفقیت بیشتری حاصل خواهد شد. اما هرگزفکر نکنید قدرت شما همان ژن شماست. آنچه می‌آموزید به شما قدرت واقعی می‌دهد. یادگیری اصل مهم زندگی است.(ناگفته نماند سخن ما در خصوص پیامبران یا اوصیاء ایشان و ائمه اطهار صلوات الله علیم اجمعین نیست)

برخی فکر می کنند افراد موفق (در موضوع ما کارآفرینان شگفتی ساز قرن اخیر) همگی با یک الگو رشد کرده اند. در حالی که اصلا چنین نیست. شما باید به خودتان نگاه کنید. چه دارید؟ چه می خواهید؟ راه رسیدن به خواسته‌ هایتان چیست؟

اگر بخواهید برای خودتان یک الگوی موفق کارآفرینی در نظر بگیرید آن الگو را پیدا کنید در درون خودتان،

کمی دقت کنید. شما در شرایط مارک زاکربرگ، بیل گیتس و جف بزوس نیستید چطور ممکن است الگوی آن‌ها برای شما جواب بدهد؟

به سخنان این مرد توجه کنید او یک حرف تازه دارد:

اتان مولیک: من کارم را به‌عنوان یک مشاور شروع کردم و سپس به کمک یکی از هم‌اتاقی‌هایم در دانشگاه، یک شرکت استارت‌آپی در اولین روزهای ظهور اینترنت راه‌اندازی کردیم. ما پی وال (روشی برای محدود کردن دسترسی به اطلاعات وب‌سایت‌ها یا امکانات اپلیکیشن‌ها) را اختراع کردیم. با اینکه سرانجام کار ما موفقیت‌آمیز بود، اما من هر اشتباهی را که ممکن بود، در شرکت انجام دادم. همین باعث شد به فکر گرفتن مدرک MBA بیفتم و بفهمم چطور می‌توانم کارآفرین خوبی باشم.

برای گرفتن MBA به دانشگاه MIT رفتم و در آنجا فهمیدم هیچ کس جواب واقعی را نمی‌داند. تصمیم‌ گرفتم خودم آن را کشف کنم و بنابراین مدرک PhD دریافت کردم. این ماموریت من از ابتدای کار بود: اینکه بفهمم چطور می‌توان کارآفرینی و نوآوری را علم‌محورتر و دسترس‌پذیرتر کرد. 

اتان مولیک به ما می‌گوید:اگر به الگوهای بزرگ نگاه کنید نامید می‌شوید.

قدم های آغازین را محکم بردارید ازشکست نترسید شما یک راه غلط را کشف کرده اید. اما یک اشتباه را دوبار مرتکب نشوید.

در جامعه بی ثبات ما (از نظر اقتصادی) هم فرصت هست فقط باید توجه داشته باشید موفقیت یک مسیر است نه یک ایستگاه

دانش خوب است حتی لازم اما از آن مهمتر مهارت است باید بدانید:

همیشه مهارت‌هایی وجود دارد که می‌توانید یاد بگیرید تا به‌کارآفرین بهتری تبدیل شوید. 

خبر خوب این است که: وقتی گروه‌های بزرگی از افراد با هم جمع می‌شوند تا تصمیم‌گیری‌هایی داشته باشند، این تصمیم‌ها واقعا منطقی هستند. همچنین میزان ریسک‌پذیری آنها بیشتر می‌شود. سرمایه‌گذاران فردی، محافظه‌کارتر هستند و نسبت به جمع‌های چندین نفره، کمتر تمایل دارند روی پروژه‌های واقعا جالب و نوآورانه سرمایه‌گذاری کنند. حالا شما باید بتوانید جمع خودتان را پیدا کنید و به آن ها پیشنهاد بدهید. حرف های ایشان را بشوید و با آن‌ها کنار بیایید.

ما در ایران خودمان را متهم می کنیم به این که کار جمعی بلد نیستیم. کشتی گیران را موفق تر ازفوتبالیست ها می دانیم.(البته از نظر مهارت ورزشی و کسب عناوین قهرمانی) اما این حرف‌ها خیلی غلط است. هر کدام از ما مثال‌های زیادی از افراد شکست خورده و گروه‌های پیروز در ورزش می توانیم پیدا کنیم. مگر ما فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های موفق نداریم؟ مگر این ها کار گروهی نیستند؟ تفاوت ها را درک کنید.

رمز موفقیت در کارآفرینی

رمز موفقیت کارآفرینی فقط داشتن نبوغی که به یک ایده تازه منجر شود نیست، بلکه مدیری که بتواند تیم بسازد، بتواند به خوبی یک سازمان را هدایت کند. استراتژی، امور مالی و دیگر موارد را به خوبی کنار هم بگذارد، بسیار مهم است. می‌توانید این ها را یاد بگیرید. در جای مناسب دنبالش بگردید و به یافته‌هایتان اعتماد کنید از آموختن و مشورت غافل نشوید.با همکارانتان بحث کنید. فرض های مخلتف را بررسی کنید. شبیه سازی کنید.

اولین قدم پیدا کردن نیازهای مردم است، چه چیزی دوست دارند

اگر بتوانید یک نیاز را کشف کنید و راهی برای تامین و پاسخ به آن نیاز بیابید به خودتان تبریک بگوئید شما در مسیر تبدیل شدن به یک کارآفرین هستید. برخی بین نیاز های مردم و آنچه دوست دارند تفاوت قائل می شوند. مثلا مردم یه یک رژیم غذایی سالم و مفید نیاز دارند اما بیشتر چیزهایی که دوست دارند خیلی مفید و سالم نیستند. این حرف سطحی نگرانه است اگر بتوانید نیازهای اصیل را کشف کنید و به شکلی که مردم دوست دارند در اختیارشان بگذارید حتما با استقبال روبرو می شوید.

واقع نگر باشید

سخت‌ترین قسمت کارآفرینی همین است. واقع را آن طور که هست ببینید نه آن طور که دوست دارید یا حدس می‌زنید. به خودتان بلوف نزنید. در دنیای واقعی همه چیز بر اساس خرد است. مردم، حتی کارآفرینان بزرگ حرف‌هایی می‌زنند که فقط تفسیر خودشان از اتفاقات است. از برهان خلف زیاد استفاده کنید. به هرچه فکر می کنید، نبودش را هم تصورکنید. درست مثل وقتی که می خواهید یک دست مبل بخرید غیر از رویه آن که احتمالا خیلی زیبا است؛ به زیرش هم نگاهی بیاندازید. استخوان بندی مبل شما را روی آن نگه می‌دارد.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *