قطعات خودرو

مدیر مجموعه بازرگانی اعتمادنیا : در گذشته کارگر بیشتر از کارفرما برای کار دل می‌سوزاند

سیدعباس اعتمادنیا در مقایسه بازار نیم‌قرن پیش و فضاي امروز به خبرنگار «قطعات خودرو» می‌گوید: درگذشته بیشتر کسبه با آن که وضع خوبی نداشتند و گاهی چک‌هایشان برای چند هزار تومان پشت کلر می‌ماند، قانع و شاکر بودند اما امروز با داشتن مبالغ کلان در حساب‌هایشان زیاده‌خواه شده و متأسفانه نشانه‌هایی از قناعت میان کسبه و مردم جامعه دیده نمی‌شود. درگذشته همه اعضای خانواده در خانه‌ای کوچک کنار هم با آرامش و صمیمیت زندگی می‌کردند و دلسوز یکدیگر بودند. متأسفانه امروز هر عضو خانواده به سویی رفته و فقط به فراهم کردن یک زندگی لوکس و تشریفاتی می‌اندیشد.

او اضافه مي‌كند: این روزها داشتن یک آپارتمان یا ویلا در مناطق مرفه‌نشین تهران، یک ویلا در لواسان یا شمال و داشتن اتومبیل لاکچری برای برخی از مردم اصل شده است. در حالی ‌که ممکن است نزدیک‌ترین اقوام آنها حتی قادر به تأمین نیازهای اولیه خود نباشند و بدون هیچ‌گونه احساس مسئولیتی از کنار آنها می‌گذرند. حال‌ آن‌که درگذشته اصلاً این خصلت ناپسند وجود نداشت و همه نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت می‌کردند.

از چه سالی کارتان را شروع کردید؟

نیمه دوم دهه ۵۰ پس از اتمام خدمت سربازی کارم را شروع کردم. رشته اصلی کار من فروش انواع تسمه‌ نقاله در سراسر کشور است. در اواخر حكومت رژیم گذشته و حتی اوایل انقلاب افرادی که در رشته تسمه‌ نقاله فعالیت داشتند حدود پنج نفر بودند. در حالی‌که امروز اگر دایره‌ای به شعاع ۵۰۰ متر دور فروشگاه من ترسیم کنید قطعاً بیش از چند صد نفر در این رشته فعالیت دارند. البته تعداد زیادی از این افراد هم تخصصی در این رشته ندارند و این موضوع شرایط را هم برای فروشندگان باسابقه و هم برای خریداران سخت کرده است.

وضعیت کسب‌وکار و واردات درگذشته چگونه بود و چه تفاوتی با امروز دارد؟

در گذشته قبل از انقلاب و حتی اوایل انقلاب واردات آسان و تأمین کالا به‌راحتی میسر بود. بیشتر قطعات و اجناس از امریکا و کشورهای اروپایی وارد می‌شد و کشورهای چین و تایوان و حتی ترکیه و کره جنوبی جایی در بازار ایران نداشتند. درگذشته اروپا به‌صورت نسیه و مدت‌دار با ایران کار می‌کرد، اما امروز فروشنده چینی مبلغ کالا را به‌صورت پیش‌پرداخت می‌گیرد، بعد هر جنسی که دوست داشت می‌فرستد و دیگر تاجر ایرانی دستش به‌جایی بند نیست و این مورد تنها ‌یکی از اثرات تحریم است. در گذشته کارگر حتی گاهی بیشتر از کارفرما دلسوز بود و شاید مهم‌ترین دلیلش این بود که با حقوقی که می‌گرفت به‌راحتی امورات زندگی‌اش می‌گذشت و دغدغه‌ای نداشت. کارگر دلسوز کار بود و کارفرما دلسوز او، اما امروز دیگر حس مسئولیت وجود ندارد و همه دچار یک روزمرگی شده‌اند.

درگذشته وضعیت کار ادارات دولتی و برخورد با ارباب‌رجوع چگونه بود؟

درگذشته وقتی به اداره یا سازمانی مراجعه می‌کردیم کارمند و مسئول به دنبال ماده و تبصره‌ای در قانون بود که مشکل مراجعه‌کنندگان را حل کند. ولی امروز دقیقاً برعکس شده و کارمندان سعی می‌کنند با توسل و تمسک به ماده و تبصره کار مردم را به تعویق و دست‌انداز بیندازند و دچار مشکل کنند. درآن صورت مردم مجبور می‌شوند با پرداخت رشوه و تحمل ده‌ها مشکل کار خود را انجام بدهند. در این حالت روشن است که فساد و رشوه شیوع پیدا می‌کند و خیر و برکت از زندگی مردم دور می‌شود.

یکی دیگر از موارد وضعیت کار ادارات دولتی در گذشته، احترام به ارباب‌رجوع در بانک‌ها بود. در گذشته رئیس شعبه وسط بانک می‌ایستاد و به‌محض این‌که شاگرد مغازه‌ای پولی به بانک می‌برد اسم صاحب حساب را روی بسته پول‌ها می‌نوشت و به شاگرد مغازه می‌گفت شما برو من فیش را به مغازه می‌فرستم. اما امروز وقتی وارد بانک می‌شوی کارمندی که سن فرزند شما را دارد با چهره‌ای درهم‌رفته منتظر سلام است در صورتی‌که او هنوز به دنیا نیامده بود من مشتری این شعبه بودم. متأسفانه دیگر هیچ‌چیز سر جای خودش نیست.

این روزها بازار بزرگ‌شده و ابزارهای جدید و فناوری‌های جدید وارد کسب‌وکارها شده است. آیا این ابزارها در حرفه شما تأثیر داشته؟

بله؛ قطعاً تکنولوژی روز و فناوری‌های جدید به روند کار سرعت بخشیده است. البته در بعضی مواقع به علت زیرساخت‌های نامناسب و ضعیف نه‌تنها کمک‌کننده نیست بلکه باعث تأخیر و جنگ اعصاب و مشکلات دیگر می‌شود. از مزیت فناوری‌های جدید این است که از طریق واتساپ یک پیش‌فاکتور برای یک شرکت یا کارخانه در دورترین نقطه کشور ارسال می‌کنیم و چند ثانیه بعد طرف مقابل بلافاصله می‌بیند و فوری اعلام نظرکرده و کار انجام می‌شود. البته اگر اینترنت قطع نباشد! در گذشته حتی تا اوایل انقلاب کارها با تلکس انجام می‌شد. خوب به خاطر دارم تنها فردی که در مغازه‌اش در خیابان لاله‌زار تلکس داشت مردی کلیمی بود و ما متون و درخواست‌های مدنظرمان را به او می‌دادیم و او برای فروشندگان که بیشتر اروپائی بودند ارسال می‌کرد. پس ‌از چند روز پاسخ فروشنده می‌رسید منشی مغازه به ما اطلاع می‌داد که تلکس دارید و بلافاصله مراجعه می‌کردیم. نکته جالب این بود که گاهی چند تاجر با یک کمپانی کار می‌کردند و مرد کلیمی حواسش کاملاً جمع بود که تلکس کسی را به دیگری ندهد.

تولید داخلی در زمان گذشته چطور بود و چه تفاوتی با حال حاضر دارد؟

در گذشته شرکتی به نام «شه‌وند» تاسیس شد که متعلق به خانواده پهلوی و وابستگان آنها بود که با وقوع انقلاب مصادره و در اختیار صنایع ملی قرار گرفت. این شرکت امروز متعلق به مجموعه سازمان تأمین اجتماعی است و در طول این سال‌ها افت‌وخیز زیادی داشته اما به‌طور کلی در این صنعت فعال است. در اوایل دهه ۷۰ «شرکت بریجستون» که بعدها به «دنا» تغییر نام یافت تولید تسمه‌ نقاله را در کارخانه خود آغاز کرد و در دهه ۸۰ هم شرکت «زرین بسپار ایرانیان» با احداث کارخانه در اراک شروع به‌کار کرد و امروزه بخش اصلی نیاز کشور را این سه کارخانه تأمین می‌کنند. بخشی هم از چین و ترکیه وارد می‌شود و پاسخگوی نیاز صنایع هستند. البته برخی از مدیران صنایع بزرگ به‌صورت مستقیم با واردات تسمه‌های سنگین نیاز خطوط تولید خود را تأمین می‌کنند.

شما هم واردکننده هستید؟

من شخصاً به حمایت از صنایع داخلی اعتقاد جدی دارم و عموماً با همکاری همه‌جانبه با کارخانجات داخلی نیاز مشتریان خود را تأمین می‌کنم. به‌عنوان‌ مثال تسمه‌های استیل که در ایران تولید نمی‌شود و یا تسمه‌های با عرض زیاد را شرکت ما وارد و به خریداران عرضه می‌کند.

به نظر شما افراد و کسبه قدیم از نظر اعتقادی و فرهنگی با الان تغییر کردند؟

بازار همیشه پایگاه مذهبی داشت. بیشتر افراد بازاری اشخاص متدین و متشرعی بودند و برای پرداخت وجوهات در وقت مقرر مقید بودند. اما متأسفانه هرچه جلوتر رفتیم وضع اعتقادی جامعه کمرنگ شد. خوب به خاطر دارم اول انقلاب حتی آنهایی که مذهبی هم نبودند حفظ ظاهر می‌کردند. شاید باگذشت زمان و گسترش فضای مجازی و عملکرد برخی از مسئولان و متولیان تأثیر زیادی در باور مردم گذاشت و به نظر من ضرر و زیان این کار از هر تحریم و کمبودی در کشور بیشتر است. به‌عنوان ‌مثال چند روز پیش برای تعمیر اتومبیلم به یک نمایندگی مراجعه کردم مردی تحصیل‌کرده که پسر مالک و مدیر آن‌جا بود می‌گفت پدرش از دارندگان اولین نمایندگی یک کمپانی در ایران بوده است. او از سادات بود و در حال صحبت با دوستش می‌گفت وکیل گرفته تا کلمه سید را از جلو اسم پسرش حذف کند تا راحت‌تر بتواند اقامت کشورها را بگیرد. من که ناراحت شده بودم گفتم روایت است که حضرت محمد(ص) فرمودند هرکس از سلاله من نباشد و خود را به من نسبت دهد او را نمی‌بخشم و هرکس که از سلاله من باشد و روی برگرداند روز قیامت از او روی برمی‌گردانم. او گفت مگر کسی از آن دنیا آمده و از قیامت خبر آورده؟ این‌ها همه دکان و بازار برای گروهی است. سؤال کردم چقدر با قرآن آشنا هستید؟ پاسخ‌هایی شنیدم و از بحث خودداری کردم.

در مورد کمک اعضای صنف به نیازمندان برایمان بگویید.

ما یک موسسه خیریه به نام مدینه الزهرا(س) داریم و یک صندوق قرض‌الحسنه که در این امور فعالیت دارند. چندین نفر از اعضای متدین صنف زحمات موسسه را بر عهده‌ دارند ولی تعداد افراد فعال با توجه به تعداد اعضای صنف خیلی کم است. صنف ما یکی از فعال‌ترین اصناف در کمک به نیازمندان است و کارهای بزرگی انجام داده و می‌دهد. حتی با بروز کرونا و عدم امکان تشکیل جلسات عمومی با تلاش شبانه‌روزی در تأمین نیازمندان عضو خیریه و کمک به زلزله‌زدگان و سیل‌زدگان و احداث مدارس بسیار فعال و خوب عمل کرده‌اند.

داشتن سواد یا دانستن زبان انگلیسی و کار با کامپیوتر در حرفه شما چقدر تأثیر دارد؟

قطعاً علم و دانش و تخصص تأثیر بسزایی در کسب‌وکار دارد. به نظر من یک لحظه تفکر عالمانه بهتر از هفتاد سال عبادت جاهلانه است. من خدا را شکر می‌کنم که فرزندانم تحصیلات دانشگاهی دارند و به بازرگانی داخلی و خارجی کاملاً مسلط هستند.

نقش اتحادیه پیش از انقلاب را چطور ارزیابی می‌کنید؟

قطعاً اتحادیه هم در جهت خدمت به اعضای صنف و هم برای خدمت به مردمی که از خدمات اتحادیه استفاده می‌کنند تأثیر مهمی دارد. یکی از محاسن اتحادیه ما وجود یک واحد کارشناسی در داخل اتحادیه است که اختلافات بین کسبه و یا بین فروشنده و خریدار را حل‌وفصل می‌کند و این کار بسیار ارزشمندی است. به نظر من اتحادیه ما همیشه مدافع حقوق اعضا در مقابل سازمان‌ها و دستگاه‌های حاکمیتی و حل‌وفصل کننده مشکلات اعضا بوده و خواهد بود. خوشبختانه مدیران اتحادیه از افراد متدین صنف هستند و تا امروز در پیشرفت صنف بسیار فعال و تأثیر گذار بودند. من از زحمات چندین ساله حاج‌آقا بخشی‌زاده رئیس اتحادیه تشکر می‌کنم و برای ایشان و سایر مدیران زحمتکش اتحادیه آرزوی موفقیت دارم.

شما از برگزاری انتخابات اتحادیه اطلاع دارید؟

بله؛ چندی پیش به اتحادیه مراجعه کرده بودم متوجه شدم. قطعاً اتحادیه و مجموعه صنفی می‌تواند هم در جهت خدمت به اعضای صنف و هم برای خدمت به مصرف‌کنندگان منشأ اثر باشند. مشروط بر این‌که یک قانون مدون حاکمیتی بر حسن اجرای کارشان نظارت داشته باشد. به‌طور کلی وجود و حضور اتحادیه‌ها در دورانی که شاهد به هم ریختگی‌های اقتصادی و اجتماعی هستیم می‌تواند منشأ کمک باشد. اتحادیه ما جزء ۵ اتحادیه برتر در جامعه اصناف ازنظر فعالیت و حُسن شهرت است.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *