در میانه تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی خاورمیانه، عربستان سعودی با نگاهی فراتر از درآمدهای سنتی نفتی، پروژهای بلندپروازانه را در پیش گرفته است: ساخت خودروی ملی با تمرکز بر فناوریهای نوین و انرژیهای پاک. این هدف بخشی از برنامه راهبردی «چشمانداز ۲۰۳۰» است که به ابتکار ولیعهد محمد بن سلمان تدوین شده و چشماندازی برای آیندهای بدون وابستگی به نفت را ترسیم میکند.
با اینکه ساخت خودرو در کشوری فاقد زیرساخت صنعتی گسترده، چالشبرانگیز به نظر میرسد، اما سعودیها با سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری، مشارکت با برندهای معتبر جهانی و پشتوانه مالی کمنظیر صندوق سرمایهگذاری عمومی (PIF)، مسیر صنعتیشدن را با سرعتی چشمگیر دنبال میکنند.
از نفت تا نوآوری: چرا خودرو؟
در دهههای گذشته، کشورهای حوزه خلیج فارس با اتکا به درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی خیرهکنندهای را تجربه کردند. اما با تغییر معادلات جهانی، کاهش تقاضا برای سوختهای فسیلی و حرکت بهسوی انرژیهای تجدیدپذیر، این کشورها با پرسشی اساسی مواجه شدند: چگونه بدون نفت، آیندهای پایدار بسازند؟
عربستان سعودی با نگاهی آیندهنگر، سرمایهگذاری در حوزههایی چون گردشگری، فناوری، لجستیک و معدن را آغاز کرد و حالا صنعت خودرو را نیز بهعنوان یکی از پایههای اقتصادی غیرنفتی خود تعریف کرده است. صنعت خودروسازی برای این کشور نهفقط راهی برای درآمدزایی، بلکه ابزاری برای ایجاد اشتغال گسترده، انتقال فناوری، ساخت برند ملی و تقویت پرستیژ صنعتی تلقی میشود.
گامهای عملی: از Lucid تا Ceer
سعودیها برای تحقق این اهداف بهسراغ همکاری با بازیگران مطرح جهانی رفتهاند. سرمایهگذاری بیش از ۸ میلیارد دلاری در شرکت آمریکایی Lucid Motors یکی از مهمترین اقدامات عملی در این مسیر است. این مشارکت منجر به راهاندازی کارخانهای در «شهر اقتصادی ملک عبدالله» شده که طبق برنامه، تا سال ۲۰۲۶ ظرفیت تولید سالانه ۱۵۰ هزار خودروی برقی را خواهد داشت.
از سوی دیگر، برند Ceer بهعنوان نخستین خودروساز ملی عربستان با همکاری شرکت تایوانی فاکسکان تأسیس شده و قرار است نخستین محصول خود را در سال ۲۰۲۵ روانه بازار کند.
علاوه بر این، حضور شرکتهایی چون هیوندای کرهجنوبی و پیرلی ایتالیا در پروژههای مشترک با صندوق PIF نشان میدهد که عربستان بهدنبال توسعه خوشههای صنعتی یکپارچه است؛ ساختاری فراتر از مونتاژ ساده که بتواند به زنجیره تأمین جهانی متصل شود.
چالشها و موانع: راهی طولانی در پیش است
با وجود این پیشرفتها، عربستان هنوز با موانع جدی روبهروست. نبود زیرساخت صنعتی برای تولید قطعات کلیدی، وابستگی به واردات فناوری، کمبود نیروی کار متخصص و نداشتن منابع استراتژیک مانند لیتیوم، از جمله چالشهایی هستند که میتوانند سرعت رشد این کشور را کند کنند.
در حال حاضر، کارخانه Lucid در عربستان بیشتر نقش یک مرکز مونتاژ SKD را دارد و بسیاری از اجزا و فناوریها از خارج وارد میشوند. همچنین، در نبود منابع معدنی کافی برای تولید باتریهای خودروهای برقی، عربستان مجبور است به واردات یا روشهای پرهزینه استخراج متوسل شود که خود با ریسکهای ژئوپلیتیکی همراه است.
مقایسه با ایران: آیا عربستان از ایران پیشی میگیرد؟
در آنسوی منطقه، ایران با سابقهای ۵۰ساله در خودروسازی، زمانی پیشرو غرب آسیا محسوب میشد. برندهایی چون ایرانخودرو و سایپا، زیرساختهای قابلتوجهی را طی دههها توسعه دادند. اما تحریمهای بینالمللی، ساختار دولتی ناکارآمد، و قیمتگذاری دستوری، این صنعت را به مرور فرسوده و ناتوان از رقابت جهانی کرده است.
در حالی که عربستان با سرمایهگذاری خارجی، مدل همکاریهای بینالمللی و تمرکز بر فناوریهای نوین، وارد دوران خودروهای برقی شده، صنعت خودرو در ایران همچنان درگیر تولید خودروهای پرمصرف با پلتفرمهای قدیمی، کمبود قطعات و مشکلات زنجیره تأمین است.
آیندهنگری یا فرصتسوزی؟
سوالی که در این میان مطرح میشود آن است که آیا عربستان با این سرعت رشد، گوی رقابت را از ایران خواهد ربود؟ و آیا ایران میتواند با اصلاحات ساختاری، نقش رهبری خود در صنعت خودرو منطقه را بازپس گیرد؟
پاسخ این پرسشها به اراده سیاسی و رویکرد اقتصادی دو کشور در سالهای آینده بستگی دارد. عربستان گامهای بلندی برداشته، اما هنوز راهی دراز در پیش دارد. ایران نیز با اصلاح ساختار صنعت، حذف انحصار، ارتقای بهرهوری و جذب مشارکتهای بینالمللی میتواند دوباره به جایگاه شایستهای بازگردد.
جمعبندی: رقابت منطقهای، فرصتی برای تحول
رقابت خودرویی میان ایران و عربستان تنها یک نبرد صنعتی نیست، بلکه نمادی از رقابت اقتصادی نوظهور در منطقه خاورمیانه است. عربستان با پشتوانه مالی و سیاسی قوی بهدنبال تغییر چهره اقتصاد خود است. ایران نیز، اگر به ظرفیتهای درونی خود باور داشته باشد و آنها را آزاد کند، میتواند نهتنها در بازار داخلی، بلکه در سطح منطقهای و جهانی نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.
اما این مسیر، نیازمند جسارت در تصمیمگیری، عبور از نگاه دولتی سنتی، و پذیرش واقعی قواعد بازار است. آینده صنعت خودرو در غرب آسیا، اکنون در دستان این دو کشور است.