«خدیجه ابراهیمی» از معدود زنانی است که جواز مغازه فروش لوازم یدکی و جواز تعمیرگاهی را در تهرانپارس دارد و ورودش به بازار لوازم یدکی را مصداق ضرب المثل معروف «در هر شری یک خیری هست» میداند.
گزارش امروز خبرنگار «قطعات خودرو» روایت برههای از زندگی بانوی 68 سالهای است که با ورود به بازار لوازم یدکی معادلات مشاغل مردانه و زنانه را برهم زد. گفتگوی ما را با خدیجه ابراهیمی و رضا داستانی پسر بزرگ خانواده را بخوانید.
چند سال سابقه کار در بازار لوازم یدکی خودرو دارید؟
ازسال ۱۳۷۷ دراین حوزه مشغول فعالیت هستیم.
چه اتفاقی افتاد که سر از بازار لوازم یدکی خودرو درآورید؟
قصه ورود من و دو پسرم به این بازار کمی عجیب است. سال ۱۳۷۵ از طریق آگهی یک دستگاه پیکان به اسم ما درآمد. پیکان را دیدیم اما گویا مدت زیادی در انبار مانده بود. من اطلاعات زیادی از خودروها نداشتم. پسرهایم هم ۱۶-۱۷ ساله بودند. از روزی که پیکان را تحویل گرفتیم، متوجه شدیم بیشتر قسمتهایش خراب است و مجبور بودیم بسیاری از قطعاتش را عوض کنیم. حتی رنگ ساختمانی به ماشین زده بودند. در خیابان ما – منطقه تهرانپارس- تعداد مغازههای فروش لوازم یدکی و تعمیرگاهها زیاد بود و پسرم از یکی از این مغازهها لوازم یدکی مورد نیاز پیکان مانند لنت، چهارشاخ و غیره را خریداری میکرد. پس از مدتی شاگرد همان مغازه به پسرم پیشنهاد داد که مغازهای بگیرند و در کار فروش لوازم یدکی با هم شریک شوند. پدر من هم مغازهای در اختیارشان گذاشت و آنها شروع به کار کردند. آن پیکان را هم فروختیم و شروع کار ما مصداق این ضربالمثل شد که «در هر شری یک خیری نهفته است». پسرانم نزدیک چشم من در مغازه شروع به کار کردند و این روزها در کار خود تجربه کسب کردهاند. هر چند در این کار ترقی نکردیم اما بههرحال شغلی دارند و سرشان گرم است.
مشکلات شما در شروع به کار چه بود؟
تفاوت گذشته با امروز خیلی زیاد است. بازار در قدیم بسیار خوب بود، اما الان بازار خراب است. در حال حاضر مشتری به مغازه میآید، قیمت جنس را میپرسد و بدون اینکه جنسی بخرد از مغازه خارج میشود. دلیلش این است که قیمتها خیلی بالا رفته و مردم توان خرید ندارند. در حالی که این قطعات مورد نیاز خودروهاست، اما مردم نمیتوانند مانند گذشته قطعات مورد نیاز را خریداری کنند. آنها مجبورند با خودروهایشان مدارا کنند تا زمانی که قطعه کاملاً خراب شد، نسبت به خرید آن اقدام کنند. بیشتر مردم از نظر اقتصادی مشکل دارند. زمانه طوری شده که طبقه متوسط وجود ندارد. عدهای کاملا مرفه و پولدارند و بیشتر مردم هر روز فقیرتر میشوند.
رفتار کسبه با مشتری در قدیم چگونه بود؟ الان چطور است؟
من این را میدانم که پسران من هم در گذشته و هم در حال حاضر به مشتریان و همه همکارانشان دراین راسته بازار لوازم یدکی احترام میگذارند. حرمت بزرگترها را دارند و معمولاً کسبه و مشتریان از آنها راضی هستند.
به نظر شما رفتار مردم با یکدیگر چه تفاوتی کرده است؟
به نظر من الان همه عصبی هستند و تحملشان کم شده است. دلیلش هم این است که دستشان خالی است. کسبوکار مناسب با هزینههای زندگیشان را ندارند و شرمنده خانواده خود میشوند.
آیا کسبه و مردم از نظر اعتقادی با زمان گذشته تفاوتی کردهاند؟
اعتماد مردم نسبت به یکدیگر کم شده وهمین بیاعتمادیها روی عقایدشان تاثیر گذاشته است.
آیا شما از عملکرد اتحادیه در گذشته و حال راضی هستید؟
اتحادیه لوازم یدکی یکی از بهترین اتحادیه هاست. ما ازعملکرد اتحادیهمان راضی هستیم. زمانی هم که من برای گرفتن جواز به اتحادیه مراجعه کردم، همکاری کردند و رفتارشان خیلی خوب بود. این درحالی است که برای گرفتن جواز مغازه دیگرم که تعمیرگاه است، به اتحادیه مکانیکها رفتم و خیلی اذیت شدم.
آیا اتحادیه مکانیکها به دلیل اینکه خانم بودید، جواز نمیدادند؟
نه؛ ما در مرحله اول میخواستیم جواز را به نام پدرم بگیریم. آنها اعلام کردند که صاحب جواز باید حتماً مکانیک باشد. مدتها رفتوآمد کردیم و از آنجایی که پدرم پیر بود خیلی اذیت شدیم. بالاخره رئیس اتحادیه با شنیدن صحبتهای پدرم که در جوانی مکانیک ماشینهای سنگین بود، قبول کرد که جواز را صادر کنند. بعد از اینکه پدرم از دنیا رفت، جواز را به نام من کردند.
به نظر شما اگر کسبه در گذشته یا حال مشکل یا اختلافی داشته باشند، اتحادیه میتواند پادرمیانی کرده و به آنها کمک کند؟
من از این موارد اطلاعات چندانی ندارم. ولی کاش اتحادیه به وضعیت مغازههایی که کنار هم یا با فاصله خیلی کم به یک شغل مثلاً فروش لوازم یدکی مشغولند، رسیدگی کند. به عنوان مثال اتحادیه میتواند اعلام کند که 2 مغازه در کنار هم، لوازم یدکی نفروشند.
خدیجه ابراهیمی متولد ۱۳۳۲ و خانهدار است و پسرانش در بازار لوازم یدکی در تهرانپارس مشغول به فعالیت هستند.
«رضا داستانی» فرزند ارشد خانواده در گفتگو با خبرنگار«قطعات خودرو» به سوالات تخصصیتر در حوزه کسبو کار بازار لوازم یدکی پاسخ داد.
بزرگ شدن بازار و ورود تکنولوژی بر کسبوکار شما تاثیر داشته؟
بله؛ ورود تکنولوژی و ابزار جدید روی همه کسبوکارها تاثیر مثبتی دارد. البته ما از فضای مجازی برای تبلیغات کارمان استفاده نمیکنیم اما در مواردی که میخواهیم قطعهای را سفارش دهیم یا خریداری کنیم، عکس قطعه را در واتساپ بارگذاری میکنیم. همچنین زمانی که مشتری قطعهای را لازم دارد عکس قطعه را در واتساپ برای ما میفرستد. اگر آن قطعه را داشته باشیم، ارائه میدهیم و اگر نداشته باشیم، تهیه میکنیم. به عنوان مثال در خودروهای جدید مانند پژو ۲۰۶، کارخانه ۶ یا ۷ مدل سیم کلاچ تولید کرده و هر روز یک مدل سیم کلاچ روی خودرو میبندند. زمانی که مشتری به ما مراجعه میکند باید ۷ نوع سیمکلاچ را به او معرفی کنیم؛ اما وقتی که در واتساپ عکس سیم کلاچ را برای ما میفرستد، دقیقا متوجه میشویم و همان قطعه را به مشتری میدهیم.
یک فروشنده لوازم یدکی باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
در شغل ما اولین و مهمترین مهارت این است که یک فروشنده به خدمات مکانیکی وارد باشد، قطعات خودرو را بشناسد و از ایراد ماشین سر در بیاورد. درحال حاضر وقتی مشتری به مغازه مراجعه میکند و ایراد ماشین را میگوید تا ۹۰ درصد میدانیم چه قطعهای برای آن خودرو لازم است.
بنابراین قبل از آنکه تعمیرکار روی ماشین کار کند، فروشنده باید با اشراف به ایراد ماشین، قطعه مورد نیاز را به دست مشتری بدهد.
دانستن زبان انگلیسی و کار با کامپیوتر چقدر در حرفه شما تاثیر دارد؟
بدون شک تاثیر زیادی دارد. اگر کسی زبان انگلیسی بداند، بروشورهای خارجی مربوط به قطعات را مطالعه میکند و اطلاعاتش بیشتر میشود.
از مشکلاتی که در شروع به کار دربازار لوازم یدکی داشتید، بگویید.
زمانی که شروع به کار کردیم، سرمایهمان خیلی کم بود. از طرفی تازهکار بودیم و کار را نمیشناختیم. نمیدانستیم کدام قطعه را چه زمانی بخریم یا چه قطعهای را در چه فصلی باید خریداری کرد. مارک قطعات را نمیشناختیم و نمیدانستیم کدام بهتر است و کدام برگشتی دارد. اوایل کار خیلی ضرر دادیم، اما بهمرور تجربه کسب کردیم و این کار را یاد گرفتیم. ما 2 برادریم که با هم کار میکنیم.
به نظر شما بازار امروز با گذشته چقدر تفاوت کرده است؟
در بازار امروز دست زیاد شده. قبلاً در این خیابان ۴ مغازه لوازم یدکی بود. الان بیشتر از 10 مغازه لوازم یدکی فعالیت میکند. در گذشته ۱۰ درصد روی اجناس سود میگرفتیم و مشکلی نداشتیم. در حال حاضر اجناس سنگینتر مانند دیسک و صفحه سود خیلی کمی دارد. دیسک و صفحه 2 میلیون تومانی را نمیشود با ۲۰۰ هزار تومان سود فروخت. نهایت با 50-40 هزار تومان سود فروخته میشود. در بازار کنونی افراد زیادی بدون داشتن کمترین اطلاعات وارد بازار لوازم یدکی میشوند و چون قطعات را با چک خریدهاند گاهی مجبورمیشوند قطعهای را که مثلا 100هزار تومان خریدهاند به ۹۰ هزار تومان بفروشند تا چکهایشان را پاس کنند. این امر باعث میشود که مشتریان سردرگم شوند؛ زیرا نمیدانند چرا مغازهای این قطعه را۱۰۰ هزار تومان و مغازه دیگر ۹۰ هزارتومان میفروشد. متاسفانه این روزها به دلیل خرابی بازار کار، از این موارد زیاد دیده میشود. در گذشته معمولاً لنت ایرانی را کمتر میفروختیم. مشتریان معمولاً بهترین قطعات و اجناس خارجی را انتخاب میکردند؛ اما در حال حاضر مردم به دنبال ارزانترین اجناس هستند. الان ملاک خرید مشتریان مسئله قیمت است اما در قدیم مشتریان به کیفیت کالا اهمیت میدادند.
آیا کسبه از نظر فرهنگی واعتقادی با گذشته فرق کردهاند؟
بله؛ خیلی تفاوت کردند. به عنوان مثال تعمیرکاری به مغازه لوازم یدکی مراجعه میکند و۲۰ قلم قطعه و جنس میخرد و پس از مدتی ۱۰ قلم آن را برمیگرداند و میگوید مصرف نشد. برداشت من این است که اینجا یک اشتباهی اتفاق میافتد. در گذشته این اتفاقها را نمیدیدیم. گاهی برخی از مکانیکها جنسی را خریداری میکنند و انتظار دارند که پورسانت بگیرند. البته فکررمیکنم این دسته از مکانیکها را همکاران خود ما خراب کردند. متاسفانه برخی ازهمکاران در بازار فروش لوازم یدکی به مکانیکها میگویند شما از ما خرید کنید و در عوض ما به شما درصد میدهیم. گاهی هم مکانیکها به مشتری میگویند برای خرید قطعات تنها به مغازهای که ما میگوییم بروید و قطعات خود را تهیه کنید.
آیا شما از فعالیتهای اتحادیه خبر دارید و میدانید قرار است ۸ تیر انتخابات اتحادیه برگزار شود؟
نه؛ خبر ندارم و تا امروز در مورد انتخابات اتحادیه اطلاعرسانی نشده است.