علی لاریجانی تنها داوطلبی است که هم از انقلاب حرف میزند و هم با مخالفانی مثل فدائیان خلق گپ میزند، او ویژگیهای منحصربهفرد دیگری نیز دارد. استاندارد کتوشلوار پوشیدن، سنجیدهگویی و متانت یک رئیس جمهور را بیش از بقیه دارد. برنامه حرفهای برای تبلیغات نیز بیش از دیگران به چشم میآید. شروع توفانیاش در کلاب هاوس با 24هزار شنونده و کلیپهای متفاوت، نشان میدهد لاریجانی به رای بخش خاصی نظر دارد
جذب اصلاحطلبان سرخورده و اصولگرایان معتدل
نه اینکه علی لاریجانی به رای روستاییان و شهرهای کوچک نظری ندارد، برعکس او با نگاه قومیتی و جذب سرشناسهای هر منطقه سعی در جذب آرای این گروه نیز دارد اما نه به روش وعده یارانه یا توجه ویژه بودجهای به مناطق محروم بلکه با نگاه به ظرفیت سرشناسان این مناطق برای حضور در ارکان قدرت که راهی مطمئنتر برای جذب آرا است. از این نظر او با احمدینژاد بسیار متفاوت و با رئیسی همروش است. مهرههایشان البته متفاوتند. رئیسی سرشناسان مذهبی و اصولگرایان را معرف خود قرارداده و لاریجانی کتوشلواریها را؛ اما همّ اصلی لاریجانی جذب اصلاحطلبان است. اصلاحطلبانی که در 2 خرداد 1378 به سید محمد خاتمی رای دادند هم دور از نظر او نیستند. همچنین اصولگرایانی که مثلا ولایتی یا ریشهری را میپسندند، میتوانند به لاریجانی رای دهند؛ فقط تندروها را نمیتواند جذب کند.
لاریجانی؛ اردوغان ایرانی
برخی لاریجانی را شیبه اردوغان میدانند. اردوغان نیز مرزهای احزاب ترکیه و مطالبات مردم را به هم نزدیک کرد. در سیاست خارجی فعال و تابع منافع ملی ترکیه است. از اشتباهاتش سریع عقبنشینی میکند و مرتبا چهره خود را اصلاح میکند؛ کاری که این روزها لاریجانی میکند، از برادران لاریجانی خود را مستقل نشان میدهد؛ اشتباهاتش در صداوسیما را میپذیرد و به برجام و عقلانیت میچسبد.
دولت سوم روحانی
علی لاریجانی خیلی نارحت میشود وقتی دولت او را دولت سوم روحانی میخوانند. البته انصافا اینطور هم نیست. گرچه چند نفری از دولت روحانی را در جایگاه وزیر و عده بیشتری را در معاونان وزیر میپذیرد اما عمده یاران او از دولت روحانی نخواهند بود. لاریجانی هم مثل بقیه نامزدها نمیتواند وزرای درجه یکی داشته باشد؛ در این قحط الرجالی که برخی نادانها برای جمهوری اسلامی درست کردهاند او نیز ناچار است به کمتر دیدهشدهها روی آورد. ممکن است همین امر دولتش را گرفتار سیاستهای ناکارآمد، ناآزموده و پرریسک کند؛ اما بالاخره او از روحانی جسارت و عملگرایی بیشتری دارد و تئوریهایش نیز کاملتر و مقبولتر خواهند بود. احتمالا رسانهها نیز با او بهتر تعامل خواهند کرد؛ همینها کافی است که او را از دولت اول و دوم روحانی متمایز کند.