این گزارش، ماحصل گفتگوی خبرنگار «قطعات خودرو» با این تولید کننده تحصیلکرده و موفق است که این روزها 70 سالگی را تجربه میکند.
از چه زمانی شروع به کار کردید و چطور وارد بازار لوازم یدکی شدید؟
از سال ۱۳۷۲ کارم را در بازار شروع کردم اما پیش ازآن ازسال ۱۳۶۲درکمپانی خودکفایی خیبرمربوط به شرکت ماشینهای راهسازی کاترپیلار کارمیکردم.
کار کمپانی خیبر چه بود؟
کمپانی خیبر کار واردات ماشین آلات را برعهده داشت وماشینهای راهسازی کاترپیلار وارد میکرد. بعد ازانقلاب ماشین آلات آمریکایی هم وارد نشد. شرکت هاماراگ ماشینهای کوماتسو را از ژاپن وارد میکرد. البته پیشتر شرکت هاماراگ توانسته بود تعدادی ماشین آلات وارد کند. با شروع جنگ تحمیلی اعلام شد که شرکتهای ماشینهای راهسازی وشرکت هاماراگ در مجموعه ای به نام خیبر ادغام شده است که عملاً این ادغام انجام نشد، اما مدیریت آنها یکی شد و تحت پوشش وزارت بازرگانی قرار گرفت.
من در آن زمان کارمند وزارت بازرگانی بودم و ازآنجا به همین کمپانی خیبرمأمور شدم و درآنجا مسئولیت کارهای خودکفایی وساخت را برعهده داشتم . همچنین مسئول بخش آموزش بودم .
آیا در شروع کار مشکلی داشتید؟
در آن زمان مهمترین مشکل این بود که کارشناسان خارجی از ایران رفته بودند و شرکتهای تولیدی از نظر تولید در وضعیت بسیارضعیف و پایینی قرار گرفته بودند. من در انگلستان تحصیل کردم ودرسال ۱۳۵۸ پس از پایان تحصیلاتم به ایران برگشتم. به این فکرکردم که به جای اینکه کار تولیدی راه بیندازم بهتراست شرکتهای تولیدی را فعال کنم. به همین دلیل پیشنهاد خودکفایی قطعات ماشینهای راهسازی را ارائه کردم و مورد استقبال قرار گرفت.
از همان روز کار را شروع کردم و مهندسان خارجی را به کار گرفتم .آن زمان حرف زدن از ساخت و تولید به مثابه یک معمای پیچیده بود. کار را شروع کردیم وهر قطعهای که تولید میکردیم بلافاصله در بازارعرضه میشد و توسعه پیدا میکرد.
مدت 2 سال هم به شرکت ایران خودرو رفتم و بخش ارزیابی ایران خودرو را راه اندازی کردم وموفق شدم درعرض 2 سال تولیدات را از 30 هزار پیکان درسال 1372 به 300 هزار خودرو درسال اول و 700هزار خودرو درسال دوم برسانم. مسئولان شرکت ایران خودرو نمیدانستند چگونه با پیمانکاری که برای شرکت مادر(ایران خودرو) قطعه میساخت هماهنگ و مچ شوند. من این کار را پذیرفتم مشروط بر اینکه کارشناسان فرانسوی را دراختیار من بگذارند. به کارشناسان فرانسوی ماموریت دادم با مهندسان ایرانی که دراختیار داشتم به کارخانهها بروند و روش کار را یاد بدهند به شرطی که تصمیم گیرندهها ایرانی باشند .همین امر باعث شد که تولیدات بالا برود و ایران خودرو جهش خوبی را تجربه کند. اما از آنجایی که سیستم دولتی بود و من هم میدانستم در آینده نمیتواند راهگشا باشد و پس از دو سال بیرون آمدم.
جنگ تحمیلی که تمام شد، شروع به واردات کردم و وارد بازار لوازم یدکی و بخش خصوصی شدم. مغازهای خریدم و تولید قطعات را ادامه دادم و هنوزهم به تولید قطعات ایرانی مشغول هستم.
پس شما تولید کننده هستید ؟
نه؛ در واقع من تولید کننده نیستم. در آن زمان وقتی این کار را درایران شروع کردم وزارت صنایع سنگین کار مرا با عنوان شرکتهای طراحی- مهندسی پایه گذاری کرد.به این معنی که پیشنهاد دادند شرکتهایی به نام شرکت طراحی – مهندسی تاسیس کنیم و این شرکتها، اطلاعات فنی و مهندسی را دراختیار تولید کنندگان قرارداده و نیازهای کشور را از طریق تولید کنندگان تامین کنند. در حال حاضر هم عمده فعالیت من در حوزه طراحی- مهندسی است.
شما در انگلستان چه خواندید؟
من ابزاردقیق خواندم. در ایران این رشته وجود ندارد واسم دقیق این رشته در انگلستان سیستمها و ابزار دقیق بود.
به نظر شما مناسبات در گذشته چطور بود ؟
فکرمیکنم منظورشما ازمناسبات شامل ارتباط مردم با هم، کسبه با هم و کسبه با مردم است. البته الان مناسبتها با قدیم تفاوت دارد. در گذشته بازاریها هوای همدیگررا داشتند. تا جایی که اجازه نمیدادند کاسبی به مرحله ورشکستگی برسد و اگر این اتفاق میافتاد دست او را گرفته و بلندش میکردند.
متاسفانه الان اینطورنیست، اما بدیهی است که در صورت رونق گرفتن بازار ارتباط بین بازاریان بهتر وبیشتر میشود.در حال حاضربازار به دلیل رقابتهای شدید، تورم زیاد و نوسان قیمتها قابل کنترل نیست. در قدیم بسیاری از بازاریان حاضر بودند قطعات و اجناسشان را به صورت امانی دراختیار همکاران قرار دهند تا بفروشند وپس ازمدتی پولش را بدهند اما الان این اتفاق نمیافتد.
بازار قدیم با بازار امروز درچه زمینه هایی فرق کرده است؟
در بازار امروز صداقت وجود ندارد. قدیمها فراوانی زیاد بود و واردات به راحتی انجام میشد ولی الان واردات محدود شده است. در حال حاضر قطعات واجناس ازکشورچین وارد میشود و در برخی موارد نمیتوان به آن قطعات اطمینان کرد. به همین دلایل تهیه قطعات سخت شده و همین باعث آشفتگی در بازار شده است.
در گذشته بیشتر از تلفن و تلکس استفاده میشد اما در بازارامروز ابزار جدید وتکنولوژی وارد شده است. به نطر شما ورود فضای مجازی به بازار کار و استفاده از واتساپ و تلگرام به کار شما کمک کرده یا مشکل ساز شده است؟
البته که به کارما خیلی کمک کرده و روزبه روز تاثیرش در کار بیشترمیشود. هر روز که میگذرد بهترمیتوان از این امکانات استفاده کرد.من هم از فناوریهای جدید استفاده میکنم.
تولید داخلی در گذشته چطور بود و چه تفاوتی با امروز داشت؟
به طور کلی بحث تولید رها شده و به صورت جدی به آن پرداخته نمیشود. به جرات میتوانم بگویم تولید کارسختی شده. البته یکی ازدلایلی که باعث شده تولید کم شود، گران شدن ارز ومحدود شدن واردات است.اما واقعیت این است که تولید نیاز به حمایت دارد و باید تولید کننده مشکل سرمایه و نوسان قیمت را نداشته باشد. تولید کننده باید نگران مالیات و بیمه نباشد.
یکی از روشهای مرسوم در دنیا این است که بجای اینکه به سوخت و کالاهای اساسی سوبسید بدهند، به تولید کننده میدهند واز آنها میخواهند کارگران بیشتری جذب کنند ودر واقع مشکلات تولید کنندگان را حل میکنند.
فلسفه ای که در حوزه خودکفایی در وزارت بازرگانی و شرکت خیبروجود داشت به این صورت بود که به تولید کننده میگفتیم به شما پیش پرداخت و مواد اولیه میدهیم و برکار شما هم نظارت میکنیم. فقط شما برای ما جنس خوب و مرغوب تولید کنید و آنها خوب کار میکردند و از این شرایط خوشحال بودند. به نظرمن باید تولید کنندگان را تشویق کنیم که اگر در کارخود پیشرفت کنید شما را برای گرفتن وام به بانک معرفی میکنیم.
به طور کلی تولید کننده ازهرنظر باید حمایت شود. وقتی تولید کننده را حمایت کنیم رشد کرده و یک مجموعه بزرگ درست میکند. این مجموعه بزرگ، توانایی دادن مالیات و پرداخت بیمه و توسعه را دارد. مانند کودکی که بزرگش میکنیم و بعد از برزگ شدن نوبت اوست که به شما کمک کند.
به نظر شما کسبه از نظر فرهنگی و اعتقادی با گذشته فرق کرده اند؟
بیشترکسبه در حال حاضر باسواد هستند و نسبت به قدیم سطح سواد و بینش بالاتری دارند و این یک مزیت است.
آیا دانستن زبان انگلیسی و کار با کامپیوتر در حرفه شما تاثیر دارد؟
حتما تاثیر دارد وخیلی مهم است.
فروشنده لوازم یدکی چه مهارت هایی باید داشته باشد ؟
باید به کارش آشنا باشد، قطعات وماشین آلات را بشناسند وحتی مکانیکی بداند. باید روشهای بازاریابی را بلد باشد و بطور کلی تکریم ارباب رجوع و مشتری مداری را یاد گرفته باشد. چرا که تخصص و شناخت بازار درکار فروشندگی خیلی مهم است. مهمتر اینکه بتواند اعتبار خودش را در بازار حفظ کند.
عملکرد اتحادیه را چگونه ارزیابی میکنید ؟
اتحادیه میتواند خیلی فعال باشد. باید در آموزش به کسبه و فروشندهها جدیت داشته باشد و به مشکلات اعضای صنف رسیدگی کند. متاسفانه اتحادیه اموری که از وظایفش به شمارمیرود را انجام نمیدهد و بیشتر تبلیغاتی عمل می کند. به عنوان مثال اعلام میکند مسجد و حسینیه ساختیم. به جبهه و سیل زدگان و زلزله زدگان کمک کردهایم. البته این کارها خیلی خوب است اما کار اصلی اتحادیه این است که به امور اعضای صنف بپردازد. چند بار هم خودم برای انجام کاری به اتحادیه مراجعه کردم ومتاسفانه نتیجهای نگرفتم و پاسخگو نبودند.
یک پاسخ
باسلام
گزارشتون را نپسندیدم، چراکه نماینده آقای روحانی را پیروز مناظره معرفی کردید و حرف های غلط آنان را تکرار کردید و از این بابت متاسف شدم.
درواقع به دنبال دولت سوم آقای روحانی عمل کردید.