تولید ارزش توجه سیاسی را دارد. به احتمال زیاد، تولیدکنندگان بیشتر از دیگر انواع تجارت، تمایل دارند صادرکننده باشند، و صادرکنندگان بیشتر از شرکت‌های غیرصادراتی، تمایل دارند تولیدکننده باشند.
البته هنگامی که سیاستمداران از تولید صحبت می‌کنند، احتمالا صحبت‌شان در ارتباط با خط تولید است: مونتاژ قطعات در خودروها، ماشین‌های لباسشویی یا هواپیما که ارزش کمتری نسبت به گذشته، اضافه می‌کند. تولید فرایندی است که با مونتاژ ـ طراحی، مدیریت زنجیره تأمین و خدمات ـ همراه است که امروزه ارزش بیشتری به آن اضافه می‌کند.
تحول تولید و مشاغل تولیدی
تولید و مشاغل تولیدی، طوری تغییر کرده‌اند که این معنا را می‌رساند که مشاغل قدیمی هرگز به دنیای ثروتمند باز نخواهد گشت. به دلیل این تغییرات، دریافتن این‌که چه تعدادی از افراد در تولید کار می‌کنند، دشوار است.
بین دهه‌های ۱۸۴۰ و ۱۹۶۰ در بریتانیا، سهم تولید از اشتغال، در حدود یک سوم ماند. امروزه، داده‌های رسمی نشان می‌دهد حدود یک دهم از کارکنان در تولید مشارکت دارند.
اواخر دهه ۱۹۴۰ در آمریکا، تولید یکی از سه شغل غیرکشاورزی بود. رقم امروز، فقط یک شغل از ۱۱ شغل است.
البته نحوه گردآوری ارقام رسمی به این معناست که در کاهش تولید اغراق شده است. برخی از فرایندهایی که در گذشته شدیداً به هم پیوند خورده بودند، در حال حاضر، در سراسر جهان پراکنده شده‌اند.
شرکت‌های تولیدکننده بیشتر از قبل وظایفی مانند بازاریابی یا حسابداری را برون‌سپاری می‌کنند. این می‌تواند به این معنا باشد که تولیدکنندگان افراد کمتری را استخدام می‌کنند، حتی اگر تعداد افرادی که در واقع در خط مونتاژ کار می‌کنند، تغییر نکرده باشد. درنتیجه، کاهش در مشاغل تولیدی، بزرگ‌تر از آن‌چه واقعاً هست، به نظر می‌آید.
به نظر می‌رسد این روندها ادامه داشته باشند. در حال حاضر، بسیاری از جنبه‌های تحقیق و توسعه، طراحی محصول و آزمایش فنی، از سوی شرکت‌های جداگانه و در کنار خدمات بسیاری مانند حسابداری، تدارکات، نظافت، مدیریت پرسنل و آی‌تی، بررسی می‌شود.
مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۵ از سوی مؤسسه بروکینگز، اتاق فکر آمریکایی، منتشر شد، برآورد کرد که ۱۱.۵ میلیون شغل در آمریکا که شغل تولیدی محسوب می‌شدند، در سال ۲۰۱۰، در کنار مشاغل خدماتی مربوط به تولید، تقریباً به نسبت دو به یک فراتر از ظرفیت بودند؛ مضاف بر این‌که، تعداد کل می‌تواند ۳۲.۹ باشد.
در آینده، ارائه‌دهندگان خدمات حتی بیشتر به قلمرو تولیدکنندگان نفوذ خواهند کرد، حتی زمانی که تولیدکنندگان بیش از پیش خود را به عنوان فروشنده خدمات می‌بینند. ماشین‌ها و کالاهای صنعتی که آنها تولید می‌کنند، بیشتر از قبل مملو از حسگرهای متصل به اینترنت هستند.
بنابراین، تولیدکنندگان قادر به جمع‌آوری اطلاعات درباره نحوه عملکرد دستگاه‌های خود در جهان هستند. آشنایی کامل با محصولات و اطلاعاتی که آنها تولید می‌کنند، می‌تواند به آنها کمک کند تا کالا را به خدمات تبدیل کنند.
برای سیاستمداران در جهت محافظت از مشاغل تولیدی، این باید تشویق‌کننده باشد. همانطور که خدمات مرتبط با تولید زیاد می‌شود، تعداد مشاغل با درآمد بالا باید افزایش یابد. در برخی زمینه‌ها، نوآوری و تولید بیشتر از قبل به هم گره خورده‌اند.
تولید با فن‌آوری بالا و سرمایه‌بر اغلب از طریق کار کردن با طراحان و مهندسانی که محصولات را دقیق بررسی می‌کنند، بهتر انجام می‌شود.
هر چند پتانسیل ایجاد مشاغل جدید در تولید، آن‌طور که نشان می‌دهد، به اندازه‌ای برآورد نشده است که سیاستمداران دوست داشتند. تولید پیشرفته، شغل‌های خوبی را فراهم می‌کند، اما آنها نیازمند تخصص و سازگاری هستند.
ضرورت آموزش
آموزش پیشرفته برای اطمینان پیدا کردن از این‌که مهندس‌ها و تکنیسین‌ها از سطح کیفی مطلوبی برخوردارند، لازم است، همانطور که آموزش حرفه‌ای لازم است، مانند آن‌چه آلمان برای پشتیبانی از برنامه‌های به‌روزرسانی مهارت کارکنان فعلی و سابق استفاده می‌کند.
در حقیقت، تهدید شرکت‌هایی که به دنبال انتقال مشاغل به خارج از کشور هستند، همان کاری که آقای ترامپ انجام داده است، کمکی نخواهد کرد. یکی دیگر از رویکردهای مورد علاقه او، استفاده از تعرفه‌هایی برای ایجاد اختلال در زنجیره‌های پیچیده تأمین بین کشورهاست که تولیدکنندگان به آن متکی هستند اما این کار به بخش‌هایی که او ادعای حمایتش را دارد، آسیب می‌رساند.
جلوگیری از ورود مهاجرانی که دارای تخصص‌هایی هستند که تولیدکنندگان نمی‌توانند در داخل کشور آن را پیدا کنند، آسیب بیشتری به دنبال خواهد داشت.
سیاست‌هایی که کارگران خط تولید را به سرمایه‌گذاری در خودکارسازی (اتوماسیون) ترجیح می‌دهد، در نهایت باعث می‌شود صنعت داخلی کمتر رقابتی شود. به همین دلیل، مهم است که این روزها تشخیص دهیم یک شغل تولیدی چطور به نظر می‌رسد.
برگرفته از کتاب: کنجکاوی موشکافانه (نشریه اکونومیست توضیح می‌دهد: آمار و ارقامی که دنیای ما را دگرگون می‌کند)
گردآوری: تام استندج و ترجمه سمیرا قزوینی، منتشر شده‌ی تابستان ۱۴۰۰
بیشتر بخوانید: چگونه رنگ ماشین‌ها منعکس‌کننده روحیه است؟
