ریچارد نفیو، یکی از معماران تحریمها و نویسنده کتاب شناختهشده «هنر تحریمها»، در مقالهای که همزمان با امضای یادداشت ریاستجمهوری ترامپ برای بازگرداندن فشار حداکثری علیه ایران منتشر شد، با عنوان «ترامپ فرصتی نادر و کوتاه برای حل مشکل ایران دارد» مینویسد: «رئیسجمهور دونالد ترامپ ممکن است آخرین رئیسجمهوری باشد که فرصت جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای را دارد.» سؤال این است: آیا او موفق خواهد شد؟
پنجره ترامپ برای ایران بسته است یا هنوز گشوده؟
نفیو در این مقاله، که به همراه آرین طباطبایی در سایت warontherocks منتشر کرده، ادعا میکند که تهران تحت تاثیر پیامدهای بلندمدت حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و واکنش اسرائیل به آن، در وضعیت دفاعی قرار گرفته است. اما ایران هنوز میتواند به منافع ایالات متحده آسیب بزند و منابع قابلتوجهی را برای مدیریت بحرانهای دیگر در منطقه مجبور کند.
دولت ترامپ فرصتی و تعهدی دارد تا توازن را به نفع خود تنظیم کند، در حالی که همزمان برنامه هستهای ایران را مدیریت کرده و به تهران اجازه ندهد تا به بازسازی شبکه نیابتی خود در منطقه بپردازد؛ شبکهای که هدف آن نیروهای ایالات متحده و اسرائیل بوده و در دهه گذشته گزینههای آنها را محدود کرده است. اسرائیل نشان داده که میتواند در واکنش به تحریکات و حملات ایران، ریسک بیشتری را بپذیرد. ایالات متحده هم باید همین رویکرد را در پیش گیرد و از تمامی ابزارهای موجود برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، تجهیز متحدان و جلوگیری از گسترش آشوب در منطقه استفاده کند.
نویسندگان مقاله اشاره میکنند که «فروپاشی حکومت فعلی ایران اگرچه مطلوب ایالات متحده است، اما احتمال وقوع آن، حتی با وجود نارضایتی عمومی گسترده، به مراتب کمتر از آن است که به زودی شاهد آن باشیم. ایران همچنان قادر است بر تأمین امنیت داخلی کشور مسلط باشد و اراده خود را بر مردم تحمیل کند.»
برنامه هستهای ایران
در سال ۲۰۱۸، ترامپ از توافق هستهای ایران (برجام) خارج شد و پس از آن ایران برنامه هستهای خود را گسترش داد. تلاشهای دولت بایدن برای بازگشت به برجام نتیجهای نداشته و ایران به توسعه برنامه هستهای خود ادامه داده است. نویسندگان مقاله اذعان دارند که ایران به هیچوجه تمایلی به بازگشت به توافق هستهای نداشته است. در حال حاضر، ایران تنها چند هفته با دستیابی به مواد کافی برای ساخت اولین سلاح هستهای فاصله دارد، اما نباید اجازه داد که ایران به «نقطه گریز هستهای» برسد.
نفوذ منطقهای ایران
شبکه نیروهای نیابتی ایران، بهویژه حزبالله، به طور قابلتوجهی تضعیف شده است. عملیاتهای اسرائیل توان فرماندهی حزبالله را مختل کرده و بحرانهای سوریه و جنگ اسرائیل علیه حماس به تغییر توازن قدرت منطقهای منجر شده است. دولت ترامپ اکنون فرصتی کوتاه دارد تا از آسیبپذیریهای ایران استفاده کرده و بر تصمیمات استراتژیک تهران تاثیر بگذارد.
ابعاد استراتژی جامع
نویسندگان مقاله پیشنهاد میکنند که ایالات متحده باید یک استراتژی جامع برای مقابله با تهدیدات هستهای ایران و بازسازی شبکههای نیابتی آن اتخاذ کند.
- افزایش فشار: ایالات متحده باید فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران را افزایش دهد تا از گسترش برنامه هستهای و نفوذ منطقهای آن جلوگیری کند. این فشارها باید شامل گفتگوهای جدی با چین برای کاهش خرید نفت ایران و محدود کردن دسترسی تهران به درآمدهای نفتی باشد.
- استفاده از همه ابزارها: ایالات متحده باید تمامی ابزارهای موجود خود، از جمله دیپلماسی، اقتصاد، امنیت و عملیات نظامی، برای مقابله با تهدیدات ایران در حوزههای هستهای، منطقهای و موشکی استفاده کند.
- همکاری با شرکای منطقهای: همکاری نزدیک با شرکای منطقهای، بهویژه اسرائیل، در مقابله با فعالیتهای ایران و جلوگیری از بیثباتی بیشتر در خاورمیانه حیاتی است. این همکاریها میتواند شامل اقدامات نظامی مشترک و عملیاتهای اطلاعاتی و سایبری باشد.
- ارائه امتیازات منطقی به ایران: ایالات متحده میتواند پیشنهادهایی مانند کاهش تحریمها را به ایران ارائه دهد، اما این امتیازات باید همراه با حفظ فشار بر سپاه پاسداران و سایر ارکان نظام ایران باشد. این مذاکرات باید بهطور هدفمند برای جلوگیری از توسعه سلاح هستهای و دیگر تهدیدات ایران طراحی شود.
ترامپ زمان دارد، اما نه زیاد
اگرچه فرصتهای موجود برای جلوگیری از تبدیل ایران به یک قدرت هستهای محدود شدهاند، دولت ترامپ هنوز میتواند از فضای موجود استفاده کند. دامنه عملکرد ترامپ، با کنترل یکپارچه دولت و وضعیت ضعف چانهزنی ایران، گستردهتر از قبل است. اکنون ترامپ باید از این فرصت بهرهبرداری کرده و برای کاهش خطرات ناشی از هستهای شدن ایران آماده شود. دولت اول ترامپ قدمهای مهمی در این راستا برداشت، حالا دولت دوم او باید آن را اصلاح کرده و اقدامات جدیدی را در دستور کار قرار دهد.