چالشهای صنعتیشدن ایران
مطالعهای که تحت عنوان «چالشهای صنعتیشدن ایران» در روز شنبه ۱۵ دی بهعنوان ضمیمه رایگان روزنامه «دنیایاقتصاد» منتشر شد، به بررسی عمیق وضعیت کنونی صنعت ایران میپردازد. این مطالعه، که توسط دکتر مسعود نیلی و گروهی از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است، بهعنوان یکی از جامعترین تحقیقات در زمینه صنعت ایران، پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران»، به تحلیل گذشته و آینده این حوزه میپردازد. یکی از سوالات اصلی که این مطالعه به آن پاسخ داده، این است که چرا ایران از دهه ۸۰ شمسی بهطور پیوسته دچار افول صنعتی شده است؟
حکمرانی اقتصادی صنعتزدا
مسیر افول
در بخش ابتدایی این پژوهش، بهطور دقیق به بررسی مولفههای ۱۲گانه صنعتیشدن در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۳۸۰ پرداخته شده است. دادهها نشان میدهند که عواملی همچون کاهش بهرهوری، کاهش هزینههای تحقیق و توسعه، عدم تغییر ترکیب نیروی انسانی، حرکت به سمت تکنولوژیهای کمهزینه و منبعمحور، افزایش قیمت نسبی صنعت در مقایسه با خدمات، کاهش تقاضای صنعتی خانوارها و بسیاری دیگر، موجب شدهاند که ایران نه تنها در مسیر توسعه صنعتی قرار نگیرد، بلکه در مسیر افول صنعتی حرکت کند. همچنین، در این بخش مشاهده میشود که ترکیب صنایع در دهههای اخیر تغییرات زیادی داشته است؛ صنایعی که از انرژی یا فرآوردههای نفتی استفاده میکنند، رشد چشمگیری داشتهاند، در حالی که صنایع مبتنی بر استراتژی جایگزینی واردات کاهش قابلتوجهی را تجربه کردهاند.
پیشنیازهای صنعتیشدن
فصل دوم این مطالعه به مرور عوامل مشترک تاثیرگذار بر توسعه صنعتی موفق در کشورهای در حال توسعه پرداخته و در فصل سوم، مدل حکمرانی معطوف به توسعه صنعتی تبیین میشود. این مدل شامل سه مولفه اصلی است: حکمرانی تسهیلگر، حکمرانی محدودکننده و سیاست صنعتی.
دو بال زخمی صنعتیشدن
فصل چهارم بهطور دقیق به این پرسش پاسخ میدهد که چرا بخش صنعت ایران در دو دهه گذشته به تدریج دچار افول شده است. نتایج نشان میدهند که در حکمرانی اقتصادی ایران، بسیاری از شاخصهایی که قرار بود تسهیلگر باشند، تبدیل به محدودکننده و هزینهزا شدهاند. به علاوه، در حوزههایی که بهطور معمول باید محدودکننده عمل کنند، کارکردهای تسهیلگر مشاهده میشود، بهطوری که تخریب منابع زیستی مانند آب و خاک بهطور بیرویه ادامه داشته است.
چهار روند مهم جهانی
فصل پنجم به تحولات جهانی طی سالهای اخیر پرداخته است. این تحولات شامل چهار روند مهم هستند: روابط اقتصادی جهانی، تحولات فناوری، ملاحظات زیستمحیطی و پدیدههای غیرقابل پیشبینی که تاثیرات زیادی بر زنجیرههای تولید جهانی دارند.
نقطه پایانی
در فصل ششم، پژوهش به بررسی سناریوهای مختلف پیش روی صنعت ایران پرداخته و نشان میدهد که رشد منفی سرمایهگذاری و استفاده بیرویه از منابع طبیعی تجدیدناپذیر، کشور را به سمت اقتصادی ناپایدار پیش برده است.
دوراهی سرنوشتساز
فصل هفتم به آینده صنعت ایران پرداخته و به این نتیجه میرسد که در صورت عدم اصلاحات اساسی، دو بخش مهم صنعت ایران – یکی مبتنی بر استراتژی جایگزینی واردات و دیگری بر پایه نفت و گاز – در مسیر افول قرار خواهند گرفت. نجات صنعت ایران مستلزم بازنگریهای بنیادی در این دو حوزه و اصلاحات در حکمرانی اقتصادی است.
این پژوهش نشان میدهد که ایران امروز در شرایطی بحرانی قرار دارد که برای جلوگیری از افول اقتصادی و صنعتی، باید بهسرعت به تغییرات جهانی و چالشهای داخلی واکنش نشان دهد.