تفاوت نرخ سودهای بانکی در واقعیت و عمل

عدم تطابق زمانی درآمدها و هزینه های بنگاه  از یکسو و  رکود تورمی، افزایش قیمت مواد اولیه و دوره تأمین آن، دستمزد و نرخ ارز از سوی دیگر در بلند مدت موجب تنگنای اعتباری شدید بنگاه می گردد که این مهم هر سال تشدید و به نوعی سرمایه درگردش بنگاه تولیدی بر اساس قدرت خرید در یک میزان یا مقدار ماده اولیه محدودتر و بنوعی بنگاه فقیرتر می گردد.

یکی از مشکلات عمده بنگاه های تولیدی که در پایش های  فصلی نهادهای مختلف به ویژه مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و نیز اتاق های تعاون و بازرگانی  از صاحبان کسب و کار نمُود واضح دارد و به عنوان اصلی ترین مشکل از آن یاد می نمایند، کمبود نقدینگی و عدم امکان اخذ تسهیلات سرمایه درگردش از بانکها می باشد.

به دلیل عدم تطابق زمانی درآمدها و هزینه ها، بنگاه ها نیازمند سرمایه درگردش می شوند و این سرمایه درگردش صرف تامین مواد اولیه و سایر هزینه های جاری بنگاه می شوند.

عدم تطابق زمانی درآمدها و هزینه های بنگاه  از یکسو و  رکود تورمی، افزایش قیمت مواد اولیه و دوره تأمین آن، دستمزد و نرخ ارز از سوی دیگر در بلند مدت موجب تنگنای اعتباری شدید بنگاه می شود که این موضوع  مهم هر سال تشدید و در نتیجه ی آن سرمایه درگردش بنگاه تولیدی بر اساس قدرت خرید در یک میزان یا مقدار ماده اولیه محدودتر و بنگاه فقیرتر می گردد.

یکی از موضوعاتی که حل مسئله سرمایه درگردش بنگاه ها را دشوار کرده تقاضای بالای آن در اقتصاد کشور بنابر دلایل فوق است که درصد بسیار قابل توجهی از این تقاضا به تأمین سرمایه درگردش از شبکه بانکی اختصاص یافته است. بنابراین بخشی از راه حل ها و راهکارهای ناظر به بهبود وضعیت تأمین مالی سرمایه درگردش در کشور به مدیریت تقاضای سرمایه درگردش و نحوه تأمین و پرداخت آن در شبکه بانکی می باشد که در این راستا نقش حاکمیت و بانک مرکزی بیش از پیش در جهت حفط و ارتقاء بنیه مالی سرمایه در گردش بنگاه های تولیدی  اهمیت می یابد.

یکی از روش های تأمین مالی سرمایه درگردش اعطای حداعتباری به بنگاه ها بر اساس معیارهایی از جمله اعتبار سنجی است. مزیت این روش دسترسی سریع به تسهیلات بدون طی مراحل اداری است و این مزیت در تسهیلات سرمایه درگردش به لحاظ کاهش انحراف منابع و تخصیص بهینه تسهیلات از اهمیت بسزایی برخوردار است ولی در حال حاضراعطاء تسهیلات سرمایه درگردش از محل حد های اعتباری موصوف در شبکه بانکی به گونه یی است  که پس از پرداخت اقساط در سررسید های مقرر به میزان اصل تسهیلات پرداختی، مجدداً سرمایه درگردش به جریان وجوه نقدی بنگاه تولیدی که درحقیقت شاه راه حیاتی آنها در جهت حفظ و تقویت توان تولید می باشد بازگردانده می شود که این مورد بنابر محدودیت منابع نزد سیستم بانکی منوط به ایجاد معدل و میانگین در حساب  بنگاه  تولیدی می باشد.

یعنی در حقیقت یک شرکت تولیدی پس از دریافت تسهیلات و خرید مواد اولیه و درنهایت تولید و فروش کالا علاوه بر پرداخت به موقع تسهیلات باید بخشی از منابع خود را درجهت ایجاد معدل درحساب به صورت راکد نگهداری نماید که درواقع نگهداری وجه نقد برای شرکت های تولیدی به لحاظ خرید مواد اولیه مورد لزوم و پرداخت سایر هزینه های جاری، امری بسیار دشوار و غیر ممکن است که این معضل به عنوان یک اهرم مخالف بازدارنده، گریبان گیر شرکت های تولیدی شده  است.

بنابراین درجهت حمایت از بنگاه های تولیدی و حفظ و صیانت از توان تولید و اشتغال بخصوص دربخش تعاون می توان اهرم بازدارنده ایجاد معدل و میانگین حساب بنگاه تولیدی را که در مواردی در حدود ۳۰درصد سهم تسهیلات می باشد را با  اعمال رویه های قانونی صرفاً برای واحد های تولیدی منوط به میزان تراکنش نمود که در این راستا پیشنهاد می شود رتبه بندی و امتیاز دهی جهت اعتبار سنجی بنگاه های تولیدی که منتج به پرداخت تسهیلات می گردد میزان گردش حساب و تعداد تراکنش ها و همچنین میزان مبالغ پرداختی بابت اسناد پرداختنی و پرداخت به موقع تعهدات در سررسید های مقرر به عنوان بالاترین امتیاز درحساب اینگونه بنگاه های تولیدی ملاک عمل قرار گیرد.

 

 

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *