محتوای برنامه هفتم توسعه در بخش حملونقل دچار نوعی تناقض است؛ تناقضی بین اهداف کمی و زیرساختهای موجود. کارشناسان حوزه حملونقل تحققپذیری اهداف این برنامه، بهویژه در بخش ترانزیت را وابسته به حل مشکلات پروژههای نیمهتمام و نوسازی ناوگان فرسوده میدانند.
آیا اهداف برنامه هفتم در حملونقل دستیافتنی هستند؟
برنامه هفتم توسعه اهداف بلندپروازانهای در حوزه حملونقل ترسیم کرده است که از جمله میتوان به افزایش ترانزیت به 40 میلیون تن، رشد 10 درصدی سالانه صنعت حملونقل، اتصال معادن و کارخانههای بزرگ به شبکه ریلی کشور، کاهش سوانح جادهای به میزان 10 درصد سالانه، و افزایش سرعت حملبار ریلی اشاره کرد. به علاوه، تبدیل ایران به یک مرکز تجاری، انرژی، ارتباطات و حملونقل بینالمللی نیز از اهداف کیفی و کلیدی این برنامه است.
با این حال، صاحبنظران صنعت حملونقل معتقدند که پیششرطهای تحقق این اهداف، ابتدا حل معضل فرسودگی ناوگان و سپس تکمیل پروژههای نیمهتمام عمرانی و زیرساختی است. بدون توجه به این مسائل، محتوای برنامه هفتم با واقعیتهای موجود در تناقض قرار دارد.
چالشهای اجرای برنامه هفتم توسعه در حملونقل
برنامه هفتم توسعه که در راستای تحقق چشماندازهای بلندمدت کشور تدوین شده، بهطور خاص بر توسعه زیرساختهای حملونقل و بهبود وضعیت اقتصاد حملونقل متمرکز است. در این راستا، اهداف کلیدی در چهار بخش جادهای، ریلی، دریایی و هوایی تعریف شدهاند که ایران را به عنوان یکی از هابهای اصلی ترانزیت کالا و خدمات در منطقه معرفی میکند.
با وجود اهداف بلندپروازانه، مشکلاتی از جمله پروژههای نیمهتمام، پیشرفت کند طرحها، و ناکارآمدی سیستم حکمرانی حملونقل، از چالشهای اصلی پیشروی تحقق اهداف این بخش است. بسیاری از این پروژهها به دلیل نبود اولویتبندی صحیح و هزینههای بالا، به معضلی بزرگ برای کشور تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، پایین بودن بهرهوری زیرساختها و ناوگان حملونقل نیز یکی دیگر از مشکلات اساسی است که برنامه هفتم توجه کمی به بهینهسازی منابع موجود داشته و بیشتر بر توسعه ظرفیتهای جدید تاکید کرده است.
ضرورت اصلاح حکمرانی و بهرهوری بیشتر
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که اخیراً منتشر کرده، بر لزوم تقویت شورایعالی حملونقل و ایمنی و اصلاح حکمرانی در بخشهای ریلی و جادهای تأکید کرده است. تمرکز بر بهرهوری به جای ایجاد ظرفیتهای جدید، بهعنوان یکی از پیششرطهای بهبود وضعیت حملونقل باید همواره در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد.
در کنار این مسائل، با توجه به اهمیت موقعیت ترانزیتی ایران در تقویت قدرت ملی و مقابله با تحریمها، تلاشهای کنونی در بهرهبرداری از ظرفیتهای ترانزیتی کشور ناکافی به نظر میرسد. این ناکافی بودن بیشتر به دلیل عدم تکمیل زیرساختهای حیاتی حملونقل، که بهعنوان رگهای حیاتی شبکه انتقال کالا عمل میکنند، خود را نشان میدهد.
نتیجهگیری
بررسیها نشان میدهد که نبود زیرساخت کافی برای ارتباطات یکپارچه داخلی و بینالمللی، قوانین سختگیرانه و فقدان سیاستهای تسهیلگر در بخش حملونقل، توسعه این بخش را با چالشهای جدی مواجه کرده است. در نهایت، رسیدن به اهداف برنامه هفتم در بخش حملونقل نیازمند اصلاحات اساسی در حکمرانی، بهرهوری و تکمیل زیرساختها است.