آسار توروالد ناتانائل گابریلسون (Assar Thorvald Nathanael Gabrielsson ) (زاده ۱۳ اوت ۱۸۹۱ – درگذشته ۲۸ مه ۱۹۶۲) صنعتگر سوئدی و یکی از بنیانگذاران ولوو بود
اوایل زندگی
آسار گابریلسون در 13 اوت 1891 در کورسبرگا، شهرستان اسکارابورگ، سوئد، (Korsberga, Skaraborg County ) بدنیا امد. او پسر گابریل ناتانائل گابریلسون و آنا هلمینا لارسون، (Gabriel Nathanael Gabrielsson and Anna Helmina Larsson,) که در 14 آوریل 1889 ازدواج کردند، بود. پدرش مدیر کارخانه آجرسازی کورسبرگا بود . او بعدها مزرعه ی اسپنفالا ا Spännefalla که در نزدیکی یک لبنیات سازی در تیبرو Tibroبود را اجاره کرد و در آنجا یک مغازه تخممرغ فروشی راه اندازی کرد. آسار گابریلسون اولین فرزند از سه فرزند خانواده بود. او یک برادر پنج سال کوچکتر به نام بورجه گابریلسون (Börje Gabrielsson) داشت . او هم مثل خودش سی سال مدیر عامل شرکت آسترا (Astra ) بود. او در سال 1909 امتحانات دانشجویی را گذراند و در سال 1911 از دانشکده اقتصاد استکهلم (Stockholm School of Economics)فارغ التحصیل شد.
شغل و حرفه
آسار گابریلسون دارای مدرک لیسانس در اقتصاد بود و در اوایل دهه 1900 به عنوان مدیر فروش یاتاقان یا بلبرینگ SKF در گوتنبرگ (Gothenburg) بود. در سال 1916 توسط بیورن پریتز (Björn Prytz ) در بخش فروش استخدام شد و در 20 ژوئن 1922 به عنوان مدیر فروش کل گروه شرکت SKF منصوب شد. او تا زمان تاسیس شرکت جدید خودروسازی (Aktiebolaget Volvo, AB Volvo ) ای بی ولوو ( یک شرکت فرعی (در این سمت باقی ماند.
SKF به سوئدی Svenska Kullagerfabriken “کارخانه بلبرینگ سوئدی که یک شرکت سوئدی تولید بلبرینگ و مهر و موم است که در سال 1907 در گوتنبرگ، سوئد تأسیس شد .”
پروژه خودروی ولوو
در ژوئن 1924، زمانی که آسار گابریلسون با دوست قدیمی خود گوستاف لارسون (Gustaf Larson ) در استکهلم ملاقات کرد، از برنامه های خود برای ایجاد یک خودروی جدید سوئدی صحبت کرد. گوستاف لارسون بین سالهای 1917 و 1919 برای SKF کار کرده بود، اما در آن زمان برای شرکت (AB Galco ) (شرکتی است که در صنعت خدمات مالی فعالیت می کند. ) در استکهلم کار میکرد. آنها در آگوست 1924 در رستوران استورهوف Sturehof در استکهلم قراردادی بستندکه تا یک سال بعد در 16 دسامبر 1925 قرارداد آنها کتبی امضا شد. بر اساس این قرارداد قرار شد که گوستاف کارهای مهندسی و همچنین تولید سرمایه ی این خودروی جدید را انجام دهد. طرح و تولید سرمایه گذاری برای این ماشین جدید، فقط با قید موفقیت پروژه بود. حداقل 100 خودرو در این کارخانه جدید تولید شد که باید قبل از 1 ژانویه 1928 به موفقیت دست پیدا می کرد. این قرارداد معروف نشان می دهد که آسار گابریلسون مالک این پروژه ریسک بزرگی انجام داد که هیچ گونه تضمینی هم برای موفقیت آن نبود. آسارخودش ریسک های اقتصادی را پذیرفت و گوستاو، در بدترین حالت، بدون دریافت پاداش روی پروژه کار می کرد، اما همچنان حقوقش را از (AB Galco) در استکهلم می گرفت. بیشتر سرمایه استارتاپی که آسار در نظر داشت برای این پروژه استفاده کند، کمیسیون های فروش اضافی بود که او از زمان خود به عنوان مدیر عامل برای شرکت تابعه SKF در پاریس از سال 1921 تا 1922 پس انداز کرده بود.
بازگشت به سال های 1922-23
ایده اولیه که توسط آسار به SKF ارائه شد، شامل چند نکته اصلی بود. ایده اصلی این بود که یک تجارت تولید خودرو در SKF راه اندازی شود تا در هنگام توسعه یاتاقان های جدید برای صنعت خودرو نسبت به رقبا برتری پیدا کند، که همچنین منجر به افزایش فروش یاتاقان ها و به نوبه خود تأثیرات مثبت بر صنعت سوئد به عنوان یک مجموعه ی کامل می شود. او این ایده ها را در زمانی که به عنوان مدیر عامل برای شرکت تابعه SKF در پاریس 1921-1922 کار می کرد، توسعه داد، زمانی که متوجه شد شرکت های بلبرینگ رقیب در اروپا شروع به سرمایه گذاری زیادی در شرکت های خودروسازی کرده اند تا فروش خود را به مشتریان اصلی و مهم تضمین کنند. . با این حال، گابریلسون نتوانست هیئت مدیره SKF را در مورد ایدههای خود متقاعد کند، زیرا مدل اصلی تجارت و کار SKF ساخت بلبرینگ بود و جایی برای ادغام شرکت خودرو سازی وجود نداشت. سپس آسار تصمیم گرفت که ده نمونه ی اولیه آزمایشی خودرو با بودجه ی خودش بسازد. تا بعداً خودروها و طرح سرمایه گذاری کامل را به SKF ارائه دهد. ایده ساخت نمونه های آزمایشی مطمئناً به این واقعیت مربوط می شد که هیچ شرکتی برای قطعات (موتورها، گیربکس ها، اجزای شاسی و غیره) با مقدار کمتری به آنها پیشنهاد نمی داد و از آنجا که آسار مطمئن بود. که SKF برنامه های او را در زمان مقرر تایید خواهد کرد. مهندسی، مستندسازی و برنامهریزی سرمایهگذاری دقیقاً به همان روشی انجام شد که گویی توسط SKF انجام شده بود تا برای راهاندازی یک شرکت خودروسازی جدید آماده شود. آسار از حمایت کامل مدیر عامل SKF، آقای بیورن پریتز برخوردار بود، تا زمانی که پروژه خصوصی او در کارش به عنوان مدیر فروش در SKF تداخل نداشته باشد
ده خودروی نمونه ی اولیه ، مدل ÖV 4، (اولین خودروی ساخته شده ی ولوو) در استکهلم در AB Galco تحت نظارت گوستاو لارسون طراحی و مونتاژ شدند و در آن زمان هنوز وظایف خودش را در AB Galco انجام می داد. یک دفتر طراحی که “اولین دفتر طراحی ولوو” نامیده می شود، در یکی از اتاق های آپارتمان شخصی گوستاو لارسون در (Rådmansgatan 59) در استکهلم تأسیس شد. کار طراحی در پاییز 1924 آغاز شد و تعدادی از مهندسان، از جمله مهندس جان جی اسمیت، که در سال 1924 از آمریکا بازگشته بود، و بعدها مهندس هنری وستربرگ، به این پروژه ملحق شدند. تمام فاکتورهای مربوط به پروژه به آدرس خصوصی آسار در (Kungsportsavenyn 32) در گوتنبرگ ارسال شد. در بسیاری از سفارشهایی که گوستاو لارسون خودش انجام داد، از آسار گابریلسون به عنوان ضامن یاد کرد که هزینههای تحویل توسط او شخصاً پرداخت میشود. این جزئیات نشان می دهد که پروژه خودروسازی ولوو در ابتدا یک پروژه خصوصی واقعی بود و از نظر اقتصادی توسط SKF حمایت نمی شد.
اولین نمونه اولیه ماشین در ژوئن 1926 آماده شد. آسار و گوستاو اولین ماشین را سوار شدند و خودشان در جاده های پر دست انداز به سمت SKF در گوتنبرگ رفتند تا به هیئت مدیره ی SKF نشان دهند و طرح سرمایه گذاری نهایی را ارائه دهند.
تاسیس شرکت خودروسازی AB Volvo
در جلسه هیئت مدیره که در 10 آگوست 1926 در هوفورس (، Hofors) سوئد برگزار شد، SKF تصمیم گرفت از شرکت فرعی قدیمی (Volvo AB) برای پروژه خودرو استفاده کند. AB Volvo که برای اولین بار در سال 1915 به ابتکار بیورن پریتز به ثبت رسید، در ابتدا برای یک سری از ساچمه های مخصوص در بازار آمریکا راه اندازی شد، اما هرگز واقعاً برای این منظور استفاده نشد. یک سری کمی از آنها مهر شده با ولوو ساخته شد اما هرگز در مقیاس بزرگتر معرفی نشد. قراردادی در 12 اوت 1926 بین SKF و آسار منعقد شد که بر اساس آن مقرر میشد که تمام ده خودروی نمونه اولیه، نقشههای مهندسی، محاسبات و غیره به ولوو AB تحویل داده شود و در ازای آن، آسار بیشتر سرمایه ای را که برای ساخت نمونه های اولیه خرج کرده بود را دریافت کند.. به عبارت دیگر، آسار گابریلسون پروژه خود را به AB Volvo فروخت. این قرارداد توسط بیورن پریتز مدیر عامل SKF و آسار گابریلسن امضا شد. در قرارداد اصلی 16 دسامبر 1925 آسار اظهار داشته بود که ممکن است پروژه خودرو را به هر شرکتی که علاقه مند است بفروشد، اما البته امیدوار بود که SKF شرکتی باشد که در صف اول قرار گیرد. لارسون همچنین در نهایت برای کارهای مهندسی اولیه با ÖV4 طبق قرارداد اصلی که او و آسار در 16 دسامبر 1925 امضا کرده بودند، دستمزد دریافت کرد.
آسار گابریلسون سمت خود را به عنوان مدیر فروش SKF ترک کرد و در 1 ژانویه 1927 به عنوان رئیس و مدیر عامل Volvo AB جدید منصوب شد. گوستاو لارسون در همان زمان به عنوان معاون و مدیر فنی منصوب شد و کار خود را در AB Galco استکهلم ترک کرد.
سری اول ولوو ÖV4 تولید شد
در 14 آوریل 1927 حدود ساعت 10 شب، اولین سری تولید ÖV 4 از کارخانه تازه تاسیس شده از شهر هیسینگن (Hisingen ) در گوتنبرگ خارج شد.
ده خودروی اولیه ای که در استکهلم مونتاژ شده بودند هرگز فروخته نشدند، به جز یکی که به عکاس ولوو، سون شوستد(Sven Sjöstedt) فروخته شد و بعداً در حدود سال 1930 به موزه صنعتی ولوو اهدا شد. اما در سالهای اول هم به عنوان وسیله ی نقلیه در محل کارخانه تولیدی استفاده می شد و هم به عنوان نوع آزمایشی برای تولیدات آینده مورد توجه بود.
مشکلات اقتصادی
ولوو در دو سال اول هیچ سودی بدست نیاورد و SKF سرمایه زیادی را برای ادامه فعالیت شرکت سرمایهگذاری کرد. با مشاهده نیاز به تنوع، در سال 1928 تولید کامیون ها با اجزای اصلی شاسی از ÖV4 آغاز شد. تولید کامیون ها در ابتدا در مقیاس کوچک بود، اما این مدل از ابتدا موفق بود. با این وجود، در اواخر سال 1929 SKF تقریباً شرکت را به چارلز نش (Charles Nash) رئیس نش موتورز (Nash Motors) در ایالات متحده فروخت. بیورن پریتز و آسار گابریلسون درست یک روز قبل از اینکه چالز نش با قایق به گوتنبرگ برسد ،توانستند هیئت مدیره SKF را متقاعد کنند که معامله را لغو کند. چارلز نش و آسار گابریلسون در طول سفر او به سوئد دوستان خوبی شدند و آسار بعداً در چندین نوبت از نش در آمریکا دیدن کرد تا در مورد تجارت اتومبیل صحبت کنند. AB ولوو در پایان سال 1930 برای اولین بار سود کمی کرد . SKF در سال 1935 به این نتیجه رسید که AB ولوو آماده است تا به عنوان یک شرکت سهامی عام روی پای خود بایستد و ولوو را به بورس استکهلم معرفی کند. با این حرکت، SKF خود را از اکثریت سهام خود خلاص کرد و اکنون می تواند بر تجارت اصلی خود، توسعه و تولید بلبرینگ ها تمرکز کند.
ولوو – بالاخره یک موفقیت
هنگامی که آسار در سال 1941 تولد 50 سالگی خود را جشن گرفت، 50000 خودروی ولوو تحویل داده شد. تولید 25000 خودروی اول ده سال طول کشید اما برای 25000 خودروی بعدی تنها چهار سال طول کشید. در سالهای 1944–1945، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم، خودروی خانوادگی مدرن و جدید PV444 با طراحی کاملاً جدید معرفی شد.که سریع به موفقیت در فروش رسید. در این مرحله بود که آنها احساس کردن که جایگاهشان محکم شده است و بنابراین تولید کامیون ها و خودرو ها را به شدت افزایش دادند.
سالهای آخر
آسار گابریلسون تا سال 1956 سمت خود را به عنوان مدیر عامل AB Volvo حفظ کرد تا اینکه رئیس هیئت مدیره گروه Volvo شد و تا زمان مرگش در سال 1962 در این سمت باقی ماند.