برای مردمی که در دهه گذشته بیشترین افت ارزش پول ملی و قدرت خرید خود را دیده و در پی آن شاهد نابود شدن ارزش حقوق و پسانداز و هر آنچه داشته، بوده و علاوه بر آن همزمان با رشد شدید چندباره قیمتهای مواد خوراکی، پوشاک، اجاره مسکن، هزینه حملونقل و بنزین مواجه شدهاند، دیگر بحث بودن یا نبودن فلان فرد یا بهمان گروه و فلان تشکل یا اعلام حمایت فلان سیاستورز از بهمان نامزد بهصورت طبیعی اهمیتی نخواهد داشت.
این موضوع البته در جای خود قابل بررسی و تحلیل است اما این روزها دیگر کسی کمتر میپرسد فلانی کاندیدا شده است یا نه و درباره بهمانی چه مطلبی در رسانهها و جامعه مطرح شده است. انتخابات پیش روی فارغ از حضور گسترده یا حضور متوسط رأیدهندگان، بیشتر بر این پایه میچرخد که کدام نامزد میتواند به مردم خسته و نگران از شرایط فعلی بقبولاند که در ۴ یا ۸ سال آینده وضع مالی شما از اکنون بسیار بهتر یا حداقل یک سطح بالاتر خواهد بود.
آنچه در نهایت در این عرصه بروز خواهد کرد رای مردم به نامزدی است که احساس کنند میتواند سطح اقتصادی جامعه را بالاتر ببرد و حداقلهای معیشت و زندگی را برای آنها تامین کند و تورم افسارگسیخته را -حتی اگر شده برای اندکی- کاهش دهد و با داشتن برنامهای برای کمک به اقشار ضعیف در حوزههای مسکن، یارانههای کمکی و بستههای حمایتی، آنها را از داشتن فردایی بهتر مطمئن سازد؛ شاید برای همین است که موضوعات و تحلیلهای آنچنانی که در دورههای پیشین مورد اقبال و اعتنا بود، دیگر امروزه و برای این انتخابات چندان رونقی ندارد و مردم به امید شرایط اقتصادی بهتر یا دستکم بیرون آمدن از چاله اقتصاد معیشتی خود که از نتیجه انتخابات و با برگزیدن نامزدی با برنامه بهدست آید، رای خواهند داد.
در پایان باید یادآور شد دیگر مباحث مهم مانند آزادیهای اجتماعی، راهبردهای مدیریت اجرایی، حقوق زنان، حقوق اقلیتها و…، در کنار این شرایط اقتصادی نابهسامان و تورم افسارگسیخته و چالشهای اجتماعی چندان ظهور و بروزی نخواهند داشت؛ بنابراین برای مردم و بهخصوص اقشار ضعیف، این انتخابات حکم نقطه عطفی را دارد که بعد از آن یا وضعیتشان به سوی شیب بهبودی خواهد رفت یا به فرسودگی بیشتر آنها در زیر بار سنگین فشار اقتصادی و اجتماعی و سوءمدیریت و تحریمهای خارجی خواهد انجامید.
در پایان میماند یک پرسش اساسی؛ شرایطی که امروز کشور و مردم دچار آن هستند و از مدیران عالیرتبه نظام تا فعالان عرصههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و کارشناسان سلیم و عموم مردم همگی بر نابهسامان بودن آن تاکید دارند، چگونه پدید آمده است و چه کسانی باعث بروز این شرایط و نارضایتی مردم و دوری انقلاب از آرمانهای اولیه آن شدهاند. به نظر، یافتن پاسخ این پرسش چندان سخت نخواهد بود.