جستجو

رسانه اختصاصی صنایع و صنوف خودرویی

رسانه اهل فن

اين هفت نفر چطور انتخاب شدند؟

یادداشتی براي پيش‌بيني انتخابات 1400

حمید باباوند: در اين یادداشت بنا دارم نشان دهم علي لاريجاني چه راه متفاوتي را براي 1400 در پيش گرفته است.

همچنين بنا دارم نشان دهم كه انتخابات بعد از 1376 كاملا حرفه‌اي شده است.

اميدوارم تغيير مواضع احزاب از همراه به رقيب در فاصله كوتاه (اول و دوم)، محروميت مخالفان از حضور در عرصه رقابت و همچنين تغيير فضاي كلي سياست (هاشمي 1368 عضو جناح راست و هاشمي 1384 نماينده جناح چپ و نمونه‌هاي ديگر) در اين یادداشت ديده شود.  

اولین انتخابات ریاست جمهوری

ابوالحسن بني‌صدر؛ محور پیروزی : مليت

جدايي‌خواهي اقوام در مناطق مختلف، اختلاف نظرهاي سياسي در مركز، مردم را بيش از هر چيز نگران هويت و ماندگاري ايران كرده بود.

میزان مشاركت 73%
كسب76% آرا توسط نفر اول (51% کل مردم)

نکته جالب: جلال الدین فارسي نماينده حزب جمهوري اسلامي فعال‌ترين نهاد سياسي در كشور بود اما رقبا با اتهام مليت غيرايراني بودن از رقابت حذفش كردند. حزب جمهوري از حبيبي نامزد نهضت‌آزادي حمايت كرد؛ كه سوم شد.

ویژگی خاص: حضور 100 نفر در رقابت نگذاشت انتخابات نيابتي شود.

دومین انتخابات ریاست جمهوری

 محمد علی رجايي؛ محور پیروزی: توجه به محرومان

مردم با اولين آثار گراني بعد از انقلاب رو به رو شده و منتظر وعده‌هاي تغيير زندگي محرومان بودند.

شوراي نگهبان به وجود آمد و تنها 4 نفر موفق به رقابت شدند.
كاهش مشاركت به 64%

كسب 90% آرا توسط نفر اول (56% کل مردم)

نکته جالب: محمدعلی رجايي از حزب جمهوري اسلامي، عباس شيباني از نهضت آزادي، علی اکبر پرورش و حبیب الله عسگراولادي هر دو از مؤتلفه وارد کارزار شدند.

ویژگی خاص: رجايي كه نخست‌وزير دولت بني‌صدر بود، با تصاويري از همراهي محرومان حذف سياسيون را باب كرد. گويي كه آنها حق مردم را خورده‌اند.

سومین انتخابات ریاست جمهوری

آیت الله سید علی خامنه ای؛ محور پیروزی: زخم

ترورهاي پشت سر هم در داخل و جنگ ناموفق در مرزها خون مردم را به جوش آورده بود.

شوراي نگهبان در فاصله‌ي دو ماه بعد از دومين انتخابات ریاست جمهوری، باز هم 4 نفر را شايسته‌ رقابت معرفي كرد.

آیت الله سیدعلی خامنه‌ای از حزب جمهوري اسلامي،
نکته جالب: حضور علی اکبر پرورش، سیدرضا زواره‌اي و حسن غفوري‌فرد هرسه از مؤتلفه

میزان مشاركت 74%
كسب 95% آرا توسط نفر اول(70% مردم)

براي درك بهتر فضاي زخم‌خوردگان ببينيد:

31خرداد شهادت مصطفي چمران (نماينده‌ مجلسي كه در مهم‌ترين روز كاري مجلس در همه‌ سال‌هاي بعد از انقلاب یعنی بررسي طرح عدم كفايت سياسي رئیس جمهور و عزل بني‌صدر به جاي حضور در مجلس در منطقه دهلاويه بود.

6تير ترور نافرجام آیت الله سیدعلی خامنه‌ای و مجروحيت شديد ايشان

7تير بمب‌گذاري دفتر حزب جمهوري و شهادت دکتربهشتي، 4وزير و 27نماينده‌ مجلس

2مرداد دومين انتخابات ریاست جمهوری

7مرداد فرار بني‌صدر و رجوي به پاريس

8شهريور انفجار دفتر نخست‌وزيري و شهادت رئیس جمهور و نخست‌وزير

7مهرماه سقوط هواپيماي فرماندهان جنگ فلاحي، فكوري، نامجو، كلاهدوز، جهان‌آرا

10مهر سومين انتخابات ریاست جمهوری

چهارمین انتخابات ریاست جمهوری

شوراي نگهبان براي چهارمين دوره انتخابات ریاست جمهوری فقط سه نفر را تاييد كرد.

آیت الله سیدعلی خامنه‌ای ازحزب جمهوري اسلامي، احمدكاشاني(مستقل) و حبیب الله عسگراولادي از مؤتلفه

كاهش مشاركت به 54 %

كسب 85 % توسط نفر اول(47% مردم)

نكته جالب: آراي عسگراولادي برابر با آرای او در دومين دوره انتخابات ریاست جمهوری بود.(نه حتي به اندازه مجموع سه نامزد مؤتلفه در آن دوره)

پنجمین انتخابات ریاست جمهوری

اکبر هاشمي؛ محور پیروزی: بي‌رقيب بودن

جنگ تمام شده بود. مردم بعد از هشت سال آرامش بازار، ناگهان با بي‌ثباتي رو‌به‌رو شده بودند. عزل قائم‌مقام رهبری و بعد دستور به اصلاح قانون اساسی
از دنيا رفتن رهبر و بي‌اعتمادي مردم به شرايط به بالاترين حد ممكن رسیده بود.

پنجمين دوره عجيب‌ترين انتخابات ریاست جمهوری است.

سال 64 انتصاب حسین‌علی منتظري به قائم مقامی رهبري توسط مجلس خبرگان

نيمه دوم سال 65 سفر مك فارلين به تهران، دستگيري مهدي هاشمي

تير66 صدور قطع‌نامه 598

مهر 66 اعدام مهدي هاشمي

تابستان 67 پذيرش قطع‌نامه 598 از سوي رهبر، برقراری آتش بس
حمله منافقین به غرب کشور

فروردين 68 عزل و استعفاي حسین‌علی منتظري

ارديبهشت 68 دستور رهبر براي بازنگري قانون اساسي

خرداد 68 درگذشت رهبر

مرداد 68 هم‌زمان همه‌پرسي تغيير قانون اساسي(حذف جایگاه نخست‌وزير) و انتخابات ریاست جمهوری

شوراي نگهبان تنها  دو نفر را مجاز به رقابت دانست.
اکبر هاشمی رفسنجانی از جامعه روحانیت مبارز تهران و عباس شیبانی کاندیدای مستقل

مشاركت 54%
كسب 94% آرا توسط برنده(51% مردم)

نکته جالب: عباس شيباني تقريبا همان مقدار راي داشت كه در انتخابات دومين دوره انتخابات ریاست جمهوری داشت؛ البته بدون حمایت نهضت آزادی

ششمین انتخابات ریاست جمهوری

شوراي نگهبان براي ششمين انتخابات ریاست جمهوری فقط 4 نفر را واجد شرايط دانست.

اکبرهاشمي، احمدتوكلي، عبدالله جاسبي و طاهري (پيشينه حزبي هر سه نامزد بي‌اهميت است. مثلا جاسبي عضو مؤتلفه بود اما ارتباطش با هاشمي بيشتر بود).

كاهش مشاركت به 50%

كسب 63% آرا توسط برنده(32% مردم)

نكته جالب: احمد توكلي با كسب 23% آرا مخالفت با ریاست جمهوری هاشمی را معنادار و انتخابات را جدي كرد.

هفتمین انتخابات ریاست جمهوری

سید محمدخاتمي، محور پیروزی: آزادي

مردم سختي توسعه اقتصادي را تحمل كرده بودند و به دنبال توسعه اجتماعي بودند.

انتخابات ریاست جمهوری تا پيش از حضور خاتمي كاملا غيرحرفه‌اي برگزار مي‌شد. تبليغات انتخابات محدود بود به تعدادي سخنراني توسط هواداران و توزيع تراكت و نصب پوستر در فاصله مهلت كوتاه تاييد افراد توسط شوراي نگهبان تا برگزاري انتخابات.

سید محمدخاتمي كه بعدِ استعفاي از وزارت ارشاد در دولت اول هاشمي به كتابخانه ملي رفته بود؛ از پاييز سال 75 و زماني كه گمانه‌زني‌هايي براي تغيير قانون و تداوم ریاست جمهوری هاشمي در كار بود، سفرهاي تبليغاتي استاني‌اش را آغاز كرد. فيلم‌هاي تبليغاتي او توسط گروه‌هاي حرفه‌اي ساخته شده بود. مهم‌ترين فيلم تبليغاتي او تبديل سخنراني و تك‌گويي معمول نامزدها به گفت‌وگو و ديالوگ با ارائه حجت بود.

شوراي نگهبان فقط 4نفر را مجاز به رقابت در دور هفتم دانست.

سیدمحمد خاتمي، علی اکبر ناطق‌نوري، سیدرضا زواره‌اي و محمد ري‌شهري.

اگر چه در سال‌هاي بعد خاتمي اصلاح‌طلب و ناطق‌نوري اصول‌گرا ناميده شدند اما در آن مقطع ناطق‌نوري ادامه‌ هاشمي محسوب مي‌شد، خاتمي مخالف او.

ري‌شهري جريان اصيل اصول‌گرايي بدون تجمل و زواره‌اي از يك سو مخالف ميرحسين و از طرف ديگر با جمله معروفش منتقد رهبر در مجلس دوم بود.

مشاركت 80%

كسب 69% آرا توسط برنده(55 % مردم)

ناطق نوري 24% آرا را به دست آورد.

نکته جالب : زواره‌اي توانست 10 برابر سومين دوره انتخابات ریاست جمهوری راي بگيرد.

هشتمین انتخابات ریاست جمهوری

شوراي نگهبان براي هشتمين انتخابات ریاست جمهوری 10نفر را به ميدان رقابت فرستاد.

كاهش مشاركت به 67%

كسب 76% آرا توسط برنده(51% مردم)

احمدتوكلي باز هم منتقد جدي رئیس جمهور بود اما به عنوان مهم‌ترين رقيب انتخاباتي باز هم غيرحرفه‌اي عمل كرد. نه از ماه‌ها قبل به سفر استاني رفت و نه تبليغات خاصي تدارك ديد.
نکته جالب : تعداد آرا احمد توکلی برابر دور ششم بود.

نهمین انتخابات ریاست جمهوری

محموداحمدي‌نژاد؛ محور پیروزی: عدالت‌ اجتماعي

مردم به چهره‌هاي امتحان پس‌داده اعتماد نداشتند و دنبال سهم‌شان از منابع كشور بودند.

احمدي‌نژاد بسيار جدي بود، به حرفه‌اي‌ترين شكل در انتخابات حضور پيدا كرد و كنشگرانه‌ترين رفتار را داشت. او حركتش را از سال 81 آغاز كرد. جامعه اسلامي مهندسين را واداشت تا پشتيبانش باشند.

فهرست آبادگران را خلق كرد تا پيروز 14كرسي(از15) دومين دوره انتخابات شوراي شهر تهران باشد.

سال 82 شهردار تهران شد.

كرباسچي براي برندسازي، همشهري را پايه‌گذاري كرد و احمدي‌نژاد با ايجاد تعامل خصوصاً با تلويزيون(تيم رسانه‌اي‌اش با روش خاص خود تمامي برنامه‌سازان و برنامه‌هاي خبري را شناسايي كرده و براي هر روز ده‌ها گروه تلويزيوني را به شهرداري دعوت مي‌كردند.)

تيم خبرنگاران شهرداري تهران را به راه انداخت و از ديگر سو سفرهاي استاني‌اش را آغاز كرد و از سوي ديگر جلسات ديدار با صنوف را دنبال كرد.

شوراي نگهبان براي انتخابات نهم، 6 نفر را واجد شرايط معرفي كرد.

ویژگی خاص: با دستور رهبر دو نفر ديگر هم به فهرست اضافه شدند و يك نفر در آخرين لحظات استعفا داد.

محسن رضايي قرار بود به نفع هاشمي كنار برود اما در آخرين لحظه گفت: ملت ايران! لاريجاني و احمدي‌نژاد قرار داشتند كه هر كدام اجماع بيشتري داشت باقي بماند و ديگري به نفع آن يكي كنار برود. احمدي‌نژاد از اين كار سرباز زد و از طرف ديگر با اصرار لاريجاني را هم در صحنه نگه داشت چون معتقد بود، آراي لاريجاني بعد از كنار رفتن او به سبد هاشمي مي‌ريزد.

دور اول: مشاركت 63 %

افراد به ترتيب هاشمي 21، احمدي‌نژاد 19، كروبي17، قاليباف و معين 14، لاريجاني 6 و مهرعليزاده 4 درصد آرا را به دست آوردند.

دور دوم: مشاركت 60 %

كسب 62 % آرا توسط برنده(37% مردم)

دهمین انتخابات ریاست جمهوری

شوراي نگهبان براي انتخابات دهمين دوره ریاست جمهوری 4 نفر را واجد شرايط دانست.

محمود احمدي‌نژاد، میرحسین موسوي، مهدی كروبي و محسن رضايي.

احمدي‌نژاد حرفه‌اي‌گري در دنياي سياست را ادامه داد. او راي 12%مردم را داشت و 25% ديگري كه او را برنده كرده بودند، مخالف هاشمي بودند. او نامحبوب‌ترين رئیس جمهور همه دوران‌ها بود بنابراين با طراحي سفرهاي استاني‌ 4سال را مشغول تبليغات بود.

میرحسین موسوي كه از اوايل سال 87 بنا به حضور در انتخابات داشت، بعد از ديدار هيئت دولت با رهبري و توصيه ايشان به برنامه‌ريزي 5ساله، با تحليلی درست بنا را به عقب‌نشيني گذاشت اما فشار خاتمي و ديگران كه از آبان 87 شدت گرفت، باعث شد كه موسوي از اسفندماه بدون آمادگي و ديرهنگام پا به صحنه بگذارد.

میزان مشاركت 85%،

كسب 62%آرا توسط برنده(53% مردم)

نکته جالب: در دومین دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه‌ای 20%، هاشمي 4% و خاتمي 13% كاهش مشاركت را داشتند ولی احمدي‌نژاد 23% افزايش مشاركت!

ویژگی خاص: موسوي با انتخاب 29% مردم مهم‌ترين مخالف در همه ادوار شد.

یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری

حسن روحاني؛ محور پیروزی: سياست‌ خارجي

تحريم‌هاي پي‌درپي اقتصاد را فلج كرده بود. قيمت نفت به شكل باورنكردني چند برابر شده بود اما زندگي مردم هنوز تغيير فاحشي نداشت.

براي اولين بار رئیس جمهور دوره‌ قبل هيچ نماينده‌اي در ميان نامزدها نداشت.

شوراي نگهبان 8نفر را به ميدان رقابت فرستاد كه دو نفرشان انصراف دادند.

جناح چپ: حسن روحاني(جامعه روحانيت مبارز!)، عارف (انصراف به نفع روحاني)

جناح راست: سعیدجليلي(پايداري)، محمدباقر قاليباف، غلامعلی حدادعادل و علی اکبر ولايتي(قرار بود دو نفر به نفع كسي كه در نظرسنجي‌ها اقبال بيشتري دارد كنار بروند. حدادعادل رفت اما ولايتي زيرقرار زد و ماند.)

مستقل: محسن رضايي و سید‌محمد غرضي

مشاركت 73%

كسب كمتر از 51%آرا توسط برنده(37% مردم)

دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری

شوراي نگهبان 6 نفر را به عرصه انتخابات فرستاد.

اما احمدي‌نژاد از 6ماه قبل جنگ رواني‌اش را آغاز كرده بود. احمدي‌نژاد با توجيه اين كه حضورش دو قطبي را سه قطبي مي‌كند، مسير خود را رفت. حضور احمدي‌نژاد بيش از آن كه براي روحاني بحران‌زا باشد براي جناح راست اصول‌گرايان مايه‌ نگراني بود و به تعبيري برنامه‌هاي رقابت آنها را مخدوش كرد. به‌هرحال احمدی‌نژاد به توصیه رهبری نامزد نشد.

مردمي كه به اميد رفاه به روحاني راي داده دادند در عمل وضعيت معيشت‌شان تغييري نكرد. حمله‌هاي منتقدان سياسي بود و مردم طبق عادت در پي حفظ وضع موجود بودند.

مشاركت 73%

كسب 57%آرا توسط برنده(42% مردم)

سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری

و اما لاريجاني و انتخابات 1400

دولت با رنگ‌آمیزی منطقه‌ای

لاريجاني مزه شكست را در انتخابات ریاست جمهوری چشيده است. با هدايت ناطق‌نوري او از قم به مجلس شوراي اسلامي راه يافت و براي 12سال رياست مجلس را در اختيار گرفت. سال 91 جناح راست حدادعادل را براي رياست مجلس انتخاب كرد اما در عمل صحنه‌گرداني لاريجاني اجازه اين كار را نداد و موجب شد كه مغضوب اين جناح قرار بگيرد. لاريجاني در مجلس نهم توانسته بود تيم خودش را به صحن بكشاند. مجلس دهم هم در اختيار او بود. اما لاريجاني كه احتمالا مطمئن بود اين بار قاليباف از سوي اصول‌گرايان مي‌آيد تا شكست 91 را جبران كند، اساسا وارد عرصه نشد و بسياري از همراهان او نيز بي‌سر و صدا به رقابت مجلس يازدهم پا نگذاشتند.

انتخابات مجلس يك فرايند خانه به خانه است اما انتخابات ریاست جمهوری يك اتفاق خياباني.

ناطق‌نوري از سال 96 با استعفا از مجموعه بازررسي دفتر رهبري احتمالا در حال آماده‌سازي خانه‌هاي پازل 1400 است. كنار كشيدن لاريجاني از مجلس و همكاري با روحاني، در عين هماهنگي با رهبري براي او موقعيت خاصي فراهم كرده است. از آن سو نماينده‌هايي كه تجربه نزديك راي گرفتن از مردم هر منطقه را در كارنامه‌شان دارند؛ آماده‌ مي‌شوند تا قطعات پازل برنده را كنار هم بنشانند. مسيري كه لاريجاني براي رسيدن به پاستور انتخاب كرده متفاوت‌ترين مسير در همه‌ ادوار گذشته است. احتمالا بخت يار او بوده و با شيوع كرونا؛ نقشه‌ او اجرايي‌تر از گذشته است. اقوام خود را محذوف مي‌بينند و حتي داشتن استاندار بومي براي بعضي امتياز به حساب مي‌آيد، چه رسد به ديدن كابينه‌اي با رنگ‌آميزي منطقه‌اي، لاريجاني فقط بايد نشان دهد كه پازل دولتش چقدر رنگارنگ است.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

آخرین اخبار