اگر روزی ملتها را به پهنا و درازای کشورشان،ذخایر زیرزمینی، خاک حاصل خیز یا پیشنیه تاریخی می سنجیدند. امروز بیش و پیش از هر چیز به سرمایه انسانی و قدرت نرم ایشان می نگرند.
اتحادیه صنف قطعات خودرو تهران مرکز ثقل و قرارگاه اعضای یک جامعه بزرگ است. جمعیت اعضای دارای پروانه کسب، شرکاء و کارمندان ایشان به علاوه فعالان صنف که پروانه کسب ندارند یا سایرینی که در کنار صنف کار می کنند. تولیدکنندگان وابسته به صنف با احتساب خانوادههایشان از جمعیت چندین شهر و شهرستان بیشتر است. خاصه که بخش قابل توجهای از ایشان افرادی با اخلاق و کردار پاک و انسانی هستند. برخی نیز که شاید جبر زمانه وادار به کژی در بعضی از رفتارها یا گفتارهایشان کرده در ذات انسانی شریف و دوست داشتنی هستند. این جمع کثیر صاحب تجربه، هوشمندی، اراده و نیّت سالم هستند.
با کمال تعجب می بینیم معدودی هوای میز و صندلی یا کینه گذشتهها برایشان خط مشی آینده ترسیم میکند. چه خبر شده؟ ریاست یا عضویت در هیئت مدیره دیری نمیپاید. سرو تهاش به یک ناسزا نمیارزد. بعیداست از ما و ایشان که نفس به حرارت دشمنی چاق کنیم . زبان به بی روا باز کنیم. مگر نگفتهاند : دیده را نادیده گیر تا غافل بی آبرو نشود که بی آبرو به هیچ رسم مهار نیابد.
شاید، اگر، اما و صدگمان بی بنای دیگر را دور ریزم. چشم به نیکی بدوزیم. زبان در غلاف تقوا فرو بریم. گوش به وزوز شیطان نسپریم. این خانه را ویران نکنیم.
اتحادیه و اعضای آن میتوانند به یُمن جماعت و یگانگی قدرتی عظیم و نقشی بیبدیل در ساحت اقتصاد ملی و منطقه بر دوش گیرند. دعوای خانگی چون به طول انجامد جز ویرانگی برنیاید.
نیک مردانی در جمع ما بوده و هستند. خوش گفتار، نیک کردار، ژرفانگر، اهل عمل برماست که میدان دهیم. همراه و همدل شویم. به فهم و شعور، تجربه و دانش، ایمان و اخلاق بها دهیم. از ایشان کمک خواهیم، تن به معروفشان دهیم.
باورکنید هر روز، نوروز است. فرصتی بزرگ که چون غنیمت شمریم، آه و فغان رخت بر بسته، بهروزی پدیدارگشته، سرانجام خوش و رستگاری بر همگان فرود آید.
باور کنید خوشبختی مسیری است که چون همه در آن سهیم باشند هموار خواهد شد. صنف بزرگ لوازم یدکی خودرو و ماشین آلات تهران در آستانه انتخابات دوازدهمین هیئت مدیره قرار دارد. این سکه دو روی دارد یکی شیرینی و کامروایی برای همه، دیگری رو سیاهی و روزمرگی باز هم برای همه
ببخشید مرا، اگر با شور و انتخاب شایسته به انتخابات اقبال کنیم بیتردید بهترین ها در مقام خدمت خواهند نشست.
هیچ کار هم نتوانندکنند؛ خرابی به بار نیاورند. زوری نپذیرند. احجافی نکنند. بی ادبی، تنگ نظری، خود عقل کل بینی، واپسگرایی نخواهند داشت. این جملگی قدمی رو به جلو، پله اول نردبان خرد جمعی، مشارکت جویی و شادمانی است براین روش نیکو، بوی خوش عطر همگان را نصیبی خواهد بخشید.
ناخواسته خدا، اگر به صندوق رأی صنف خود بی مهری کنیم. جمعی فراهم آید نا متجانس، بی عمل، هر دم به سویی و هر آن به بادی رأی و روی عوض کنند. چه خوبشان خوبی نتواند کرد. این خاکستر بر روی همه صنف پاشیده خواهد شد. بیائیم یک ده آباد بسازیم. امید که صد شهر ویران از پی ما آیند و تجربهی ما پیش آهنک خود کنند.