در شرایطی سال گذشته فولاد مصرفی مورد نیاز قطعهسازان به قیمت ۸ هزار تومان خریداری میشد که امسال این رقم به ۲۲ هزار تومان افزایش یافت و روز گذشته هم خبری مبنی بر افزایش دوباره ۱۵۰ تومانی منتشر شد. در کنار تمام این موارد قرار است به زودی خودروساز از زنجیره خرید فولاد برای قطعهسازان حذف شود و از این به بعد تولیدکنندگان قطعات از طریق سامانه بهین یاب بورس کالا اقدام به خرید مواد اولیه فلزی خود کنند.
در این راستا محمدرضا نجفیمنش، رئیس انجمن صنایع همگن قطعهسازان کشور نیز با اشاره به اینکه افزایش قیمت با گرانفروشی دو موضوع جداست، از افزایش ۲۵ درصدی قیمت قطعات با ادامه گرانی مواد اولیه هشدار داد. در همین رابطه «سیامک مقتدری» مدیرعامل شرکت مهندسی خور و عضو هیات مدیره انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان خودرو نیز طی گفتگویی در خصوص این موضوع که قطعهسازان با حذف خودروسازان از زنجیره خرید نیاز به منابع مالی ۷ تا ۱۰ میلیاردی دارند، توضیح میدهد.
هر چند طی روزهای اخیر نرخ ارز دچار نوسان شده اما باز هم نسبت به یکی دو ماه گذشته کمی کاهش داشته؛ از همین رو در شرایطی که انتظار میرفت قیمت مواد اولیه داخلی با افزایش روبه رو نشود اما هم ابتدای سال جاری و هم روز گذشته با افزایش قیمت مواجه شده است؛ این مسئله چه تاثیری بر قطعهسازان دارد؟
هفته گذشته و آخرین باری که فولاد عرضه شد قیمت پایه ۲۳ هزار و ۷۰۰ بود که روی ۲۵ هزار تومان بسته شد؛ بنابراین به عنوان تولیدکننده قطعات فلزی خودرو اقدام به خرید نکردیم چون قیمتها بالا بود. حالا اگر قیمت ارز را ۲۲ هزار تومان بگیریم یعنی ۱. ۱ دلار در هر کیلو اضافه است، این درحالی است قیمت جهانی فولاد ۳۰ درصد از این رقم پایینتر است.
چندی قبلتر قیمتها هفت دهم بود اما فرض کنیم ۰. ۸ دلار شده باشد و باز دوباره 0.3 دلار (حدود ۷ هزار تومان) فولاد داخلی گرانتر عرضه میشود. این در حالی است که فولاد سازان داخلی از سوخت ارزانتری نسبت به فولاد سازان خارج از ایران بهره میبرند و انرژی تاثیر مهمی بر روی قیمت تمام شده محصول دارد.
متاسفانه زمانی که قیمت نفت بالا میرود فولادسازان هم افزایش قیمت میدهد. الان این سوال همیشگی باقی است که چرا باید قیمت فولاد به بورس برود و قیمتها در آنجا تعیین شود و قیمت خودرو توسط شورای رقابت تعیین شود؟ اگر بحث قیمت رقابتی در خودرو است، در فولاد هم چنین رقابتی وجود ندارد. الان رقیب فولاد مبارکه در کشور کیست؟ این شرکت تعیینکننده اصلی قیمت است.
البته در فولاد حتی شاهد وضعیت انحصاریتری از خودرو هستیم. خودروسازان کوچک در حوزه خودرو هستند که حتی برخی از آنها قطعه را از خارج از کشور وارد و مونتاژ میکنند اما متاسفانه اکنون به جایی رسیدهایم که در سال تولید، پشتیبانی و مانعزداییها به جای مانع زدایی بیشتر مانع زایی میشود. متاسفانه همچنان برای تولیدکنندهها موانع زیادی ایجاد میشود و شرکتهای قطعه ساز هم دچار این شرایط هستند.
طبق برآوردی که انجام شده باید حدود ۷ تا ۱۰ هزار میلیارد به داراییهای جاری شرکتهای قطعهسازی اضافه شود تا بتوانند خودشان اقدام به خرید فولاد کنند، البته این موضوع موانع فنی هم دارد.
زمزمههایی در خصوص این موضوع شنیده میشود که به زودی خودروسازان از زنجیره خرید مواد اولیه مورد نیاز قطعهسازان حذف خواهند شد؛ با توجه به اینکه در گذشته فولاد مورد نیاز تولیدکنندگان قطعات خودرو از طریق خودروسازان تامین میشد، به نظرتان این تغییر چه تاثیری بر ادامه فعالیت قطعهسازان دارد؟
همانطور که اشاره کردید مطرح شده که دیگر خودروسازان ورق تامین نکنند و قطعهسازان خودشان ورق تامین کنند که یک چالش جدیدی ایجاد و بحث تامین نقدینگی مطرح میشود؛ طبق برآوردی که انجام شده باید حدود ۷ تا ۱۰ هزار میلیارد به داراییهای جاری شرکتهای قطعهسازی اضافه شود تا بتوانند خودشان اقدام به خرید کنند. البته این موضوع موانع فنی دیگری هم دارد.
اگر نیاز باشد که فولاد را قطعهسازان خودشان تامین کنند این مسئله پیش میآید که نقدینگی را باید چکار کنند؟ نقدینگی بیماری مضاعفی در صنعت قطعهسازی است که بیش از سه سال درگیر آن هستیم.
همانطور که اشاره شده اگر خودروسازان از زنجیره خرید حذف شوند و قطعهسازان ورق را تامین کنند ممکن است در آینده در مراحل کیفی برای قطعهسازان چالش ایجاد شود؟
با توجه به اینکه منبع اصلی تامین فولاد، شرکت فولاد مبارکه است در این بخش مشکل خاصی نمیبینم، این مشکل زمانی ایجاد میشود که فولادسازان متعددی داشته باشیم. البته الان هم به صورت جز فولادساز داریم اما تیراژ چندانی ندارند. ضمن اینکه فولاد تولید فولاد مبارکه و شرکتهای هفت الماس و … که کوچک هستند اگر کیفیت محصولات آنها پایین باشد در تولید ایجاد مشکل خواهند کرد.
یعنی قطعه از خطوط تولید خروجی نخواهد داشت. یعنی اگر شما یک کالای نامرغوبتری را به واسطه اینکه ارزانتر است، بخرید کیفیت قطعه پایین بیاید؛ در اکثر موارد این چنین نیست و اگر نیازی به گرید خاص باشد خروجی خط تولید فقط با آنگرید انجام میشود. بنابراین در این بخش چالش بزرگ یا نگرانی بزرگی نمیبینم اما ممکن است در مواردی مشکلاتی ایجاد شود.
یک مبحث دیگری که مطرح میشود در خصوص عدم پاسخگویی تامینکنندگان مواد اولیه است که در چند ماه اخیر کیفیت پایین آمده است؛ در فولاد این موضوع چقدر پررنگ بوده و تا چه میزان برای شما مشکل ایجاد کرده است؟
یک شرکت کوچک اصلا قدرت چانهزنی در مقابل شرکت بزرگی مثل فولاد مبارکه ندارد. اگر خودروساز کنار بکشد مشکلساز خواهد شد. خودروساز قدرت چانهزنی بالایی با فولاد مبارکه دارد. بخصوص که اینها تحت نظارت یک سازمان و معاونت در وزارت صمت هستند. بنابراین مثل این میماند که دو واحد در یک سازمان با یکدیگر دچار مشکل شوند و یک مقام بلندمرتبهتر میتواند مشکل آن را برطرف کند.
اما در مورد قطعهسازی نه از لحاظ ابعاد و نه از هیچ نظر دیگر قابل مقایسه با شرکت مبارکه نیست مسلما قدرت چانهزنی ندارد؛ ضمن اینکه در نهایت اگر یک دوره اقدام به خرید نکنید، حداقل باید تا محصول بعدی فولادساز سه تا چهار ماه انتظار بکشید. اینها مسائلی است که در گذشته هم با آنها مواجه بودهایم. بنابراین برای اینکه خط تولید نخوابد ناچار هستیم که اینها را بپذیریم. اما خودروساز خیلی قویتر میتواند این مسائل را برطرف کند.
در گذشته خودروساز از فولاد وگرید مشخصی ۵۰ تن هم نه بلکه ۵۰۰ تن سفارش میگذاشت و بعد بین قطعهسازان خودش توزیع میکرد اما الان این کار را نمیتوان انجام داد
به عنوان تولیدکننده قطعات فلزی خودرو به نظرتان بهتر است خودروساز یا قطعه ساز تامینکننده اصلی مواد اولیه باشد؟ اگر قرار باشد قطعه ساز به دنبال تامین ورق باشد از چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد؟
بله، به صورت مشخص خودروساز باید دست به تامین فولاد مورد نیاز قطعهسازان بزند. از چه زمانی قرار است این اتفاق رخ دهد؟ این موضوع از سال گذشته شروع شده و شرکتهای قطعهساز نیز موظف به ثبت نام در بهین یاب شدهاند تا کارشناسی انجام و سهمیههای آنها تعیین شود.
اینها تمام مواردی است که از سال گذشته داغ شده و یک سری موانع سیستمی داشته که بعد از رفع آن موانع سیستمی وارد چالشهایی خواهیم شد که درباره آن صحبت شد. البته مشکلات فنی هم داریم و فقط موضوع به مباحث اقتصادی محدود نمیشود و مشکلات فنی هم ایجاد خواهد شد.
کمی قبلتر هم به وجود مشکلات فنی اشاره کردید، بفرمایید در صورتی که خودروساز خودش را از زنجیره خرید مواد اولیه کنار بکشد برای قطعه ساز چه مسائل غیرمالی ایجاد خواهد شد؟
بر فرض اینکه بخواهیم به شرکت مبارکه سفارش دهیم باید حداقل ۵۰ تن سفارش دهیم. در گذشته خودروساز این کار را میکرد. فرض کنید مصرف یک قطعه ساز در ماه ۵ تن است. میخواهید ۵۰ تن را سفارش بگذارید و بعد ۱۰ ماه این فولاد در کارخانه بماند؟ هزینههای نگهداری وجود دارد و بحث محبوس شدن نقدینگی مطرح میشود. علاوه بر این نیاز به جایی دارد که فولاد دچار آسیب نشود وگرنه زنگ میزند. اینها تمام مواردی است که با آنها روبهرو خواهیم شد.
در صورتی که در گذشته خودروساز از فولاد وگرید مشخصی ۵۰ تن هم نه بلکه ۵۰۰ تن سفارش میگذاشت و بعد بین قطعهسازان خودش توزیع میکرد اما الان این کار را نمیتوان انجام داد. همچنین ممکن است از یک فولاد در سه قطعه استفاده شود. اما اینها ابعادشان با هم متفاوت است. چون ابعاد متفاوت است و بخواهید بهینه ورق را تخصیص بدهید باید سه رول فولاد با عرضهای مختلف داشته باشید. این موضوع هم مشکل را دوچندان میکند. بنابراین درخواست داریم که خودروساز دوباره به زنجیره خرید فولاد بازگردد.