اگر بخواهیم مشکلی را به شکل ریشه ای حل کنیم ، باید راه حل از جنس مشکل باشد.
مثلا اگر امروز مشکلات اقتصادی گریبان مردم را گرفته است نمی توانیم با روش ها و ابزارهای غیر اقتصادی مسائل را حل کنیم.اقتصادی دستوری یعنی تلاش برای حل مشکلات اقتصادی از راه سیاسی یعنی مُسکن دادن به بیماری که نیازبه جراحی فوری دارد.
ما قائل به رها سازی اقتصاد نیستیم اما اصرار بر گرفتن نتیجه در کوتاه مدت یعنی ارزان فروشی منابع و خالی کردن پشتوانه های کشور، مردم همراه هستند نشان داده اند که با دولت همکاری و همدلی می کنند اما این جاده باید دوطرفه باشد.
مردم باید بتوانند نظرات خود را از طرق قانونی مثل تشکل های صنفی، رسانه های مستقل و مراجعه مستقیم به مسئولان بیان کنند.
اقتصاد بدون تجارت، بدون تولید و بدون بازاربی معناست.
اما باید توجه داشته باشیم اهمیت با تولید، کار و سرمایه است نه تولیدکننده یا تاجر یا سرمایه دار یا کارفرما یا کارگر، اگر کار ارزش باشد هم کارگر و هم کارفرما به حقوق و بالندگی می رسند.
سیاستگذار باید کمک کند کار، تولید و سرمایه به شکل متوازن و مکمل هم رشد کنند. هیچکدام فدای دیگری نشوند. راه حل مشکلات اقتصادی استفاده از علم اقتصاد وابزارهای آن است.