یکی از عوامل متعدد در احراز بهترین نتیجه در انتخابات، توجه به شایستگی افراد فارغ از قومیت، حزب و رسته است. اینجا بحث ما بر سر انتخابات هیئت مدیرهی صنف لوازم یدکی خودرو و ماشین آلات تهران است اما با نگاهی اجمالیتر و برای درک بهتر اهمیت موضوع به تعمق در مفهوم شایستهسالاری میپردازیم تا با تعمیم آن به تمام شئون انتخابات در هر مقیاسی، به مدلی برای رایدهی در انتخابات صنف برسیم.
قطعا یکی از عوامل موثر بر کاهش اعتماد شهروندان به دولتها و نهادهای مختلف، نادیده گرفتن شایسته سالاری در انتخاب مدیران و مسئولان است؛ زیرا این امر نشانگر آن است که حکومت، سیاستمداران و یا رایدهندگان در انتخابات به نفع گروههای خاص قومی، منطقهای، حزبی و امثال آن میاندیشند. گذشته از این، فقدان شایستهگزینی باعث میشود عملکرد سازمانها در عرصههای مختلف سیاسی، امنیتی، قضایی، اقتصادی و… تضعیف گردد. سرانجام این ناکامیها سبب میشود، مردم نسبت به نقششان در بهبود وضعیت دلسرد شوند و موضع انفعالی بگیرند.
برای تبیین زوایای مختلف مسئله در ادامهی این مطلب به چند پرسش اساسی پاسخ میدهیم.
شایستهسالاری چه مفهوم و ویژگیهایی دارد؟
شایسته سالاری ترجمه واژه مریتوکراسی (meritocracy ) و ترکیبی از دو واژة مریت (merit ) به مفهوم شایستگی و استحقاق داشتن و کراسی (Caracy ) به مفهوم حکومت یا روش اداره امور میباشد. شایسته سالاری از نظر مفهوم اصطلاحی عبارت است از نظام و یا سیستمی که در آن انتصاب افراد شایسته در مشاغل و مناصب مرتبط با تحصیلات و تجربه کاریشان باشد بهگونهای که توانمندی انجام آن کار را بیشتر از دیگران داشته باشند. شایستهسالاری بدین مفهوم عام و فراگیر است، شامل پستهای سیاسی و اداری باهم میگردد. برخی از الزامات و یا ویژگیهای نظام شایسته سالاری عبارتاند از:
1. دانش و مهارت:
داوطلبان و مسیئولین پستهای مدیریتی و اداری باید دارای دانش و مهارت های لازم نسبت به شغل مورد نظر باشند. در واقع اولین اصل رعایت شایسته سالاری است. در باب روایات فراوانی است که افراد را نهی از پذیرش مسئولیتی می کند که توان آن را ندارد حتی حدیثی با این مصمون داریم که اگر کسی کاری را بر عهده گیرد در حالی که می داند در بین مسلمین فردی بهتر از او وجود دارد پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود
از شهید چمران پرسیدند: تعهد بهتر است یا تخصص؟ می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آ نرا می پذیرم،اما می گویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست
2. بینش عمیق اجتماعی، سیاسی و اداری:
برای داوطلبان و مسئولین مناصب وجود بصیرت و بینش ضروری است و بهمنزله چراغ راهنماست و باعث میشود که آنان مصالح و منافع سازمان و جامعه را بهتر درک کنند و برای وصول به آن منافع و تأمین مصالح تفکر استراتژیک داشته باشند. بینش و بصیرت بهمنزله یکی از بالهای پرواز مدیران است که در کنار دانش و آگاهی، قدرت مانور آنان را برای پیوند منافع فردی و عمومی بالا برده و قدرت تعامل و تصمیمگیریشان را افزایش میدهد.
3. نوگرایی و نواندیشی:
در مورد سومین ویژگی شایسته سالاری این نکته قابل یادآوری است که شایستهسالاری صرفا به مفهوم گذشتهنگری نیست. این سخن بدین معنا است که برای انتصاب افراد به مشاغل و مناصب مدیریتی، فقط گذشته و یا تجربه افراد ملاک و معیار نیست، بلکه لازم است مدیران در کنار دانش، تجربه و بصیرت، دارای خلاقیت و ابتکار در مشاغل و مناصب مورد نظر نیز باشند.
4. تعهد سازمانی
تعهد سازمانی از این رو اهمیت دارد که مدیران با داشتن این ویژگی در سازمانها ماندگار میشوند و با پیشنهاد مناصب پردرآمد و یا پیشنهاد انتقال به سازمانهای دیگر، سازمان و یا واحد تحت مدیریت شان را ترک نمیکنند.
5. رعایت ضوابط و قواعد در انتخاب
برای انتخاب افراد شایسته و دارای ویژگیهای فوق، باید سایر معیارها و قواعد حقوقی و قانونی نیز مورد توجه قرار گیرد؛ به این معنا که در انتخابات نباید به یک مجموعه خاصی از آشنایان، همصنفان، همحزبیها، اقوام و … اکتفا شود.
آثار و پیامدهای شایستهسالاری چیست؟
قدر مسلم این است که حاکمیت شایسته سالاری در سیستمهای اداری، باعث دگرگونی و تغییرات زیادی میگردد و در نتیجه باعث ارتقای سرمایهی انسانی و توسعه میگردد. برخی از آثار و پیامدهای شایستهسالاری در سیستمهای اداری کشورها عبارتاند از:
• تأمین عدالت اجتماعی: شایسته سالاری باعث میشود عدالت اجتماعی بهگونهای تأمین شود که افراد بر اساس آشنایی، قومیت، هممحلی بودن و امثال آن به پستهای مدیریتی و اداری برگزیده نشوند و مبنای انتخاب آنان شایستگی باشد.
• افزایش انگیزه، پویایی، خلاقیت و نوآوری و تحرک مدیران: در شایستهسالاری به دلیل وجود پاداش و مجازات، انگیزه افراد برای عملکرد صحیح، تضمین میشود و آنان تشویق میشوند با استفاده از خلاقیت و استعداد خویش نوآوری داشته باشند.
• کاهش فساد اداری و مالی: انتخاب افرادی که بینش عمیق سیاسی، اجتماعی و مدیریتی دارند و از تعهد سازمانی برخوردار میباشند، باعث میشود منافع عمومی جامعه (و یا متناسب با موضوع بحث ما، منافع عمومی صنف) بیشتر موردنظرشان باشد و بدین ترتیب فساد اداری در ادارات کاهش خواهد یافت.
• افزایش بهرهوری سازمان و مصرف بهینهی بودجهها: در صورتی که افرادی شایسته در سازمانها بهویژه در پستهای عالی مدیریتی به کار گرفته شوند باعث میشود فعالیتهای مدیران اثربخشتر و با کارایی بیشتری همراه باشد و در نتیجه بودجههای ادارت دولتی با معیار اثربخشی و کارآمدی بیشتری هزینه گردد.
• توسعه سرمایه انسانی: توسعه سرمایه انسانی یکی از مقولات حیاتی برای بهرهوری سازمانهای دولتی و یا خصوصی است که بدون استقرار سیستم شایستهسالاری امکان پذیر نیست.
با توجه به توضیحات فوق، بدیهی است که شرکت در انتخابات اصناف باید مبتنی بر انتخاب افراد دارای شایستگی و قابلیت برای قبول مسئولیت باشد و برای حصول بهترین نتیجه، لازم است ارزان رای ندهیم و آشناییها و وابستگیها را ملاک انتخاب قرار ندهیم. متاسفانه در بسیاری موارد، افراد به صرف معاشرتهای شخصی و با این امید که خویشاوندیها برایشان منفعت شخصی به همراه خواهد داشت، رای میدهند و فرصت به قدرت رسیدن افراد واجد شرایط را سلب میکنند. با نگاهی عمیقتر و تفکری گستردهتر میتوان به این نتیجه رسید که منافع شخصی و بلندمدت ما در گروی منافع عمومی صنف است و بدون در نظر گرفتن این مهم، حل مشکلات و بهبود اوضاع برای همهی فعالین صنف، سخت و دور مینماید.