چطور می توانید میان این همه هیاهو کاری کنید که بشود نامش را گذاشت؛ زندگی
این سوالی است که یکی از دوستان قدیمی از رفقایش پرسیده، شاید شما هم همین سوال را از خودتان داشته باشید. حرف من این است: زندگی میتواند بدون توجه به اتفاقات خارج از اختیارما نیز شکل بگیرد.
لذّت
بعضی ها معتقدند باید دلت خوش باشد تا بتوانی لذت ببری،
نمی توانی وقتی میدانی در خطر هستی، لذت ببری.
نمی توانی بدون بودن در کنار عزیزانت لذت ببری.
لذت بردن تابع چیست؟
چرا عده ای در میانه سختیها، خطرات، ستم ستمگران، ناکامی ها، کمبودها و ده ها مشکل و مسئله دیگر آن قدر لطافت دارند که می توانند خنکای یک نسیم چند لحظه ای، سردی و لطافت آب روشویی وقتی بر صورتشان می پاشد، احساس خوشایند پس از مسواک زدن و گرمی سلام به یک پیرمرد عابر نشناس را حس کنند.
ومیتوانند با خانواده خود گفت وگو کنند. بخندند و به هم امید بدهند.
آموختن
چرا عدهای میتوانند همواره بیاموزند. تجربه کنند. یاد بگیرند. آنها دانستن را پیش نیاز خواستن و خواستن را توانستن میدانند.
به اطلاعاتی که برایشان مفید نیست اهمیت نمی دهند؛ اما اگر چیزی باشد که در کسب وکارشان یا رابطه خانوادگی یا شناخت از خودشان کمک کند حتماً دنبالش می روند. برای فراگیری وقت می گذارند، زحمت میکشند. کیفیت دانایی از کمیت آن برایشان بسیار مهمتر است.
بازی
بازی کردن را فراموش نکنید، با کودکان بیش از بزرگترها، اما با همسالان خود، کمی بزرگتر یا کوچکتر بازی کنید. بازی حرکتی، فکری، بازی با کلمات، معما گفتن و شنیدن، حتی نقطه بازی
وقتی بازی میکنید احساس خوبی پیدا می کنید، بر خودتان و اعضا یتان تسلط بیشتری مییابید. ذهن و بدنتان هماهنگ میشوند. سوخت وساز درونی شما افزایش مییابد. انرژی های منفی از وجودتان دفع میشود.
خوردن
برای خوراک خود ارزش قائل شوید. نه خیلی پیچیده، کافی است قبل از این که چیزی بخورید آن را نگاه کنید. اگر می شد لمسش کنید. وزن و کیفیات آن را با حواس خود درک کنید. آن گاه با توجه و تامل بخورید و کیفش را ببرید.
خوابیدن
بدون خواب خوب، بیداری مفید نیست. خواب کامل یعنی ذهنت آزاد باشد. دلبسته و وابسته به چیزی که در اختیار تو نیست نباشی. اگر ذهنت آزاد باشد؛ خوابیدن تو را در متعادلترین شکل جسمی و روحی قرار خواهد داد.
گول نخورید
ما نیامده ایم ساختمان بسازیم، جاده و خیابان بکشیم. بر همه چیز مسلط شویم.یکتای عالم بشویم.
ما به این دنیا آمده ایم و از آن می رویم در این فاصله باید بفهمیم
خوب چیست؟ بد کدام است؟ چگونه باید باشیم؟
این خیلی پیچیده نیست. نباید به خودمان یا دیگران لطمه بزنیم. نباید طبیعت را تخریب یا آلوده کنیم.
حقیقت و ذات جهان را بشناسیم.
هم راستا با قانون خلقت فکر، احساس و عمل کنیم.
هیچ چیز را فقط برای خودمان نخواهیم، مانع آزادی دیگران نشویم.
دوست بداریم هر چیزی را که بهره ای از وجود دارد و به ما کمک می کند.
از هر شومی و پلیدی دوری کنیم.
زندگی همین است اگر مشغولش شویم؛ هرگز بن بستی نخواهیم داشت.