نگاه اول: سرمایه معنوی و مادی که برای شروع یک کسب وکار هزینه شده است اما به پایان نرسیده و در حالت تعلیق یا توقف قرار گرفته است. به عبارت دیگر بخشی از سرمایه ملی که هیچ گونه بازدهی ندارد بلکه موجب ناراضیتی، ترس و منازعه نیز شده است. بلکه در حال تحمیل هزینه های بی اثر و استهلاک سرمایه نیز هست.
نگاه دوم: چرا طرح تکمیل نمی شود؟ مشکل چیست؟ تامین مالی طرح، از دست دادن توجیهه اقتصادی طرح بخاطر نوسانات ارزی، بی ثباتی اقتصادی، تحریم ها، موانع قانونی، نرسیدن امکانات زیرساختی، تغییر تصمیم یا شرایط مالک طرح،
نگاه سوم: راه حل و مسئولیت کشف و اجرای آن با کیست؟ مالک، سیاستگذار، نهادهای نظارتی به عنوان مطالبه گر
نگاه چهارم: آثار عینی کوتاه ، میان و بلند مدت نیمه کاره باقی ماندن طرح ها
نگاه پنجم: پیشگیری از تکرار
بخش دولتی و شبه دولتی
دولت معمولا براساس نیاز سنجی یا شرایط خاص تصمیم به اجرای طرح ها میگیرد. طرح های دولتی عموماً زیرساختی هستند اما گاهی نیز پروژهای بزرگ که بخش خصوصی توان یا انگیزه ورود به آنها را ندارد به عهده دولت قرار میگیرد. قاعده بر این است که دولت قبل از شروع هر طرحی هزینه های آن را برآورد و محل تامین آن را مشخص کند و پس از شروع پروژه کار بدون وقفه انجام شود. اما در اکثر قریب به اتفاق موارد پس فرآیند طولانی تصویب طرح که آن نیز داستان خود را دارد؛ طرحها با سرعتی بسیار کمتر از آنچه پیش بینی شده اجراء می شوند. ناگزیر طرحها نیاز به برآورد بودجه جدید دارند. پیمانکاران طرح نیز درگیر معوقات میشوند. اگر پای خارجی ها هم در میان باشد که کلی خسارت باید پرداخت شود. در طرحهای مشارکتیاوضاع از این هم بدتر است. مردمی که چشم به اتمام پروژه دارند نیز از جمله متضررین، ناراضیان و مطالبهگران طرح هستند.
البته فقط طرح های بزرگ و ملی این مشکلات را ندارند بلکه ترمیم شکستگی یک لوله آب هم گاهی چند هفته معبری را دچار مشکل کرده و ساکنین را به زحمت می اندازد.
همه آنچه گفته شد در مورد طرح هایی است که دولت واقعا برای اجرای آن ضرورت و اولویت قائل است والا طرحهایی که با فشار و نظر بلند پروازانه یک مدیر یا نمایندگان مجلس شروع می شوند که هزار مصیبت دیگر نیز دارند.
تا اینجا ما به طرح های نیمه تمامی اشاره کردیم که دولت یا شبه دولتیها متولیان آن هستند.
اما چرا در بخش خصوصی و حتی پروژه های خرد، کوچک و متوسط ایشان نیز با انبوهی از طرحهای نیمه تمام روبرو هستیم.؟
به طوری که بنا بر آمار اخیر (بدست آمده از وزارت صمت) 601 یک طرح نیمه تمام در بخش خصوصی داریم که تا کنون 10 هزار میلیارد تومان برای آنها هزینه شده است.
در بخش خصوصی بنا بر احصاء کارشناسان موارد زیر اصلی ترین عوامل نیمه کار ماندن طرح ها اعم از طرح های جدید یا طرح های توسعهای است:
- قفل شدن مسیر انتقال تکنولوژی های جدید به دلیل عدم تامین مالی یا تحریم ها
- نبود نیروهای متخصص (با مهارت و دانش به اندازه کافی) که مایل به همکاری با بخش خصوصی باشند.
- کمبود کارگر ساده، تکنیسین یا فارغ التحصیلان دانشگاهی که آمادگی کار در محیطهای کارگاهی یا کارخانه ها داشته باشند.
فرسودگی و ناکارآمدی تجهیزات و دستگاههای تولید برای ارائه محصولات جدید، بهینه سازی شده و مطابق سلیقه مصرف کننده - نبود بازار صادراتی یا وجود مشکلات متعدد بر سر راه صادرات
- نبود اراده کافی ازسوی مالک برای راه اندازی کارخانه و بسنده کردن به تسهیلات و امکاناتی که دریافت کرده و رشد قیمتی آنها که می تواند بیش از تولید سودآوری داشته باشد.
- تامین نشدن نقدینگی ریالی از سوی بانکها با نرخ ترجیحی
- بالا بودن ریسک تولید و فروش محصولات در شبکه توزیع بدون نظارت و نظم
- کمبود و عدم ثبات قیمتی در مواد اولیه و نهادهای تولید
- حمایت ناکافی حقوقی از مالکیت معنوی و مقابله با رقیبان در سایه
- مشکلاتی که دستگاهی نظیر استاندارد، وزارت کار، اداره بهداشت و سازمان حفظ محیط زیست برای تولید کنندگان ایجاد میکنند.
- مشکلاتی که سازمان تامین اجتماعی، سازمان امورمالیاتی، شهرداریها و سایر دستگاهای حاکمیتی و نظارتی ایجاد میکنند.