حجت الاسلام والمسلمین علی خانپور*
درحال حاضرحلقه گمشده انسانها «آرامش» است و همه به دنبال این حلقه گمشده هستند؛ بنابراین یکی از فلسفههای مهم عید فطر این است که به آرامش برسیم.
البته فاکتورهای رسیدن به آرامش در هر فرد متفاوت است. برخی از افراد آرامش را در پول میبینند. بعضی آرامش را در داشتن پست و مقام میبینند، درحالیکه معمولا اینها راه را اشتباه میروند. البته ممکن است به خواستههای خود برسند اما به آرامش نمیرسند و چه بسا که ثروت و مقام باعث شود که آرامش را از دست بدهند. بر اساس آیات قران مجید تنها جایی که انسان به این حلقه گمشده میرسد، دامن خداوند متعال است (الا بذکر الله تطمئن القلوب).
در همین راستا پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند: هر روزی که انسان گناه نکند، عید است؛ فرقی نمیکند که عید فطر باشد یا عید قربان یا عید غدیر یا نیمه شعبان. روزی که انسان مرتکب گناه نشود آن روز عید است و آن روز را میتواند جشن بگیرد و شاد باشد؛ بنابراین فلسفه عید فطر، رسیدن به آرامش و مهربانی و محبت کردن است.
عیدی دادن در روز عید فطر از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما مهمتر از دادن هدایایی که ارزش مادی دارند، میتوان به مردم مهربانی هدیه کرد. بدون شک اولین و مهمترین منفعت مهربانی کردن به خود انسان میرسد و در مرحله دوم نفعش به دیگران خواهد رسید.
پس چه بهتر است که در نتیجه یک ماه روزهداری، مهربانی و محبت در قلب انسانها متبلور شود. به همین دلیل است که میگویند روزه بگیر تا به یاد گرسنگان و تشنگان باشی؛ بنابراین محورعید فطر وماه رمضان مهربانی ومحبت است.
وقتی که انسان روزه میگیرد دلش نرم میشود و در واقع افراد خضوع و خشوع پیدا میکنند.
حضرت علی علیه السلام میفرماید: چه بسا روزهدارانی که در ماه رمضان روزه میگیرند، اما در انتهای ماه رمضان و در عید فطر به غیر از گرسنگی و تشنگی، بهرهای نبردهاند.
کسانی هستند که زبانشان تشنه و شکمشان گرسنه میشود اما دیگراعضای آنها گناه میکنند و مرتکب معصیت میشوند، زبانشان تهمت میزند، دستشان دزدی میکند، پاهایشان به سمت مجالس گناه میرود و به طور کلی به سمت گناه و معصیت کشیده میشوند.
بنابراین نتیجه میگیریم که نه تنها مومن باید ازخوردن و آشامیدن خودداری کند بلکه اعضا و جوارح انسان باید روزه باشد.
فلسفه عید سعید فطر این است که خداوند متعال پاداش روزهداران را پس از یک ماه روزهداری و مناجات شبانه در روز عید فطر میدهد.
در بیشتر آیات و روایت آمده است که خداوند متعال میفرماید روزه مال من است و جزا و پاداش روزه خود من هستم.
خداوند برای روزه نوید بهشت را نمیدهد، بلکه میفرماید: از بهشت بالاتر میدهم چرا که اجر و پاداش روزه خود من هستم.
بر اساس یک حکایت آموزنده روزی توفان به آفتاب گفت: من از تو قویترم. توفان گفت آن پیرمرد را میبینی؟ میخواهی کاری کنم که پیرمرد کُتش را از تنش دربیاورد؟ توفان با خشم و غضب شروع به وزیدن کرد. هرچه بیشتر میوزید پیرمرد کتش را محکمتر نگاه میداشت. توفان به آفتاب گفت: من تسلیم شدم. نتوانستم کت پیرمرد را از تنش دربیاورم. آفتاب گفت: حالا نگاه کن ببین من چه میکنم. آفتاب آرام آرام از پشت ابر بیرون آمد و نور خود را با مهربانی به همه تمام دنیا هدیه کرد. به کودک و بزرگ، پیر و جوان، خرد و کلان یکسان و با محبت تابید. پیرمرد که دید هوا گرم شده کُت خود درآورد.
مهربانی و محبت آفتاب برای همه ما الگوست. برایش فرقی نمیکند که چه کسی مسلمان یا کافر است. محبت خود را یکسان در بین همه زمینیان تقسیم میکند.
آفتاب به توفان گفت هیچ وقت ازخشم و غضب و نامهربانی استفاده نکن. همیشه از معجزه محبت بهره ببر (از محبت خارها گل میشود).
حال شما تصور کنید؛ در شهر و جامعهای که همه نسبت به هم مهربان باشند، چه اتفاقات خوبی میافتد؟ ولی متاسفانه همیشه اینطور نیست. گاهی در فضای مجازی فیلمها و تصاویری منتشر و دست به دست میشود که واقعا فاجعه است. به عنوان مثال شخصی تصادف کرده و غرق در خون است؛ اما به جای اینکه مردم بیایند و کمکش کنند، کنار ایستادهاند و با گوشی موبایل از وی عکس و فیلم میگیرند. یا مثلاً یک کامیون با بار میوه در جاده چپ کرده و میوهها کنار جاده ریخته. مردم جای اینکه کمک کنند، میوهها را جمع کرده و به غارت میبرند. این نشاندهنده نبود مهربانی و محبت در جامعه است. چیزی که این روزها بیش از هر چیز دیگری به آن نیاز داریم و نقطه عزیمت جامعه به سوی مرتبه مطلوب است، محبت و مهربانی است.
*کارشناس مذهبی و معاون فرهنگی مرکز فعالیتهای دینی شهرداری تهران