الف- کارکرد اقتصادی:
اصناف از گذشتهی دور با رفع نیازهای جامعه از طریق فعالیت های تولیدی، توزیعی و خدماتی نقش موتورهای محرک اقتصاد را بر عهده داشته اند و از سوی دیگر ضمن کسب رسمیت و تامین امنیت از سوی دولت ها، با دادن مالیات نقش مهمی در تامین هزینه های عمومی کشورها داشته اند. در کشور ما با توجه به آمارهای رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، امروزه سهم اصناف در تولید ناخالص ملی بیست و پنج درصد و سهم آنها را در ایجاد اشتغال بیش از چهل و هفت درصد است؛ همچنین حدود سه میلیون واحد صنفی در سطح کشور فعالیت میکنند و واحدهای صنفی کوچک تقریباً نزدیک به نود و پنج درصد توزیع کالا در کشور را بر عهده دارند. این بدان مفهوم است که حضور اصناف توانسته است نقش مهمی در ساماندهی، برطرف کردن مشکلات و بهبود فضای کسب و کار داشته باشد.
یکی از مهم ترین کارکردهای اصناف نقش تعیین کننده آنها در جریان نوسانات اقتصادی و همچنین تصمیم گیری های کلان در سطح حاکمیتی است که تاثیر مستقیم بر زندگی مردم و اقتصاد خانواده ها دارد. در اینگونه موارد اصناف با اقداماتی مانند کمک به ثبات قیمتها در بازار از طریق کاهش سود قانونی خود، همراهی در ایجاد آرامش روانی بازار و پذیرش مسئولیتهای بازرسی و تنظیم بازار توسط تشکلهای صنفی می توانند در حکم تسهیل گر برای دولت ها و مردم ظاهر شوند.
از دیگر کارکردها و وظایف تشکل های صنفی میتوان به اجازه تأسیس کسب و کار و پذیرش اعضای جدید، مشورتدهی به حکومت در تعیین قیمت و تثبیت آن در راستای تنظیم بازار، نظارت بر کیفیت کالای تولیدی و خدمات صنف، ایجاد شهرکهای صنفی، خروج صنوف آلاینده از مناطق مسکونی، اجرای امور و سیاستهای دولت، کمک در تشخیص میزان مالیات و تعیین مالیات هر صنف و مذاکره با دستگاه حکومت در موارد اختلاف و زمینههای همکاری اشاره کرد.
کارکرد اجتماعی- مذهبی:
در گذشته تا به امروز هریک از صنوف عمدتا بازار، مسجد و قهوهخانهی خود را داشتند و در این مکانها به ایفای نقش اجتماعی و مذهبی خود میپرداختند، همچنین آنها در اعیاد و مراسم مذهبی شرکت میکردند و فضای بازار تنها به دادوستد و بازرگانی اختصاص نداشت. پیش از جریان مدرنسازی شهرها بازار به عنوان شاهراه حیاتی شهر، برخی از مهم ترین عناصر شهری مانند مسجد جامع، مدرسههای مذهبی، خانقاه، گرمابه و سایر تأسیسات و فضاهای ضروری شهری را در خود جای میداد و در امتداد خود با مراکز اداری – حکومتی ارتباط داشت. این محور مهم در حیات اجتماعی شهر که بین مراکز مهم سه گانه مذهبی، اقتصادی و سیاسی، پیوندی استوار ایجاد کرده بود، توسط یک عامل زمینهای یعنی فرهنگ عامه که در از دیرباز در بازار بر روحیهی فتوت و جوانمردی استوار بود تقویت و هدایت میشد. در چنین شرایطی فعالیت اجتماعی اصناف، بر بستر فرهنگ نمود پیدا میکرد که نمونه ی بارز آن مشارکت پر رنگ اصناف در شادمانی ها و مراسم سوگواری بوده است. بایستی خاطرنشان کرد که در گذشتهای نه چندان دور، اصناف و علی الخصوص بزرگان بازار نقش پررنگی در رفع مشکلات معیشتی و یاری رساندن به اقشار ضعیف و کم درآمد داشته اند که این موضوع در دهههای اخیر به شکل محسوسی رنگ باخته است.
کارکرد سیاسی:
اصناف همواره حضور موثر و ماندگاری در فعالیت ها و تغییرات سیاسی و حکومتی داشته اند. از نمونههای بارز این مدعی میتوان به نقش آن ها در انقلاب مشروطه و روی کار آمدن دولت مصدق و همچنین نقش مؤثر آنها در تظاهراتی که منجر به انقلاب اسلامی شد، اشاره کرد. نقش نهادی و مرجعیت تشکل های صنفی در عین استقلال ساختار طبیعی آن ها از دولت ها باعث گردیده است که بازار به شکل عام و اصناف به شکل خاص امکان بسیار مهمی در جریان اعتراضات و رساندن صدای نارضایتی ها به گوش حاکمیت باشند. در کنار این امکان، از سویی اصناف در جریان تحولات سیاسی که منجر به تضعیف قدرت اقتصادی جامعه میشود، در حکم مفصلی هستند که می توانند تبعات این تغییرات و فشارهای سیاسی را که از بالا به پایین و به شکل دفعی حادث می شوند، کاهش داده و در نتیجه یاری رسانِ دولت ها برای عبور از بحران های سیاسی نیز باشند. نگاهی مجدد به گذشته نشان می دهد که در غیاب نهادهای مدنی و سیاسی، تشکلهای صنفی به مثابهی پایگاهی برای همگرایی اقشار مختلف مردم، در شکل گیری مفهوم فعالیت های مدنی تاثیر بسزایی داشته اند. در نهایت می توان گفت جایگاه غیر قابل انکار و مؤثر اصناف در بزنگاه های تاریخی و اجتماعی سبب شده است که این تشکلها به عنوان یک نهاد مدنی نقش میانجی بین دولت و بخش خصوصی را به خوبی ایفا کنند.