وجود نیروی مازاد در خودروسازی کشور در حالی سال هاست به عنوان یکی از دلایل ضعف بهره وری و همچنین هزینه تولید بالا مطرح می شود که شرایط در قطعه سازی به نوعی عکس است و قطعه سازان اتفاقا با چالش کمبود نیروی انسانی مواجه هستند.
قطعه سازی در ایران صنعتی خصوصی به شمار می رود که توان تحمیل نیروی انسانی به آن، تقریبا وجود ندارد، درست عکس صنعت خودرو به خصوص در بخش ستادی و غیر کارگری با مازاد نیرو مواجه است.
البته این روزها اخباری مبنی بر کمبود نیروی انسانی –به خصوص نیروی متخصص- در خودروسازی نیز به گوش می رسد، با این حال ظاهرا هنوز به مرحله چالش نرسیده است.
در قطعه سازی اما هشدارها بابت کمبود نیروی انسانی آغاز شده و فعالان این صنعت از بروز چالشی بزرگ در این مورد خبر می دهند. یک فعال قطعه سازی که نخواست نامش فاش شود، در مورد کمبود نیروی انسانی در قطعه سازی کشور می گوید: واحدهای قطعه سازی بزرگ کشور در حال حاضر با کمبود نیروی انسانی مواجه هستند، به نحوی که وقتی فراخوان استخدام هم می دهیم، استقبال موردنیاز صورت نمی گیرد.
وی با بیان اینکه نسل به اصطلاح زد (متولدین ۱۳۷۵ به بعد) تمایل چندانی به کار کردن در محیط های کارگاهی مانند قطعه سازی ندارند، می گوید:این نسل با توجه به انتظارات بیشتر و صبر و حوصله کمتر نسبت به نسل قبلی خود، به دنبال شغلی راحت تر و با درآمد بالاتر می گردد و این نیاز را واحدهایی مانند قطعه سازی و حتی خودروسازی، برای آنها تامین نمی کنند.
به گفته این فعال قطعه سازی، حتی برخی از افراد این نسل که جذب قطعه سازی می شوند، پس از مدتی خسته شده و به دنبال شغل دیگری می روند، شغلی که نیاز به شش تا هشت ساعت کار رسمی نداشته و درآمدش نیز بالاتر باشد.
وی می افزاید:به عنوان مثال، برخی ترجیح می دهند در تاکسی های اینترنتی کار کنند، زیرا هم شغل آزاد برایشان به حساب می آید و هم درآمد بالاتری نسبت به کار کردن در امثال قطععه سازی دارد. گاهی حتی برخی از نیروهای جذب شده، وقتی موفق به خرید یک خودرو می شوند، از قطعه سازی می روند تا مثلا در تاکسی های اینترنتی کار کنند.
به گفته این فعال قطعه سازی، خروج این دسته از نیروی کار از قطعه سازی و همچنین عدم تمایل به کار کردن در چنین محیطی در حالی است که بیمه تکمیلی، سرویس رفت و برگشت و غذای آنها نیز از طرف کارفرما تامین می شود، با این حال آنها ترجیح می دهند به سراغ شغلی با آزادی عمل و درآمد بیشتر بروند.
وی در نهایت تاکید می کند:یک کارگر قطعه سازی با حقوق و مزایا نهایتا بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان درآمد در ماه دارد که با توجه به تورم موجود، برای خیلی ها نمی صرفد در چنین محیطی کار کنند، حتی با وجود بیمه تکمیلی و سرویس رفت و برگشت و غذا.
به گفته این فعال قطعه سازی، این موضوع در آینده ای نه چندان دور به یک چالش بزرگ برای قطعه سازی کشور تبدیل خواهد شد و حتی در خودروسازی نیز نشانه های اولیه آن بروز کرده است.
اظهارات وی نشان می دهد رشد تورم در کشور سبب شده حداقل نسل زد تمایل چندانی به کار کردن در محیط های کارگری نداشته باشد و حتی مزایایی مانند بیمه نیز نتوانسته آنها را از این بابت قانع کند. از آن سو البته دولت نیز برای افزایش حقوق ها با چالش رشد تورم مواجه است و نمی تواند حداقل حقوق را متناسب با تورم و سبد معیشتی بالا ببرد. از همین رو بسیاری از نسل زدها ترجیح می دهند به اصطلاح برای خودشان کار کنند تا هم مجبور به پر کردن ساعت در محیط هایی مانند قطعه سازی و حتی شاید خودروسازی نباشند و هم درآمد بیشتری کسب کنند.
در واقع برای این نسل، کار کردن در تاکسی های اینترنتی، فعالیت مجازی و یا هر شغل آزاد دیگری، جذابیت بالاتری نسبت به استخدام در امثال قطعه سازی و خودروسازی دارد.
این موضوع را نیز نباید فراموش کرد که بالا رفتن نرخ مهاجرت نیز سبب شده و می شود که خودروسازان و قطعه سازان با کمبود نیروهای دانشگاهی و نخبه و متخصص مواجه شوند.
هرچند کمبود نیروی انسانی هنوز رسما به عنوان یک بحران در خودروسازی و قطعه سازی کشور مطرح نیست، با این حال با توجه به برنامه سیاستگذار مبنی بر رشد تولید خودرو تا سه میلیون دستگاه و حرکت به سمت تولید خودروهای نسل جدید، بروز این بحران -در صورت ادامه شرایط فعلی- دور از ذهن نیست.