مقررات غلط ریشه ی رشد را می خشکاند

عبور از مارپیچ رویه‌های اداری بسیاری از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران را از ادامه کار منصرف می‌کند. قانون خوب، کارآیی اقتصادی را تامین و تضمین می‌کند و قانون بد جلوی کارآیی را می‌گیرد.

روزی نیست که فعالان اقتصادی از مشکلات پیچیده خود درباره مسائل ارزی، بانکی، سازمان امور مالیاتی، قانون کار و… سخن نگویند. در این شکایت‌ها، بخشی از بار سنگین و طاقت‌فرسای مواجهه با قوانین و مقررات بد و زدوبندها و بی‌قانونی‌ها و نااطمینانی‌های نامتناهی و فضای مه‌آلود و پرابهام محیط اقتصادی را می‌توان حس و لمس کرد.

نظریه‌های موجود که سابقا بیان شده عمدتا توسعه اقتصادی را به چالش می کشد و در این میان واقعیاتی را عیان کرده اند که برخی از آن ها حیرت آور بوده اند که بیشتر مردم کشورهای درحال توسعه آن‌گونه که تصور شده است و به تصویر کشیده می‌شود، خیلی فقیر نیستند. این مردم و حتی کشورهایشان مالک دارایی‌ها و سرمایه‌های زیادی هستند؛ اما این دارایی‌ها به شکلی بازنمایی نمی‌شوند که به صاحبانشان اجازه دهد از دارایی خود ارزش مازاد مناسبی کسب کنند. دسوتو این نوع دارایی‌ها را «سرمایه مرده» می نامد.

دسوتو می گوید: سرمایه عاملی است که بهره‌وری نیروی کار را افزایش می‌دهد و ثروت ملل را خلق می‌کند. سرمایه نیروی حیات‌بخش نظام اقتصادی، مایه پیشرفت و تنها چیزی است که گویا کشورهای فقیر جهان نمی‌توانند خودشان به تنهایی تولید کنند…» او همچنین ادعا کرد ثروت از حقوق مالکیت می‌آید، پس هرچقدر احترام به حقوق مالکیت و پایبندی به قراردادها و قول‌وقرارها بیشتر باشد، امکان خلق ثروت بیشتر خواهد بود. نتایج کارهای میدانی دسوتو نشان داد انبوه قوانین و مقررات زاید، مخل و مانع توسعه بخش‌های تولیدی و ادغام کل اقتصاد با هم و با بقیه جهان می‌شوند. همچنین نبود نهادهایی مثل قوه قضائیه کارآمد و سالم که به انواع مالکان سرمایه در معامله با طرف‌های دیگر تضمین دهد و در واقع به سرمایه‌ها زندگی ببخشد، باعث می‌شود حجم عظیمی از سرمایه‌ها مرده باقی بمانند. او خطرناک‌ترین ویژگی فعالیت اقتصادی در کشورهای درحال توسعه را دیوار نفوذناپذیر قوانینی می‌داند که مانع انجام فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برای اکثریت مردم می‌شوند.

عبور از مارپیچ رویه‌های اداری و بوروکراسی طولانی برای ثبت دارایی‌ها یا دریافت مجوز فعالیت‌های اقتصادی، بسیاری از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران بالقوه را از ادامه کار منصرف می‌کند. قانون خوب، کارآیی اقتصادی را تامین و تضمین می‌کند و قانون بد جلوی کارآیی را می‌گیرد. هزینه‌های غیرضروری برای فعالیت رسمی و قانونی عمدتا ناشی از قوانین بد است؛ درحالی‌که هزینه‌های غیررسمی بودن ناشی از نبود قوانین خوب است. اینها حلقه‌های مفقوده یا به گفته دسوتو نقاط کور فعالیت اقتصادی در کشورهای در حال توسعه هستند. برخوردهای خونسردانه و در واقع بی‌رحمانه ارگان‌های دولتی با خواسته‌ها و مشکلات کارآفرینان و صاحبان سرمایه و ایده، شرایط را چنان سخت و پرهزینه و روح و دل را به حدی افسرده می‌کند که این افراد بهره‌برداری از سرمایه‌ها و بهره‌ورتر کردن آنها را ناممکن می‌بینند.

نتیجه اینکه یا از خیر هرگونه کار تولیدی و اقتصادی می‌گذرند یا فعالیت در اقتصاد «خارج از قانون» و «زیرزمینی» را به صرفه می‌بینند که البته چنین تصمیمی نیز هزینه‌های خاص خود را دارد؛ هزینه‌هایی که دود می‌شود و به جیب هیچ‌کس ازجمله دولت هم نمی‌رود. دسوتو درباره دشواری اصلاح و رفع موانع تولید و مقاومت اقلیت حافظ و منتفع از وضع موجود می‌گوید: «گشودن و باز کردن مواهب نظام سرمایه‌داری به روی همگان به سادگی راندن یک بولدوزر از میان تل زباله نیست، بلکه بیشتر شبیه چیدمان دوباره هزاران شاخه و ترکه آشیانه بزرگ یک عقاب است بدون اینکه باعث ناراحتی عقاب شود.» چنین حرکت اصلاحی وظیفه کارگزاران سیاسی مجربی است که با زیرکی دست به مرتب‌سازی آشیانه عقاب بدون ناراحتی عقاب بزنند؛ کسانی که همزمان بتوانند تغییرات مثبت برای اکثریت و ثبات برای اقلیت محتاط (منتفع از وضع موجود) ایجاد کنند.

پایان سخن، توصیه به گردآوری و تهیه گسترده و مرتب و منظم این نوع شکایات و موانع پیش روی فعالیت سالم اقتصادی و تجمیع و برجسته‌سازی آنها در قالب‌های گوناگون است. در ادامه نیز باید به انعکاس و همصدایی گسترده و بحث و مناظره و کالبدشکافی علل و ریشه‌های ماندگاری این موانع همت گمارد تا به شکل مطالباتی قدرتمند باعث ایجاد حساسیت سیاسی شوند که سیاستمدار را به یافتن راه‌های مصالحه و چاره‌جویی اساسی به‌صورت ایجاد رویه‌ها و نهادهای عام و دائمی دوستدار و طرفدار سرمایه‌گذاری و تولید تشویق کند.

 

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *