شرایط امروز بازار و جامعه برای هیچیک از مردم خوشایند نیست و اسباب ناراحتی همه جامعه را فراهم میآورد. مشاهده خبرنگار قطعات خودرو از سطح بازار چراغ برق نشان میدهد: فعالیت های کسبی و شور و شوق روزهای عادی در بازار جریان ندارد. همه به نظر ناراضی هستند، وضعیتی که پیش آمده باعث اختلال در کسب و کار آنها و پریشانی خاطر و جریحه دار شدن عواطف شده است.
اعتصاب پدیدار شده؟
گفت و گوهای ما با کسبه بازار نشان از وجود ترس از آسیب به اموال کسبه، نارضایتی و بلاتکلیفی است این موضوع باعث شده تا کسبه به حضور در محل کار رغبتی نداشته باشند، نوسانات ارز و هم چنین پیچیدگی های بوجود آمده برای انجام کارهای اقتصادی خرد و کلان یکی از دیگر عواملی است که کسبه برای تعطیلی مغازه خود بیان میکنند، البته باید تاکید کرد که بازار به طور کامل بسته نیست. کاسبان کرکره مغازههای خود در خیابانهای فرعی را تا نیمه پایین کشیدند، در معابر اصلی تعطیل کردند. داخل پاساژها به فعالیت اقتصادی خود ادامه میدهند. به طور خلاصه بازار را باید به سه دسته باز، بسته و نیمه بسته تقسیم کنیم و این درستترین تعبیر از شرایط این روزهای بازار لوازم یدکی است.
تداوم این شرایط نگرانی برزگتر
اغلب کسبه بازار لوازم یدکی مدت هاست از شرایط اقتصادی ناراضی بوده و طرحهای ناقص یا کارشناسی نشده که دولت در سطح بازار لوازم یدکی اجرا کرده روند عادی کارشان را مختل کرده است حالا با این شرایط جدید علاوه بر نارضایتی و بلاتکلیفی، عصبانیت نیز چاشنی کار شده به طوری که آستانه تحریک پذیری ایشان را کاهش داده است حتی حوصله گفت وگو با ما را نیز ندارند.
کسبه که مدتی کمی است شرایط همهگیری کرونا و تعطیلیهای پیدرپی اغلب بازارها را از سرگذراندهاند با بروز این شرایط جریان کسب و کار خود را در حال فروپاشی میبینند. کسبهای قدیمی بیش از چهاردهه در بازار فعالیت کردهاند اکثرا علاقمند و باورمند به آموزههای مذهبی هستند. تعداد کثیری از آنها در پیروزی انقلاب و دوران دفاع مقدس نقش کلیدی و بسزایی داشتهاند جوانترها را به صبر و خویشتنداری توصیه میکنند در برابر سوالات فراوان ایشان پاسخهای کافی ندارند. در بازار لوازم یدکی کمتر کسی پیدا میشود که تقابل و انزجار با حاکمیت داشته باشد بیشتر آنها خواهان اصلاحات در همه سطوح، توجه به خواست مردم، منافع ملی و رفتار عقلانی و منصفانه از صدر تا ذیل هستند.
برخی کسبه میگویند: این وضعیت برای هیچ یک از مردم و حتی پلیس و نیروهای امنیتی مناسب نیست، پلیس و دیگر نیروهای امنیتی خسته میشوند، ناچارند کارهای معمول را کنار بگذارند و دائم در حال آرام نگاه داشتن اوضاع شهرها و کشور باشند. این فشار کاری علاوه بر ناراحتی امکان اشتباه یا بروز عصبانیت را افزایش میدهد در این صورت اعتراضها به هنجار شکنی و آشوب تبدیل میشود.
یکی از معتمدین بازار به خبرنگار ما می گوید: اوضاع غبارآلود شده، هیچ کس نمیداند باید به کدام سو برود، کاسب اگر داد و ستد نکند نمیتواند سرپا بماند، شما فقط این روزها را نبینید که وضع هیجانی شده بالاخره آرامش برمیگردد اما آن وقت کسبه با معوقات مالی روبرو میشوند. ضعیفترها خیلی آسیب میبینند. اینها خودش خطرناک است. دولت باید با مردم کنار بیاید تا خرابکارها قابل شناسایی شوند.
اوضاع ما – اصحاب رسانه
اولین مسئولیت رسانهها خبر رسانی است. اما چگونه میتوانیم خبر تهیه کنیم، خبر بدون عکس و تصویر باورپذیری کافی ندارد. در این شرایط جرات بیرون آوردن دوربین نداریم. از طرفی کسی دل و دماغ گفت وگو و ابراز نظر ندارد. بیان واقعیت و بازتاب منصفانه رویدادها رسالت خبرنگار است، اما متاسفانه خبرنگاران از سوی مردم، کسبه و نیروهای امنیتی تحت فشار هستند، خبرنگاران ما امروز برای تهیه گزارش از سوی هر دو طرف تحت فشار بودند، کسبهای که اجازه تصویربرداری نمیدهد تا تبعاتی آتی برای او ایجاد نشود تا نیروی امنیتی که تصویربرداری را در شرایط کنونی خلاف قانون تلقی کرده و برخورد میکند، هر دو باعث میشوند تا رسالت خبرنگار مستقل به خوبی اتفاق نیافتد، طبیعی است که در این وضعیت میدانداری رسانهای دست خارج نشینان باشد. کسانی که انعکاس دهنده واقعیتها نبوده و در سایه این شرایط از رنج مردم پول در میآورند. گاهی از کاه کوه میسازند. فقط بعضی چیزها را میبینند و آن را هم به گونهای که خود مایل هستند نشان میدهند. از هیچ دروغی برای تهییج عمومی نمیگذرند. دنبال پورسانت عکسها و ویدئوها و خبر فروشی هستند. اما ما نمیتوانیم در داخل کشور همه واقعیت را گزارش کنیم. حاکمیت باید برای رسانههای مستقل فضای حرکت ایجاد کند تا مردم همه خبرها را بشنوند و کنشها و واکنشهای مناسب انجام دهند.
راهحل در گرو عظم جدی
در اولین گام، باید صدای اعتراض مردم به وضعیت اقتصادی، تعیین حد و حدود آزادیهای اجتماعی شنیده شده و برای آن سازوکار علمی و عملی تعریف شود. مردم ما منصف، عدالت جو و اهل منطق هستند. میتوان در فضای سالم و آرام با ایشان از در دوستی و مراعات حرف زد. نباید تصدیگری دولت و شبه دولتیها فضای کسب وکار مردم را نتگ کند. هر تکلیفی بر مردم باید با ارائه مشوق و پیوستهای فرهنگی باشد. اوضاع امروز حاصل مطالبات فروخفته است. حاصل یک جانبهنگری صدا وسیما و کم کاری دستگاههای فرهنگی است. انقلاب اسلامی ایران باید بیشترین کار و بودجه را صرف آموزش و پروش و توسعه علمی کشور بخصوص در علوم انسانی میکرد اما متاسفانه ضعیفترین وزرای بعد از انقلاب در وزارتخانه آموزش و پرورش، آموزش عالی(وزارت علوم) و وزارت ارشاد بودهاند.
در پایان لازم به ذکر است اعتصاب سراسری در بازار چراغ برق به هیچ وجه صحت ندارد اما حقیقت غیر قابل انکار نارضایتی به نحوه مدیریت دولت بر بازار است.