بنیان‌گذار هیوندا

بنیان‌گزار هیوندا

چانگ جو یونگ (Chung Ju-yung) موسس گروه هیوندای است.
شرکت هیوندای موتور یکی از با ارزش‌ترین و معروف‌ترین برندهای جهان است و پس از تویوتا و گروه فولکس واگن، سومین خودروساز بزرگ جهان است.
معرفی
چونگ جو یونگ در 25 نوامبر 1915 در روستای آسان (Asan) شهر تونگچون (Tongchon) استان کوگندو (Kogendo)، درکره شمالی کنونی به دنیا آمد که در آن زمان تحت حاکمیت ژاپن بود. چانگ در خانواده‌ای بسیار فقیر به دنیا آمد و بزرگترین فرزند از هفت فرزند بود. خانواده او برای گذران زندگی سختی می‌کشیدند. پدر چانگ کشاورز بود و چونگ از سن بسیار پایین به پدرش در کشاورزی کمک می‌کرد. او در دوران کودکی آرزو داشت معلم مدرسه شود اما رویای او هرگز محقق نشد زیرا خانواده‌اش به دلیل فقر شدید نمی‌توانستند شرایط تحصیل مناسب برای او فراهم کنند. چانگ زمانی که بین کار مزرعه وقت آزاد پیدا می‌کرد، به مدرسه محلی کنفوسیوس می‌رفت.
تولد یک کارآفرین
علاوه بر کار در مزرعه، او برای تامین مالی خانواده‌اش در شهر چوب می‌فروخت. در طی این بازدیدها از شهر، چانگ تحت تأثیر فضای شهر و خواندن برخی از مقالات روزنامه قرار گرفت و از فقری که او و خانواده اش باید تحمل می کردند بسیار ناراحت شد و باعث شد در نهایت به یک کارآفرین تبدیل شود.
اولین فرار از خانه
چانگ برای فرار از فقر تصمیم گرفت از خانه خود فرار کند. چانگ و دوستش در شانزده سالگی (1931) به امید یافتن آینده‌ی ثروتمند از خانه‌های خود در روستای آسان (Asan) به شهر کوون (Kowon) فرار کردند. این پسران جوان 15 مایل را از طریق دره خطرناک پایچون (Paechun) طی کردند تا به شهر برسند. در این شهر آنها به عنوان کارگر ساختمانی شروع به کار کردند و با وجود اینکه ساعت‌های طولانی کار می‌کردند، دستمزد بسیار کمی می‌گرفتند. این دستمزد کم نمی‌توانست چانگ را ناراضی کند، زیرا او در تلاش بود تا از نظر مالی مستقل شود. در این دوره، او به مهندسی عمران علاقه مند شد، رشته‌ای که با طراحی، ساخت و نگهداری سازه ساختمان‌ها، جاده‌ها، پل‌ها، کانال‌ها و غیره سروکار دارد. دو ماه بعد، پدر چانگ مکان او را کشف کرد و او را به خانه بازگرداند.
دومین فرار از خانه
هنگامی که چانگ به خانه بازگردانده شد، برای بار دوم شروع به برنامه‌ریزی برای فرار از خانه کرد. او بسیار مصمم بود که در شهری کار کند، زیرا معتقد بود تنها با این کار می‌تواند خود و خانواده‌اش را از فقر و رنج‌های آن رهایی بخشد. در آوریل 1933، چانگ به همراه دو دوستش از خانه‌های خود به شهر سئول (پایتخت کره جنوبی) فرار کردند. این نقشه فرار به خوبی اجرا نشد زیرا یکی از دوستان چانگ توسط خواهر و برادرش گرفتار شد. این شکست نتوانست عزم چانگ را بشکند زیرا او در نهایت با یک دوست دیگر به سئول رسید، اما توسط مردی فریب خوردند و با قول کار تمام پول آنها را ربود. یک بار دیگر، پدر چانگ زمانی که آنها در نزدیکی خانه پدربزرگ چانگ اقامت داشتند، محل نگهداری آنها را کشف کرد و چانگ را به خانه واقع در روستای آسان بازگرداند. این بار یک سال در خانه ماند و در مزرعه خانوادگی به پدرش برای کشاورزی کمک کرد.
سومین تلاش برای فرار
چانگ همیشه در فکر فرار از خانه بود، حتی زمانی که در مزرعه خانوادگی در روستای آسان کار می‌کرد. این بار تصمیم گرفت با قطار به سئول فرار کند. اما چانگ پول خرید بلیط قطار را نداشت و به همین دلیل یکی از گاوهای پدرش را فروخت که با آن 70 وون (won) گرفت (وون واحد پول رسمی کره جنوبی است) و همین برای او کافی بود تا بلیط قطار به سئول را خریداری کند. پس از ورود به سئول، او می‌خواست حسابدار شود، بنابراین در یک مدرسه حسابداری محلی ثبت‌نام کرد. همه چیز خوب پیش می‌رفت، تا اینکه دو ماه بعد، پدر چانگ او را پیدا کرد و به خانه بازگرداند.

چهارمین و آخرین تلاش برای فرار
چانگ از ماندن در روستا متنفر بود و بنابراین تصمیم گرفت برای چهارمین بار از خانه خود فرار کند، چانگ و دوستش در تاریکی شب به سئول فرار کردند. او هیچ وقتی را تلف نمی‌کرد و هر کاری که پیدا می‌کرد، انجام می‌داد و از همه فرصت‌هایی که زندگی برایش فراهم می‌کرد، استفاده کرد. در ابتدا، چانگ به عنوان کارگر در بندرگاه اینچئون (Incheon) شروع به کار کرد و بعداً کارهای عجیب و غریب زیادی انجام داد مانند کارگر ساختمانی در مدرسه حرفه‌ای بوسونگ (Boseong) و همچنین به عنوان مستخدم در یک کارخانه شربت نشاسته. سال بعد، او به عنوان یک فروشنده در فروشگاه برنج بوکهونگ (Bokheung) شروع به کار کرد و کارش علاوه بر فروشندگی، رساندن برنج به مشتریان نیز بود. چانگ در کار خود عالی بود و توسط مشتریان فروشگاه برنج بوکهونگ مورد تحسین قرار گرفت.
تبدیل شدن به حسابدار فروشگاه
صاحب فروشگاه برنج بوکهونگ بسیار تحت تأثیر کار او قرار گرفت، بنابراین او را در مدت شش ماه به سمت حسابدار فروشگاه ارتقاء داد. چانگ در حین کار به عنوان حسابدار فروشگاه، ترفندهای این حرفه را یاد گرفت و در سال 1937 به دلیل وخامت وضعیت سلامتی صاحب بوکهونگ، مالک فروشگاه برنج بوکهونگ شد. بعداً او فروشگاه برنج بوکهونگ را به فروشگاه برنج کیونگیل (Kyungil) تغییر نام داد. چانگ با فروش برنج سود زیادی به دست می‌آورد و همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه در سال 1939 دولت استعماری ژاپن سیستم جیره‌بندی برنج را به منظور هدایت برنج به ژاپن و ارتش آن اعمال کرد. این باعث شد فروشگاه برنج کیونگیل تعطیل شود و چانگ با ناراحتی به خانه خود در روستای آسان بازگردد. او یک سال در خانه ماند و در سال 1940 تصمیم گرفت به سئول نقل مکان کند و شانس خود را در یک تجارت جدید امتحان کند.

ورود به تجارت خودرو
چانگ متوجه شد که دولت ژاپن محدودیت‌هایی را فقط بر برخی مشاغل اعمال می‌کند و لذا تصمیم گرفت که وارد تجارت تعمیرات خودرو شود زیرا دولت ژاپن هیچ محدودیتی بر تجارت تعمیر خودرو اعمال نمی‌کرد. یک گاراژ خدماتی از دوستش خرید و برای راه اندازی یک گاراژ خدمات و تعمیرگاه خودرو از بانک وام 3000 وون گرفت. چانگ در ابتدا 20 مکانیک را در گاراژ خدمات خود استخدام کرد. کسب و کار او بسیار سودآور بود و در مدت سه سال توانست 70 نفر را در گاراژ خدمات خود استخدام کند. متأسفانه، در سال 1943، در طول دوره جنگ، دولت اشغالگر ژاپن به زور گاراژ خدمات چانگ را با یک کارخانه فولاد ادغام کرد، به همین دلیل، گاراژ خدمات او بسته شد و او به روستای خود بازگشت. با وجود اینکه چانگ کسب و کار خود را از دست داد، اما به لطف کار سخت خود 50000 وون پس انداز کرد.

آغاز روزهای بهتر
در طول دهه 1940، جنگی بین ژاپن و کره آغاز شد که طی آن کره در 15 اوت 1945 از ژاپن استقلال یافت. با پایان یافتن جنگ، بیشتر کره جنوبی ویران شده بود، بنابراین دولت کره جنوبی به دنبال افرادی بود که بتوانند کره جنوبی را بازسازی و توسعه دهند. این بهترین زمان برای کارآفرینان کره جنوبی برای تجارت بود زیرا دولت کره جنوبی از آنها حمایت می کرد.
تولد هیوندای
چانگ از این فرصت طلایی استفاده کرد و در سال 1947 هیوندای و صنایع مدنی هیوندای را تأسیس کرد. هیوندای قراردادهای دولتی برای ساخت تاسیسات بندری، جاده ها و کمپ های نظامی دریافت کرد. بعدها، هیوندای برای سال‌ها رهبری توسعه اقتصادی کره جنوبی را بر عهده داشت. در سال 1950، زمانی که کره شمالی به کره جنوبی حمله کرد، جنگ بین کره شمالی و کره جنوبی شروع شد. هیوندای از جنگ جان سالم به در برد و پس از پایان این جنگ فعالیت خود را از سر گرفت. مهندسی و ساخت و ساز، قدیمی‌ترین تجارتی است که توسط گروه هیوندای اداره می‌شود و طیف گسترده‌ای از پروژه‌های ساختمانی بلندپروازانه را انجام داده است.
پروژه های شاخص
صنایع مدنی هیوندای (شرکت مهندسی و ساخت) پروژه‌های شاخص بسیاری مانند سد سویانگ در سال 1967، بزرگراه گیونگبو (Gyeongbu) در سال 1970، سومین کارخانه کشتی‌سازی بزرگ جهان در اولسان (Ulsan) و نیروگاه هسته‌ای کوری (Kori) را اجرا کرده است. هیوندای به دلیل انجام پروژه‌های بلندپروازانه که خطراتی را در بر می‌گرفت، شهرت پیدا کرد. در سال 1965، هیوندای شروع به گسترش جهانی کرد. هیوندای پروژه‌های بسیاری را در خاورمیانه انجام داده، مانند کارخانه‌ی کشتی سازی و تعمیر کشتی در بحرین سال 1975 و بندر صنعتی جبیل در عربستان سعودی سال 1976. در نهایت، هیوندای به چندین تجارت مانند حمل و نقل، املاک، ساخت و ساز، دفاع، پالایشگاه نفت، فروشگاه‌های زنجیره‌ای، تولید تراشه و غیره گسترش یافت. هیوندای همچنین بزرگترین سهام دار کیا موتورز است. اگرچه تعداد بی‌شماری کسب‌ وکار توسط گروه هیوندای اداره می‌شود، اما شرکت هیوندای موتور بیشترین سود را به ارمغان می‌آورد. در سال 2000، گروه هیوندای به گروه های مختلفی تقسیم شد و اکثر آنها توسط بستگان بنیانگذار یعنی چانگ اداره می‌شوند. در 21 مارس 2001، چانگ در سن 85 سالگی درگذشت.

شرکت معروف هیوندای موتور
شرکت هیوندای موتور در 29 دسامبر 1967 در سئول، کره جنوبی تاسیس شد. یک سال بعد، هیوندای اولین خودروی خود به نام کورتینا (Cortina) را با کمک شرکت فورد موتور عرضه کرد. در فوریه 1974، هیوندای جورج ترنبول (George Turnbull)، مدیر عامل سابق آستین موریس (Austin Morris) درشهرک بریتانیایی لیلاند (leyland) را استخدام کرد. بعدها، جورج ترنبول پنج مهندس با استعداد بریتانیایی به نام‌های کنت بارنت (Kenneth Barnett)، جان سیمپسون (John Simpson)، ادوارد چپمن (Edward Chapman)، جان کراستویت (John Crosthwaite) و پیتر اسلیتر (Peter Slater) را در هیوندای استخدام کرد. در سال 1974، هیوندای توانست وسیله نقلیه خود به نام هیوندای پونی (Pony) را با کمک میتسوبیشی تولید کند. در اکتبر 1974، هیوندای پونی برای اولین بار در نمایشگاه خودروی تورین (Turin) ایتالیا به نمایش درآمد و این خودرو یک سال بعد به بازار آمد. بعداً در سال 1983 هیوندای پونی به کانادا صادر شد و به یکی از پرفروش ترین مدل ها در کانادا تبدیل شد. هیوندای پونی در ایالات متحده وارد نشد، زیرا نتوانست استانداردهای آلایندگی فدرال را در آنجا برآورده کند. هیوندای اکسل (Excel) اولین خودروی هیوندای بود که در ایالات متحده عرضه شد.

با تفکر جدید، امکانات جدیدی به وجود می‌آید
در سال 1985، هیوندای سوناتا (Sonata) با بسیاری از ویژگی های نوآورانه مانند کروز کنترل، کامپیوتر سفر، شستشوی چراغ های جلو، صندلی های برقی و غیره عرضه شد. تا سال 1988، هیوندای به اندازه کافی برای تولید فناوری قوی بود و به لطف ویژگی‌ها و قابلیت‌های انحصاری فروش خودروهای هیوندای افزایش یافت و تا سال 1990، چهار میلیون دستگاه خودرو تولید کرد. در سال 1993، هیوندای موفق به تولید موتور خود به نام آلفا (Alpha) چهار سیلندر شد که گیربکس خاص خود را داشت. موتور آلفا اولین بار روی هیوندای اسکوپ (Scoupe) قرار گرفت.

یکی از معدود در جهان
هیوندای یکی از معدود تولیدکنندگان خودرو در جهان است که قادر به تولید کامل تک تک قطعات خودروهای خود است. در سال 1990، هیوندای مرکز طراحی را در شهر فانتین ولی (Fountain Valley) از ایالت کالیفرنیا تأسیس کرد و در سال 2003، این مرکز به ایروین (Irvine) کالیفرنیا منتقل شد. هیوندای موتور هند با مسئولیت محدود در سال 1996 در شهر چنای (Chennai)، از ایالت تامیل نادو (Tamil Nadu)، هند تاسیس شد. هیوندای یکی از بزرگترین تاسیسات یکپارچه تولید خودرو در جهان را در شهر اولسان کره جنوبی اداره می‌کند. این کارخانه ظرفیت تولید سالانه 1.6 میلیون دستگاه خودرو را دارد. اکنون هیوندای یکی از بزرگترین شرکت های جهان و دومین شرکت بزرگ کره جنوبی است و بیش از 75هزار کارمند در سراسر جهان دارد.
موفقیت عظیم چانگ در رسیدن او به آرزویش را می توان به توانایی او در قاطعیت، سخت کوشی و پشتکار نسبت داد. همه چیز از زمانی شروع شد که او آرزو داشت خود و خانواده اش را با ثروتمند شدن از فقر رها کند.