اگر میتوانستم پرتکرارترین کلمات در کلام مسئولان نظام و سیاسیون را احصا کنم شاید همین ترتیب فوق الذکر بدست میآمد. انقلاب سال ۱۳۵۷ که امروز ۴۳ سال از آن میگذرد همیشه برلبه تیغ حرکت کرده است. لااقل این احساس اغلب مردم بوده است. چه آنها که از آغاز تا امروز پایبند انقلاب بوده اند و چه آنها که تا نیمه راه آمدند و چه دیگران…
تصویر انقلاب کنندگان سال ۱۳۵۷ اگر در یک قاب گیرد؛ از مذهبیها تا تودهایها را دارد تا فدائیان اسلام و شاید برخی انجمن حجیتهایها، جدایی طلبان، خودمختاری خواهان، پیروان مذاهب مختلف، بیدین ها و خلاصه نزدیک به تمامی مردم ایران در این قاب قرار دارند. البته غیر از طرفداران حکومت پهلوی و چند گروه و دسته خاص یا برخی افرادی که با تغییرات انقلابی موافق نبودند. نکته جالب این است در بین همین اندک مخالفان، هم افراد مذهبی بودند و هم غیر مذهبی
اما بالاخره انقلاب کنندگان یک خواسته مشترک داشتند. تغییر رژیم پهلوی، پادشاهی و ستمگر
انقلاب پیروز شد. شاه با تمام تلاشی که کرد نتوانست به موقع و هوشمندانه در برابر سیل مردم بایستد.
انقلاب در ۴۳ سال گذشته به همه گروهها فرصت عرض اندام داد. حتی سلطنت طلبها
اما نتیجه برای همه یکسان نبود.
برخی با مخالفت گسترده مردم رانده شدن و برخی دیگر با مشت آهنین متکی به هیجان یا باورهای عامه، برخی در بازی سیاست مغلوب شدند و برخی در گمنامی و دورماندن صدایشان از افکار عمومی خفه شدند.
هرچه بود؛ شد و گذشت.
حالا ما ماندهایم با انبوهی از سوالها، ابهامها، خونهای بر زمین ریخته شده و خرابیها به بارآمده، نمی دانیم آینده چگونه رقم خواهد خورد؟
آیا با تهاجم نظامی غرب یا جنگ هوایی اسرائیل یا درگیریهای مسلحانه در نقاط مرزی و درگیری داخلی مواجه خواهیم شد؟
آیا نیروهای نظامی، امنیتی، بسیج و طرفداران نظام میتوانند بر آتشهای زیر خاکستر، دخالتهای بیگانه، جنگ رسانهای، نافرمانیهای عمومی و سایر اختلالها غلبه کنند؟
نتیجه چه خواهد شد؟
آیا فرصت کافی وجود خواهد داشت تا آنچه توسط نظام و مردم حامی نظام کاشته شده است ثمر دهد؟ و اعتماد بنفس ملی احیا شود؟
چرا امروز صحبت از نظام است نه دولت یا کشور؟
ایران وطن ماست، سرزمین پداران و مادران ماست، اسلام دین اغلب مردم ماست اما سایر دین باوران غیر مسلمان نیز ایرانی هستند. هرکس ایرانی است، در شمار مردم ایران است با هرباور و نگاهی که دارد. حکومت کشور ایران، جمهوری اسلامی است و هویتی غیر از اینها نباید ساخته شود. نظام چیزی جز نوع حکومت برگزیده ملت ایران نیست. قانون اساسی ایران و همه آنچه هست و معتبر به شمار میآید؛ متکی است به قانون اساسی که مردم ایران به آن رای دادهاند.
مردم ولی نعمت ما هستند
اینها ولی نعمت ماها هستند. اگر اینها نبودند، ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همۀ ما را از این مسائل نجات دادند و همۀ ما را آوردند و نشاندند به جایی؛ به خیال خودمان جایی است این. باید ملتفت باشید که آقا شما همان آدمی هستید که توی حبس بودید و شما همان آدمی هستی که در تبعید بودی و شما همان آدمی هستی که در انزوا بودی، این مردمند که آمدند ما را آوردند بیرون از همۀ اینها و ما اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم، نمی توانیم از عهدۀ خدمت اینها برآییم. خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگزاری برای اینها باشیم و به این نعمت موفق بشویم.
صحیفه امام جلد۱۶ صفحه۲۴
ایران مهم است
عقل سلیم، هوشمندی سیاسی و الزامات حکمرانی خوب اقتضا میکند ما اولا خواهان آبادی و قدرتمندی ایران و رفاه اجتماعی مردم ایران باشیم. تلاش کنیم مشارکت مردم در همه زمینهها اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به حداکثر برسد. رابطه حاکمیت و ملت براساس اطمینان مردم و قانون مداری و انصاف محوری حکمرانان و کارکنان دولت باشد. در صدر اسلام که پیامبر عظیم الشان حکومتی در مدینه ایجاد کردند نیز میتوانیم؛ ببینیم که پیامبر با مسلمانان اعم از صحابی، بزرگان قبایل، افراد با ایمان و درستکار و کسانی که فقط به زبان مسلمان شده بودند و در واقع منافق بودند؛ چگونه رفتار کردند. امیرالمومنین علی علیه السلام نیز در زمان خلافت کوتاه خود با مردم در هر درجهای از ایمان یا منزلت اجتماعی و سابقه در اسلام بودند؛ رفتاری از سر مهر، انصاف و مساوات داشتند.