نویسنده: زهره حاجیان

“محمد رضایی” از کسبه پاساژ ربیعی اعتقاد دارد امکان تولید داخلی دررسته تخصصی GM وجود ندارد.  اگرهم در موارد نادری تولید شود از لحاظ کیفیت نمی‌تواند با اجناس خارجی رقابت کند. البته برخی ازقطعات مانند فیلترهوا و قطعاتی جزیی درداخل کشورساخته می‌شود. اما ، سیلندر و سرسیلندر و قطعات اصلی را نمی‌توان با کیفیت مطلوب تولید کرد. وی می‌گوید: رسته کلی ما لوازم یدکی ماشین آلات راهسازی است ولی به صورت تخصصی  لوازم موتورهای دیزلی جنرال موتورز آمریکا GM  را عرضه

“محمدرضا البرزی” رئیس هئیت مدیره پاساژ ربیعی و فروشنده قطعات لوازم یدکی کاترپیلار با 22سال سابقه تجارت و کسبی در”فروشگاه البرزی” است.  مهمترین انتظار شما از هیئت مدیره اتحادیه لوازم یدکی خودرو و ماشین‌آلات چیست؟ هیئت مدیره جدید باید به دغدغه‌های صنفی همه رسته های صنفی بپردازند. در حال حاضر نماینده‌ای از صنف راهسازی درهیئت مدیره اتحادیه حضور ندارد؛ درچنین شرایطی درک مشکلات رسته ما کمی دشوار خواهد بود؛ رسته راهسازی ویژگی‌ها، مزایا ومشکلات خودش را دارد.امیدوارم یکی از کاندیداهای

پدر سیبک سازی ایران در گفتگو با «قطعات خودرو»مطرح کرد: با نگاهی گذرا به تاریخچه «تولید سیبک» در کشور به جرات می‌توان «عباس بختیار»را پدر سیبک سازی کشورنامید. اولین سیبک ساخته شده در ایران توسط کارخانه سیبک بختیار تولید شده است.  آقای بختیارمی‌خواهم بدانم چه اتفاقی افتاد که شما به سمت تولید رفتید؟ سابقه کاری من به سال ۱۳۵۱ برمی‌گردد. در آن دوران در  رشته صنعتی درس می‌خواندم وکار هم می‌کردم.آن روزها علاقه خاصی به تراشکاری داشتم. البته شانس با

نبی اله عشقی ثانی*                                               ماه رمضان ماه تلاوت قرآن، ماه عبادت و ماه خدمت به نیازمندان است. بدون شک عبادات ماه مبارک رمضان منافع بزرگی برای انسان دارد و ثواب اخروی بسیار که حساب آن از عهده ما خارج است. آن چه بروز و ظهور بیرونی دارد و نتیجه آن به دیگران برمی‌گردد خدمت و حمایت ازنیازمندان و ایتام عزیزاست که دراولویت اول قرار دارد، حتی در موردانسان‌هایی که توفیق روزه‌داری ازآنان سلب شده است، این حمایت و خدمت به

معاون سازمان استاندارد ضمن تشریح ۹ استاندارد تعلیق شده برای صنعت خودرو، گفت: اگر شورای عالی استاندارد تصمیم به بازگشت این استانداردها بگیرد، قطعا رعایت این ۹ مورد مثل قبل الزامی خواهد شد. وحید مرندی مقدم با اشاره به اینکه به دلیل شرایط کشور، اجرای ۹ استاندارد از استانداردهای ۸۵ گانه الزامی برای صنعت خودرو به حالت تعلیق درآمده است، اظهار داشت: با توجه به تحریم‌های اعمال شده علیه صنعت خودروی کشور و تأثیر آن در تولید داخلی، شورای عالی

سازنده و تولید کننده نیستیم؛ فقط  مجبوریم کپی کاری‌کنیم مهمترین مشکل؛ دروغگویی است “حسین خوش زحمت” از تولید کنندگان و کسبه بنام  پاساژ ربیعی است. بیش از 40 سال سابقه کار دارد. در رسته لوازم یدکی ماشین آلات راهسازی – قطعات لودرهای ولوو فعالیت می‌کند. گفتگوی خبرنگار “قطعات خودرو” با این تولید کننده تقدیم حضور شما می شود. به گفته همکاران رسته راه سازی، خوش زحمت با تلاش و پشتکار موفق شده برخی قطعات را داخلی سازی کند. وی به

مونتاژکاری در صنعت ایران بدون شک، هر صنعتی دارای یک نقطه عطف است. صنعت تولید اتومبیل در ایران نیز از سال ۱۳۳۹ تغییرات بسیاری کرد اما باید دید نقطه عطف در صنعت خودرو ایران کی بوده است؟به گزارش «قطعات خودرو» صنعت خودروسازی ایران طی دهه‌ها فراز ونشیب های بسیاری را طی کرده است. بنا بر تعریف جهانی فقط از دهه هفتاد به بعد می‌توان گفت ایران صاحب صنعت خودروسازی بوده است. در همین سه دهد نیز رشد سینوسی ولی رو

داستان ورود تاکسی به ناوگان حمل و نقل آن سال‌ها مثل این روزها نبود که  بچه‌ها از 3-4 سالگی گوشی موبایل دست‌شان باشد و با هوش فوق العاده‌ای بتوانند حتی بازی‌های جدید را نصب کرده و ساعت‌ها سرگرم بازی شوند.شما یادتان نمی‌آید؛ بچه‌های قد و نیم قد تو کوچه پس کوچه‌ها دور هم حلقه می‌زدند، می‌چرخیدند و می‌خواندند: “ثریا برو گمشو،‌ برو تاکسی سوارشو، اگه تاکسی‌ گرونه، اتوبوس یه قرونه” حتی نمی‌دانستند این شعررا غلط می‌خوانند. اما آیا می‌دانید داستان

مروری کوتاه بر تصادفات رانندگی در ایران و جهان ماجرای اتومبیل قرمز رنگی که نفرین شده بود اولین قربانی تصادف در ایران که بود؟ باورتان می‌شود یک اتومبیل زیبا و لوکس باعث قتل و کشته شدن بیش از20 میلیون نفرشود؟شاید کسی نمی‌دانست روز 28 ژوئن 1914 حادثه مرگباری درانتظاراتومبیل قرمزرنگی باشد؛که “آرشیدوک فرانتس فردیناند” ولیعهد اتریش وهمسرش “دوشس هونبورگ” راحمل می‌کرد.آن روز دو نفر ازاعضای خانواده سلطنتی اتریش به همراه 4 نفراز اعضای گارد سلطنتی درحال گردش در خیابان‌های شهر”سارایو”

ماشین مش ممدعلی، ارزون و بی‌معطلی / خانم برو به دست راست، آقا برو پیاده رو خدا پدربزرگم را بیامرزد؛ 6-7 ساله که بودم من و خواهرم را سوارماشینش می‌کرد و درکوچه پس کوچه‌های لاله‌زاربه قول جنوبی‌ها تابمان می‌داد.من همیشه محو مردمی می‌شدم که درخیابان قدم می‌زدند و بلند بلند می‌خندیدند، خواهرم محو اتوبوس‌هایی می‌شد که جای سوزن انداختن نداشت، ما  آن روزها عاشق شلوغی تهران بودیم.پدربزرگم آن روزها راننده بود و با مسافرکشی روزگارمی‌گذراند. بعضی‌ اوقات هم که کیف‌اش