جستجو

رسانه اختصاصی صنایع و صنوف خودرویی

رسانه اهل فن

رسانه اهل فن

ماتسودا Matsuda

ماتسودا Matsuda پسر یک ماهیگیر بود و در سال 1875 در هیروشیما Hiroshimaبه دنیا آمد. او در 14 سالگی نزد آهنگری در اوزاکاOsaka شاگرد شد و “پمپ نوع ماتسودا” Matsuda-type pump را در سال 1906 اختراع کرد. بعد از مدتی مدیریت یک کارخانه ریخته گری را بر عهده گرفت و نام آن را به “مشارکت پمپ ماتسودا” Matsuda Pump Partnership تغییر داد. او در نهایت مجبور به ترک این شرکت شد، اما کمی بعد یک شرکت اسلحه سازی بنام ماتسودا ورکز Matsuda Worksرا راه اندازی کرد. زمانی که ماتسودا به عنوان تامین کننده تزار روسیه Tsar of Russiaو به عنوان سازنده تفنگ نوع 99 Type 99 rifleبرای نیروهای مسلح امپراتوری Imperial Japanese Armed Forces ژاپن انتخاب شد، شاهد ترقی و پر سود بودن شرکت نوپای خود بود.

در سال 1921، ماتسودا به دلیل سرمایه گذاری های تجاری قبلی خود، ثروت قابل توجهی را جمع آوری کرده بود. او پس از اینکه از او خواسته شد مدیریت تولید کننده چوب پنبه مصنوعی Toyo Cork Kogyoرا بدست گیرد به هیروشیما بازگشت. اما از آنجایی که بازار چوب پنبه مصنوعی پس از پایان جنگ جهانی بی رونق و سود شده بود و طلبکاران زیادی را هم داشت ، باعث شد که ماتسودا به فکر تولید ابزار آلات بیفتد و تجارت جدیدی را جایگزین کند. سال 1931 سه چرخه موتوری مزدا-گو Mazda-Go معرفی شد که اکنون در شهر فوچو Fuchū و شرکتی که با نام Toyo Kogyo Co. Ltd. شناخته شده است ، بر روی تولید وسایل نقلیه موتوری متمرکز می باشد.

 

جنگ جهانی دوم و پس از آن
در آگوست 1945، مقر تویو کوگیو Toyo Kogyo در هیروشیما در بمباران اتمی هیروشیما، که توسط ایالات متحده علیه امپراتوری ژاپن در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم انجام شد، آسیب زیادی دید. نیروگاه فوچو، تقریبا در 5 کیلومتری مرکز انفجار هسته ای، آسیب چندانی ندیده بود. ماتسودا از آن به عنوان دفتر هیروشیما در شرکت پخش ژاپن Japan Broadcasting Corporationاستفاده کرد.

 

در طول اشغال ژاپن توسط متفقین، ماتسودا نه متهم شد و نه به طور رسمی متهم به توطئه جنگی شد. او تلاش کرده بود و مقر تویو کوگیو را احیا کرده و به عنوان یک نیروی محرکه اصلی ترمیم اقتصاد آسیب دیده هیروشیما در پس از جنگ جهانی دوم بود. در سال 1950، تویو کوگیو راه اندازی یک تیم بیسبال به نام هیروشیما کپور را فراهم کرد. (بیس بال در ژاپن در سال 1872 معرفی شد و محبوب ترین ورزش ژاپن است.)

پسرخوانده‌اش، تسونجی ماتسودا، Tsuneji Matsudaجانشین او به عنوان رئیس تویو کوگیو شد و تا سال 1979 که شرکت فورد موتور 25 درصد سهام را در اختیار گرفت، بر گسترش بخش خودروسازی آن نظارت کرد. اتحاد با شرکت فورد موتور منجر به واگذاری سهام خانواده ماتسودا و تغییر تویو کوگیو به مزدا موتور در سال 1984 شد. خانواده ماتسودا هنوز هم سهام کنترلی در هیروشیما تویو کپور Hiroshima Toyo Carpرا دارند.
درگذشت
ماتسودا در 27 مارس 1952 درگذشت. برای کمک هایش به استان هیروشیما، مجسمه برنزی او در سال 1965 توسط مجسمه ساز بومی اونومیچی کاتسوزو انتسوبا Onomichi-native sculptor Katsuzou Entsuba ساخته شد و در پارک هیجیما در مینامی-کو، هیروشیما Hijiyama Park in Minami-ku, Hiroshima برپا شد.
Challenge Accepted: Mazda’s Defining Challenger Spirit | Inside Mazda

جوجیرو ماتسودا
ماتسودا در دوران اوج خود، برای شرکت “ماتسودا ورکز” حدود 4000 نفر را استخدام کرد و فیوزهای توپخانه برای تزار روسیه تولید می کرد. اما هنگامی که تصمیم گرفت مرکز تولیداتش را به موکاینادا Mukainadaگسترش دهد، با مخالفت از سوی مالکان مشترکش روبه رو شد و در نهایت باعث شد که شرکت خود را ترک کند.
یک بار دیگر، ماتسودا با جاه طلبی دیگران مواجه شد و برای شروع دوباره و ایجاد راه خود با ناملایمات روبرو شد. راهی که به هیچ وجه آسان و راحت نبود. جوجیرو ماتسودا با نگاهی به زندگی خود بعدها چنین گفت:”من جز روی مسیرهای خاردار و سنگلاخی قدم نگذاشتم. مسیرها پر از سختی و رنج بود. مستقیم راه افتادم. درد کشیدم، به سختی نفس‌کشیدم، گاهی کور می‌شدم، اما مستقیم راه می‌رفتم.» چه چیزی او را قادر ساخت که به این راه مملو از درد ادامه دهد؟ ماتسودا می گوید: «به خودم و دیگران اعتماد کردم. زندگی من یک زندگی با اعتماد است. سپاس عمیق من در آنجا نهفته است.» این اعتماد در نهایت نتیجه داد. جوجیرو بعد از اینکه کسب و کار موفق فلزکاریش را به شرکت تولیدی فولاد نیهون Nihon Steel Manufacturing Company فروخت، ثروتی زیادی به دست آورد .یک ماهیگیر، آهنگر و کارآفرین شد.

از چوب پنبه تا ماشین

او بار دیگر به چالش افتاد . هنگامی که در سال 1921 با کارآفرین جوانی برای کمک به احیای مجدد کارخانه تولید چوب پنبه Toyo Cork Kogyo، همکاری کرد. کارخانه ای که او و گروهی دیگر از سرمایه‌گذاران سال قبل آن را خریداری کرده بودند. ماتسودا مدیر شرکت شد و بلافاصله شروع به تغییر تجارت از چوب پنبه کرد. محدودیت های تجاری جنگ جهانی اول تجارت چوب پنبه و درختان بومی آبماکی abemaki trees را بی رونق کرده بود و تقاضا به سرعت در حال کاهش بود. پس از آتش سوزی کارخانه در سال 1925، جوجیرو ماتسودا تصمیم گرفت که از نو شروع به کار کند. قسمت “چوب پنبه” را از نام شرکت کنار گذاشت و شروع به راه اندازی کسب و کاری در مسیر جدیدی کرد. بخش فلزکاری ماشین‌سازی به سرعت به کسب‌وکار اصلی شرکت تبدیل شد تا اینکه ماتسودا نبوغ جدید خود را در قالب مزدا-گو، Mazda-Go (یک کامیون سه چرخ و اولین ورود شرکت به بخش خودرو سازی) را نشان داد .
MAZDA 100TH ANNIVERSARY|MAZDA VIRTUAL MUSEUM|100 Years Through Episodes – Episode 11|MAZDA
در سال 1960، تویو کوگیو Toyo Kogyo دربین خودروسازان ژاپنی از نظر حجم تولید سالانه، جایگاه اول را به دست آورد، موقعیتی که آنها تا سال 1962 حفظ کردند. یکی از محصولات پیشرو که به رتبه اول کمک کرد، K360 three-wheel micro-mini truckکامیون میکرو مینی سه چرخ K360 بود که نام مستعار آن “کسابورو” Kesaburo است. مجموع حجم تولید آن طی سه سال از 170000 دستگاه فراتر رفت که رقم قابل توجهی است که تقریباً 30 درصد از کل محصولات تویو کوگیو را تشکیل می دهد. با این حال، K360 کامیونی بود که در ابتدا هرگز نور روز را نمی دید.

در اواخر دهه 1950، کامیون های سه چرخ که زمانی شکوفا شده بودند، وارد یک دوره افول شدند و سهم بازار را به کامیون های چهار چرخ ارزان قیمت four-wheeled trucks دادند. از سوی دیگر، کامیون‌های میکرو مینی سه چرخ، که یک یا دو سایز کوچکتر از کامیون‌های سه چرخ معمولی بودند، از محبوبیت بی‌سابقه‌ای برخوردار شدند. این آخرین رونق برای کامیون های سه چرخ در سال های گرگ و میش این بخش بود. با توجه به این رونق ها ، درخواست های زیادی از داخل تویو کوگیو و توزیع‌کنندگان وابسته به آن برای توسعه کامیون‌های میکرو مینی سه چرخ ایجاد شد. با این حال، سونجی ماتسودا Tsuneji Matsuda رئیس جمهور وقت، گوش های خود را نسبت به این درخواست ها بست و گفت: «این کامیون های کوچک فقط یک مد گذرا هستند. ما زمانی نداریم که در چنین انحرافی شرکت کنیم.» در آن زمان این شرکت تمام تلاش خود را برای توسعه وسایل نقلیه چهار چرخ به ویژه خودروهای سواری به کار می‌بست تا به آرزوی دیرینه خود دست یابد.

اگرچه اکثریت معتقد بودند که بدون تایید رئیس جمهور چاره ای جز تسلیم شدن وجود ندارد، اما گروه کوچکی از مهندسان به این راحتی تسلیم نشدند. آن‌ها از تقاضای بازار برای کامیون‌های میکرو مینی سه چرخ آگاه شده بودند و مخفیانه تصمیم خود را برای ایجاد بهترین نوع ممکن، هم برای پاسخ به تماس توزیع‌کنندگان و هم برای به نمایش گذاشتن قدرت تکنولوژیکی قوی تویو کوگیو، اتخاذ کردند. البته از آنجایی که مهندسان برخلاف قصد رئیس جمهور پیش می رفتند، آنها تمام کارها را برای توسعه کامیون میکرو مینی سه چرخ به صورت کاملا محرمانه ادامه دادند. خوشبختانه، آنها همکاری کاملی را از سرکارگران بخش های نمونه سازی مربوطه به دست آوردند، زیرا این سرکارگران نزدیک به رئیس بخش طراحی بودند که رهبری پروژه مخفی را بر عهده گرفت. معمولاً برای انجام یک ترتیب نمونه سازی، لازم بود تا کارکنان برنامه ریزی پروژه از شماره فرآیند مهندسی رسمی مطلع شوند. با این حال، انجام این کار آنها را از بین می برد. بنابراین برای جلوگیری از این امر، تیم پروژه مخفی کدهای خود را به نقشه های طراحی موتور، شاسی و بدنه اختصاص دادند. پس از تکمیل قطعات نمونه اولیه، تیم باید اقدامات احتیاطی بزرگتری انجام می‌داد، زیرا مونتاژ خودرو مستلزم کارهای گسترده‌ای بود که به راحتی قابل تشخیص بود و راز را فاش می‌کرد. با در نظر گرفتن این موضوع، تیم فرآیند مونتاژ را با احاطه کردن گوشه‌ای از کارخانه با حصار تخته‌ای برای پنهان کردن آنچه در جریان بود، ادامه داد.

 

با چنین تلاش هایی، آنها سرانجام کامیون سه چرخ جمع و جور خود را تکمیل کردند. تیم پروژه مخفی با موفقیت ، فناوری‌های پیشرفته‌ای از جمله فرمان دایره‌ای، کابین فولادی و موتور چهار زمانه دو سیلندر V را وارد کامیون کرد. آنها همچنین به ظاهر زیبا، اما هوشمندانه خودرو اطمینان داشتند. هنگامی که این مهندسان کامیون تازه تکمیل شده را به مدیران شرکت نشان دادند، همه آنها به شدت از محصول تمجید کردند و گفتند که قطعاً محبوب خواهد بود. آخرین وظیفه باقی مانده برای تیم همچنین بزرگترین مانعی بود که آنها هنوز نتوانسته بودند بر آن غلبه کنند که کسب موافقت رئیس جمهور بود. رئیس بخش طراحی، که مسئولیت پروژه مخفی را بر عهده داشت، تصمیم گرفت شخصاً با رئیس جمهور مذاکره کند. اگرچه رئیس جمهور متحیر به نظر می رسید، رئیس بخش او را به کارخانه مخفی آنها برد.هنگام ارائه نمونه اولیه به رئیس جمهور، او یک سخنرانی پرشور در مورد بازارپذیری بالای آن ایراد کرد و ابراز امیدواری کرد که تیمش مشتاقانه کامیون سه چرخ جمع و جور را تولید کند.
اگرچه ریئس جمهور سونجی در سکوت به صحبت های رئیس بخش طراحی گوش داد، اما بیان او به وضوح نشان داد که از خودرو راضی است. پس از مدتی سکوت، رئیس‌جمهور رضایت خود را اعلام کرد. به نظر می رسید که او به زیردستان خود افتخار می کند که حتی در هنگام اقدام علیه او به آنچه معتقد بودند پایبند بوده اند و از بی عیب بودن محصول شگفت زده شده اند.

این واقعیت که مزدا در نهایت نه تنها به برند، بلکه به نام شرکت در سال 1984 تبدیل شد را می توان نشانه موفقیت این خودروی سه چرخ دانست. این کلمه نه تنها یادآور نام خانوادگی ماتسودا است، بلکه اشاره ای به اهورامزدا، خدای نور و خرد ایرانی است. تویو کوگیو با مزدا-گو یک برنده به دست آورده بود. تولید روزانه ده دستگاه برای پاسخگویی به تقاضای بازار کافی نبود.

Challenge Accepted: Mazda’s Defining Challenger Spirit | Inside Mazda
این سه چرخ برای حمل و نقل مقادیر زیادی کالا از خیابان های باریک شهرهای ژاپن مجهز بود و با نوآوری های فنی مانند یک موتور چهار زمانه که در آن زمان تجملاتی خالص بود، عرضه می شد. ماتسودا مانند پمپ خود، تصمیم گرفت که کنوانسیون را به چالش بکشد و برنده شد. برنامه هایی هم برای عرضه یک خودروی چهار چرخ در سال 1940 وجود داشت، اما جنگ جهانی دوم به طور ناگهانی به این پروژه پایان داد.
از میان خاک و خاکستر

کارخانه تویو کوگیو که در موکاینادا در حومه ی هیروشیما واقع شده بود، با نقطه ی اصابت بمب پنج کیلومتر فاصله داشت. در ساعت 8:15 صبح، جوجیرو ماتسودا که در راه رفتن به کارخانه بود بر اثر اصابت بمب واژگون شد اما خودش و راننده اش اسیب جدی ندیدند و زنده ماندند. و خودش و کارخانه اش جان سالم به در بردند. اما دفتر مرکزی شرکت ویران شد. ساختمان کارخانه سالم ماند. اما متاسفانه تلفات جانی زیادی ایجاد شد.در یک لحظه، 80000 نفر جان خود را از دست دادند، از جمله بسیاری از کارکنان تویو کوگیو. تعداد بیشماری مجروح شدند، و عده زیادی خانه و یا خانواده هایشان را از دست دادند و یک فاجعه ی عظیمی روی داد که نتیجه ان غم و ناامیدی مردم شد. اما مردم به سرعت از ناامیدی خارج شدند و شروع به ساختن شهر کردند.

 

در یک شاهکار چشمگیر از عزم و اراده غیرمنتظره، شهر شروع به زنده شدن کرد و خانواده ماتسودا برای انجام وظیفه آماده شد. ابتدا جوجیرو و پسرش ، شروع به رفع نیازهای فوری جامعه کردند. از جمله، کارخانه موکاینادا به یک بیمارستان موقت، تالار شهر، یک ایستگاه پلیس، یک دادگاه و دفتر روزنامه تبدیل شد و کارمندان به شهروندان کمک می کردند.
چهار ماه بعد، شرکت آماده بود تا تولید سه چرخ را از سر بگیرد و با تلاش‌هایی که برای بازسازی در سراسر کشور انجام شده بود ،تقاضا برای وسایل نقلیه باری بیشتر از همیشه شد. تجارت بار دیگر رونق گرفت. اما وقایع پس از حمله به هیروشیما روند شرکت را برای همیشه تغییر داد. وقایع تلخ و سختی هایی که شهر و شرکت آن ها را تجربه کرده بودند و در نهایت هم پیروز شده بودند. نتیجه ، میل به رویارویی با چالش‌ها، برای هرگز تسلیم نشدن، بود. از پس این مشکلات مزدای امروزی شکل گرفت و کارخانه موکاینادا دوباره متولد شد.

جوجیرو ماتسودا همیشه انسانی سخت کوش و پر تلاش بود و پسرش تسونجی ماتسودا هم دنباله روی راه پدر شده بود. ماتسودای جوان‌ نقش فعالی در تلاش‌های بازسازی پس از جنگ بازی کرده بود و از اراده و شجاعتی که در آن روزها دیده بود، عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفه بود. . هنگامی که او در سال 1951 رئیس شرکت تویو کوگیو شد، این شرکت با موفقیت تجارت خود را با خودروهای سه چرخ مزدا و برخی خودروهای چهار چرخ توسعه داد، اما در همین میان تسونجی به تولید ماشین سواری هم توجه داشت. و در نهایت در سال 1960، روز موعود فرا رسید و تویو کوگیو مزدا R360 کوپه را روانه بازار کرد، یک خودروی کامپکت کیMazda R360 Coupé, a compact kei car که در تاریخ خودروی ژاپن تحولی ایجاد کرد. این خودروهای فوق کوچک در تلاش برای کاهش حجم ترافیک از سوی دولت ژاپن تبلیغ و تایید شده بودند و جدیدترین مدل مزدا با فرم کوپه و نوآوری های فنی مانند سبک وزن بودنش ، باعث تمایزش شده بود. در سال 1963، از نظر تولید کل به یک میلیون رسید و تا سال 1966، این تعداد دو برابر شده بود.
با این حال، همه چیز به راحتی انجام نمی شد و مشکلاتی وجود داشت. سونجی ماتسودا در طول مدتی که در راس کشتی مزدا بود، فرصت کافی برای رشد و ترقی موکاینادا داشت. در دهه 1960، دولت ژاپن به تولیدکنندگان کوچک‌تر فشار می‌آورد تا کسب‌وکار خود را در شرکت‌های بزرگ‌تر و ملی که می‌توانند در مقیاس جهانی رقابت کنند، ادغام کنند. قرار بود که نیسان، تویوتا یا میتسوبیشی خانه جدید تولید کنندگان کوچک شوند اما ماتسودا مصمم بود که از میراث شرکت موکاینادا محافظت کند و مسیر سختی که پدرش طی کرده بود را به اوج و هدف نهایی برساند.

 

یک مهندس آلمانی بنام فلیکس وانکل Felix Wankel و اختراعش ( یک موتور دوار و چرخشی ) برای بیرون آمدن از این بحران به مزدا کمک کرد. در سال 1961، مزدا یک قرارداد با شرکت آلمانی NSUکه حق این اختراع و فناوری را داشت، امضا کرد. شرکت مزدا بازهم مثل همیشه ریسک بزرگی انجام داد و قرار شد که از این موتورهای دوار در خودروهایش استفاده کند. تا به امروز، مدل‌های چرخشی مانند مزدا کازمو اسپورت 110 S یا مزدا RX-7 از محبوب‌ترین مدل‌های تاریخ این شرکت هستند و به قرار گرفتن مزدا در سطح جهانی کمک زیادی کردند.

 

دوره مدیریت ماتسودا در سال 1977 به پایان رسید. کوهی ماتسودا، Kohei Matsudaپسر ارشد سونجی، از ابتدا به شدت درگیر پروژه چرخشی بود و در سال 1970 ریاست را بر عهده گرفت. او نیز مانند پدرش می خواست به این کار ادامه دهد. اما بحران بزرگ نفت ، ضربه بزرگی به این پروژه بود. اگرچه نسل سوم خانواده ماتسودا پروژه ای را راه اندازی کرد که در نهایت به مزدا RX-7 نمادین تبدیل شد، اما کوهی ماتسودا قبل از اینکه این پروژه در خیابان های ژاپن ظاهر شود، کناره گیری کرد.
اگرچه مزدا دیگر در دست خانواده ماتسودا نیست، اما روح مبارزه با مشکلات آنها در این شرکت القا شده است. محل موکاینادو هنوز پا برجاست و هر زمان که چالش‌هایی پیش می‌آیند، تاریخچه و اتفاقاتی که در این مکان رخ داده به کارمندان مزدا یاداوری می کند که از چه سختی ها و مشکلاتی عبور کرده اند. آنها با قدرت و اعتماد به نفس نه تنها در ژاپن بلکه در سراسر دنیا راه حل هایی برای مشکلاتشان پیدا می کنند و پیروزمندانه به جلو حرکت می کنند.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

آخرین اخبار