اتاق تهران – سریال «بازی مرکب»، سریالی از نتفلیکس و ساخت کره جنوبی است. این سریال درس های باارزشی در بازاریابی برای برندها دارد که می تواند به فروش بیشتر آن ها کمک کند. پیر سابه، کارآفرین و موسس شرکت بازاریابی ایکس نت وورک، در سایت کارآفرین از این درس ها نوشته است.
«بازی مرکب» از سریال های پربیننده در سال 2021 است. کمتر کسی است که محتوای مربوط به آن در فضای مجازی را ندیده باشد. این سریال برای صاحبان برندها و کارآفرین ها درس هایی دارد که می تواند به افزایش میزان فروش و محبوبیت کمک کند.
سریال «بازی مرکب» براساس زندگی مردم فقیری نوشته شده که به یک رقابت دعوت می شوند، رقابتی که اگر در آن برنده نشوند، کشته می شوند. برای این سریال در ایالات متحده آمریکا هیچ تبلیغی انجام نشده اما در این کشور هم بینندگانی دارد.
فیلمنامه سریال «بازی مرکب» در سال 2009 نوشته شد و سال ها برای ساخت آن تلاش کردند، اما کسی قصد نداشت داستانی به این اندازه خشن و غیرواقعی را بسازد. اما «بازی مرکب» در نهایت ساخته شد و محبوبیت کنونی اش را مثل هر بازاریابی موفق دیگری مدیون ترکیب شانس و زمان بندی مناسب است.
در این مطلب به 3 درس بازاریابی از سریال «بازی مرکب» اشاره شده است و خطر لو رفتن داستان هم وجود ندارد.
1.ارتباطات شفاهی، موفق تر از بزرگترین کمپین های تبلیغاتی
وقتی یک کتاب 100 ساله درباره تبلیغات را ورق می زنید، به یک نکته مهم بر می خورید که بارها تکرار شده است. نکته ای که می گوید ارتباطات شفاهی مهم است. در همه فنون تبلیغات و بازاریابی سنتی به این نکته توجه شده است. تجربه سریال «بازی مرکب» نشان داد این نکته تا چه اندازه در تبلیغات و بازاریابی مهم است. متاسفانه شرکت های تبلیغاتی نمی توانند کلمه هایی که مردم از دهانشان بیرون می آید را بخرند یا کنترل کنند. این یک فرایند طبیعی است اما در شبکه های اجتماعی این فرصت برای برندها فراهم شده تا به نفع کسب وکارشان موج راه بیندازند و آنچه دوست دارند از دهان مردم بیرون بیاید را در اختیارشان قرار دهند. بسیاری از ما درباره سریال «بازی مرکب» از دوستانمان شنیدیم. صحبت های آنان برای قانع کردن ما به تماشای این سریال کافی نیست، اما زمانی که تلفن های هوشمند را روشن می کنیم، با حجم عظیمی از شکل ها و محتوا و اخبار مربوط به «بازی مرکب» رو به رو می شویم. توییتر، فیس بوک، اینستاگرام و تیک تاک، پر از محتوای مربوط به «بازی مرکب» است. همین بسیاری را قانع می کند سریال را تماشا کنند تا حجم بزرگ لطیفه ها، جوک ها و متلک هایی که امروز باب شده را بفهمند و بتوانند با جامعه اطراف خود ارتباط بگیرند. هرچند اثربخشی ارتباطات شفاهی در تبلیغات موضوع تازه ای نیست، اما اینکه این نوع از تبلیغ به فروش یک سریال، تا این اندازه کمک کند، تاکنون تجربه نشده بود. هیچ کمپین تبلیغاتی نمی توانست به اندازه ارتباطات شفاهی و تبلیغ افراد به تماشای جهانی سریال «بازی مرکب» کمک کند. یک واقعیت روان شناسانه هم این رخداد را تایید می کند. ما آدم ها دوست داریم چیزهای عجیب درباره بازی خشونت و مرگ را با حلقه دوستان و خانواده مان به اشتراک بگذاریم و گفت وگوها را با همین چیزهای عجیب شروع کنیم. در مورد سریال «بازی مرکب»، خشونت باعث شد فیلم نامه ای که سال ها توی قفسه خاک می خورد، به سریالی دیدنی برای مخاطبان جهانی تبدیل شود.
2.سرایت برند شما در تیک تاک، سکوی موفقیت است
تیک تاک تنها راه رسیدن برندها به مشتریان و مخاطبانشان نیست اما این روزها به یکی از مهم ترین راه ها برای نزدیک شدن شرکت ها به مردم تبدیل شده است. امروز پذیرفته شده که یک برند بزرگ بدون اینکه حرفه ای به نظر برسد، برای یک محتوا در شبکه های اجتماعی نظر بنویسد. درواقع، برندهای بزرگ و جدی که رویکردهای غیررسمی به شبکه های اجتماعی دارند، توجه بیشتری را به خود جلب می کنند. بازاریابی به ویژه در فضای دیجیتال به طور مداوم درحال تکمیل و تکامل است. پیشتر در شبکه های اجتماعی، برندهای جدی تمایلی به رویکردهای غیررسمی نشان نمی دادند و از شرکت ها نمی خواستند از قول آن ها با لحن غیررسمی با مشتریان حرف بزنند. اما این روزها آن ها به ارتباطات عمیق تر از روابط سنتی با مشتریان تمایل پیدا کرده اند، به خصوص در شبکه های اجتماعی.
اگر یک برند به اندازه ای خوش شانس باشد که در تیک تاک، جریان ساز شود، می توان گفت به موفقیت مالی بسیار نزدیک شده است. سریال «بازی مرکب» یک نمونه موفق است که در پتلفرم ها و شبکه های اجتماعی لشکری از مخاطبان و بینندگانش آن را حمایت می کنند و محتوای مربوط به آن را به اشتراک می گذارند. نکته مهم درباره سریال «بازی مرکب» این است که بدون تماشای سریال، نمی توان جوک ها و محتوایی که درباره آن منتشر شده را درک کرد. این یک بازاریابی عالی است و نشان می دهد در بازاریابی زمانی که یک کمپین ناب و با جزییات راه بیندازید، مخاطبان به مهم ترین حامیان شما تبدیل می شوند.
3.ما نمی دانیم مشتریان چه می خواهند تا زمانی که آن ها به ما بگویند
هیاهوها درباره سریال «بازی مرکب» زمانی معنا پیدا می کند که آن را تماشا کنید. «بازی مرکب» یک سریال عالی است که مخاطبش را راضی کرده و نظر منتقدان را جلب کرده است. علاوه بر این، در زمان مناسب پخش شده یعنی زمانی که تماشاگران از سریال های تکراری که در همه پتلفرم های پخش به نمایش در می آید، خسته شده اند. سریال «بازی مرکب» این شکاف را پر کرده است و حرف عجیب و تازه ای می زند. مهم ترین درسی که از پخش و گرایش بالای مردم به سریال «بازی مرکب» می گیریم این است که هیچ وقت نمی توانیم پیش بینی کنیم مخاطبان و مشتریان چه می خواهند تا زمانی که آن ها خود این را به ما نشان دهند. این نکته کمی فلسفی به نظر می رسد اما واقعیت این است که ما گاهی نمی دانیم چه می خواهیم تا زمانی که آن چیز را به ما بدهند و ما می فهمیم که آنچه می خواستیم همین بوده است. بگذارید بهتر توضیح بدهم، زمانی که شما به رستورانی می روید، عکس هایی از غذاهایی را در فضای رستوران می بینید که شما را به هوس می اندازد همان غذاها را سفارش دهید. این نشان می دهد ما همیشه نمی توانیم از هنجارهای مرسوم پیروی کنیم و براساس داده های تاریخی بگوییم قدم بعدی چیست.
مشاغل نوآور همیشه باید ریسک های محاسبه را در استراتژی های بازاریابی در نظر بگیرند. سریال «بازی مرکب» مرزهای یک سریال تلویزیونی را بازتعریف کرد و انقلابی در تعامل ما با محتوا ایجاد کرده است. محتوایی که براساس هنجارهای مرسوم تولید کنید می تواند توجه ها را جلب کند اما یک مفهوم جذاب و تازه است که مثل ویروس همه جا پخش می شود و در معرفی آن، هزینه بازاریابی شما به شدت کاهش پیدا می کند.