حضور خوب مردم در انتخابات ریاستجمهوری که خلاف پیشبینیهای قبلی و تحریکات برای عدم شرکت مردم بود جشن دوبارهای برای امیدواری به آینده میهن را نوید میدهد.
مردم خسته از سیاستهای دولت به نامزد رقیب رای دادند تا او و برنامههایش بتواند کشور را از موج ابر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی که حاصل ۸ سال فاجعه مدیریتی است، نجات دهند. پایان دولت حسن روحانی که از ناکامترین دولتها در تاریخ معاصر است و دارای میراثی از انبوه نابسامانیها، بیمبالاتیها و ضعفهای اجرایی است، خود نویدی نیک شمرده میشود که ناامیدی شدید مردم به امیدی دوباره تبدیل شود.
دولت روحانی هر چه بود به پایان خود رسید و اکنون که دولت نیز همانند مجلس از آن حزب اصولگرا است و دولتی همسو با مجلس بر روی کار میآید طبعا فرصت ویژهای نصیب منتخب مردم خواهد شد.
اما این ظاهر فریبنده همسویی، باطن خطرناکی نیز دارد. نگاه به مدل همراهی مجلس و دولت در دوره روحانی-لاریجانی نمونه خطرات همراهی بی قید و شرط مجلس با دولت را آشکار میسازد. در اکثر 8 سال گذشته مجلسی همسو نیز نصیب روحانی شده بود و او با کمک لاریجانی، مجلس را در اختیار داشت – و حتی همراهی قوه قضاییه را – اما این فرصت نهتنها به فرجام خوبی منجر نگشت، بلکه فاجعههای اجتماعی و اقتصادی پدید آورد که میتواند درسی برای حزب اصولگرا باشد که لزوماً همکاری مجلس با دولت و همسویی آنها دلیل موفقیت نمیشود و نتایج همسویی دولت روحانی و مجلس لاریجانی بهترین گواه است. همین همسویی بود که قیمت دلار را از 3 هزارتومان به ۳۰ هزار تومان رساند و مردم را در برابرفاجعه عمیقترین بحران اقتصادی و اجتماعی، بدون هیچ حمایتی رها کرد.
این همکاری و همسویی دولت روحانی و مجلس لاریجانی منجر به از بین رفتن ۹۰ درصد ارزش پول ملی، کاهش بیشاز ۹۰ درصد قدرت خردی مردم، تورم افسار گسیخته بالای ۵۰ درصد، و عمیقترین بحران اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تاریخ معاصر شد.
پس لزوماً همسویی دولت و مجلس نمیتواند به موفقیت منتهی شود و الگوی همراهی و همسویی مجلس-دولت در زمان روحانی- لاریجانی نشان میدهد که همسویی محض مجلس با برنامههای دولت و فداشدن استقلال و نظارت مچلس به نفع دولت، چقدر میتواند فاجعهآمیز و خسارتبار بینهایت زیانبخش باشد و ملت و مردم را نابود سازد.
بنابراین درسهایی که باید این دولت و مجلس همسو از ائتلاف روحانی و لاریجانی بگیرد این است که مانند آنها تصمیمهای اساسی کشور را پشتپرده و در جمع دوستان و افراد نگیرند که به نام مجلس و نمایندگانش تمام گردد.
مجلس باید نمایندگان مردم را در تصمیمگیریهای اساسی دولت شریک کند و از آنها تنها ماشینرایدادن نسازند. دولت نیز بهجای اولویت دادن به احزاب و باندهای اطراف خود به وضع مردم و معیشت آنها بپردازد و دولت منتخب باید حواسش باشد که معیارهای و وعدههایش را معیار قرار دهد و مجلس را بهدنبال آن کشانده و برنامههای حمایتی از مردم و محرومین و افرادی که در این ۸ سال تحت سیاستهای دولت روحانی، له شدهاند را در اسرع وقت پیاده سازد.
دولت باید روند تصمیم سازیها و رابطه اش با مجلس را برای مردم شفاف کند و از اینکه بخواهد مجلس دنبالهروی دولت باشد، پرهیز کند و به استقلال مجلس احترام بگذارد.
در پایان امید است انتخاب جدید مردم با عمل به وعدههایش امید را به جامعه برگرداند و فاجعه اقتصادی ۸ سال اخیر را از ذهن مردم بزداید.