علي صادقي – كارشناس – در گفتوگو با خبرنگار قطعات خودرو، اظهار كرد: سالانه نزدیک به یک میلیارد لیتر یا یک میلیون مترمکعب انواع روانکار بهشکل روغن موتور و روغن پایه در کشور تولید ميشود كه حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد آن برای مصرف داخلی است و بقیه آن بهصورت روغن پایه (خامفروشی) صادر میشود
او گفت: متاسفانه از سال 1337 با آغاز به کار شرکت نفت پارس و پس از آن، راهاندازی دیگر پالایشگاههای روغنساز کشور، فقط روغنهای گروه يك تولید میشود و سه گروه اصلی دیگر، یعنی روغنهای گروه دو، سه و چهار، تماما وارداتی است و تلاش جدی از سوی سهامداران این چهار پالایشگاه برای سرمایهگذاری در تولید گروههای بالاتر از یک صورت نگرفته است. درحاليكه روغن گروه يك تقریبا در کشورهای صنعتی بهدلیل اثرات مخرب زیستمحیطی مورد مصرف ندارد.
وی ادامه داد: اکنون در سطح خودروهای با پلتفرم مشابه تولیدات قدیمی خودروسازان بزرگ کشور مثل ایران خودرو و سایپا که تکنولوژی تولید آنها حداقل به 20 سال قبل میرسد، از روغنهای گروه یک استفاده میشود. نیاز فراتر از روغن موتورهای مصرفی که متناسب با سطح تکنولوژی خودروهای فراتر از تولیدات عمومی خودروسازان کشور مانند سمند و پراید است، یا در داخل کشور تولید میشوند یا وارداتی به کشورند. در این بخش، روغن پایه متناسب از خارج از کشور وارد می شود كه عموما محصولات کشور ترکمنستان یا مالزی است.
يك بام و دو هواي روغنسازان
صادقی معتقد است: چهار پالایشگاه بزرگ روغنسازی پارس، بهران، ایرانول و سپاهان که بهتازگی با افزوده شدن پالایشگاه تبریز، پنج پالایشگاه بزرگ روغنسازی را در کشور تشکیل دادهاند، میتوانستند در چند دهه گذشته که همواره سود بسیار چشمگیری هم کسب کردهاند و از سویی، سهامداران این پالایشگاهها نیز تماما نهادهای عمومی و ثروتمند کشور هستند، در جهت تولید روغن موتورهای گروههای بالاتر اقدام کنند. البته همین مساله کيفیت سهامداری این شرکتها، شخصیتی دوگانه را برای پالایشگاههای روغنسازی ایجاد کرده است. از يك سو، به نهادهای عمومی متعلق هستند که بهدنبال سرمایهگذاری برای رفع محرومیت هستند و از سوی ديگر، این پالایشگاهها رفتار بخش خصوصی دارند و افزایش سود، اولویت اول آنها شده است.
برندهايي كه به مردم غالب ميشوند
وي در پاسخ به چیستی انواع روغن موتورهای با برند خارجی در کشور با وجود مشکلات ناشی از تحریمها، توضيح داد: آرایش روغن موتورهای خارجی در کشور اين گونه است که برخي بهشکل رسمی و در قالب اجازهای که دههها قبل پالایشگاههای بزرگ از برندهای معروف گرفتهاند، روغن موتور خارجی تولید میکنند. بهطور نمونه، روغن توتال که در بهران تولید میشود یا شل هلیکس که در نفت پارس تولید میشد. باورم این است که کیفیتها فرقی ندارند و تنها تفاوت در ظرفها و بستهبندی و شایدم در دوز اضافه کردن ادتیوها باشد. گروه دوم، روغن موتورهایی هستند که در داخل با روغن پایه داخلی یا وارداتی تولید میشوند؛ اما نام خارجی برای خودشان انتخاب کردهاند که نمونههای آنها بیشمار است. برخی دیگر، روغنهای تقلبی هستند، یعنی روغن در داخل کشور با برند خارجی تولید میشود، اما ارتباطی با برند اصلی ندارد. البته در جریان تولید این گروه سوم، بعضیها روغنهای سوخته را از تعویض روغنیها میخرند، با اسید،رنگبری میکنند، ظرف خارجی را جعل میکنند، در مکانی غیررسمی روغن را بستهبندی میکنند و بعد ميفروشند.
تقلب در قيمتگذاري روغن موتور
او درباره چرایی افزایش قیمت روغن موتور در چند ماه گذشته، مهمترين عوامل افزايش قيمت روغن موتور را نبود شبکه توزیع، گرانی ادتیو یا مواد افزودنی که از خارج وارد ميشود و سفتهبازی دلالان دانست و گفت: اكنون درباره قیمتگذاری یک فضای تقلب وجود دارد؛ حدود ۹۰ درصد روغن موتور، همان خوراکی است که از پالایشگاهها با قيمت دولتي میگیرند. بعد یک لیستی درست میکنند و صدجور عددسازی اتفاق میافتد و برای افزایش قیمت، مستندات درست میکنند. کافی است صورتهای مالی شرکتهای روغنساز را از سایت کدال بورس دریافت کنید. کاملا میزان سود این پالایشگاهها قابل فهم است و به طریق اولی دیگر روغنسازها.
صادقي در اينباره اضافه كرد: در بخش خرید لوبکات که ماده اولیه تولید روغن موتور است، در نهایت پنج پالایشگاه خریدارند و چهار پالایشگاه نفت هم فروشنده. به نظر میرسد هماهنگی در خرید بین خریداران، بهدلیل محدود بودن امری محتمل باشد که خود این مساله فساد زاست.
دلالی، منفعتطلبی و راحتطلبی؛ دلايل بالكفروشي
او با تاكيد بر اينكه بالکفروشی اتفاق خطرناکی است، گفت: بالک فروشی برای مدیران تولیدی، کار راحتی است، چون به جای اینکه روغنها را در ظرفهاي یک تا چهار لیتری بفروشند، يك کشتی میآید و مثلاً 20 میلیون لیتر روغن برمیدارد و به جای آن دلار ميدهد. حالا آن دلار در سامانه نیما فروخته ميشود يا نه، بحث ديگري است. برخی هم این وسط در جریان بالكفروشي، با نرخ ارز و انتقال آن سود میکنند. به علاوه، مشکلات تولید، ظرف و بستهبندي و نیروی انسانی را هم ندارند.
صادقي در اينباره افزود: بالكفروشي حاشیه سود کمی دارد، اما مديران حاضرند با پنج درصد سود به طرف خارجی روغن بفروشند، اما با ۳۰ درصد سود در داخل روغن بستهبندی نفروشند. ايراد اصلی خیلی ساده است، کار کردن با خارجیها منافعی دارد که ارزش دارد بالكفروشي كنند. نکته دیگر این است که خیلی از خارجیها که روغن را میخرند، همان را به اسم روغن موتور خارجی به ایران صادر میکنند. اصل بالکفروشی براساس دلالی، منفعتطلبی و راحتطلبی است.