به گزارش تجارتنیوز، افزایش قیمتها روی تمام بازارها تاثیر گذاشته است و فرغون هم از این قاعده مستثنی نیست. برای خرید یک فرغون که استحکام خوبی داشته باشد چقدر باید هزینه کرد؟
روزنامه همشهری در این خصوص آورده است:
بازار آهن شادآباد، مختصات دقیق عرضه مستقیم فرغون به خلقالله است. اینجا نرخ یک دستگاه فرغون درست و درمان از یک میلیون تومان شروع میشود. البته هر فروشگاهی، چند مدل فرغون ارزانتر هم در دست و بالشان دارند که ارزانتر است.
پایینترین قیمت ۷۰۰هزار تومان است. این مدلها در واقع یک نمونه یا یک ماکت بد از فرغون هستند؛ نمونهای از یک جنس به دردنخور که صرفا برای توجیه خریدار و مقایسه جنس خوب و بد است.
فروشنده خودش توصیه میکند اگر یک چیز قرص و محکم میخواهی از آن گرانترها ببر. بعد میرود اجناس را با هم مقایسه میکند؛«ببین این لولهای است، ورقش هم نازک است، لاستیکش هم بادی نیست، تو پر است. سه ماه هم کار نمیدهد. زود زهوارش درمیرود. اما این یکی ورق نبشی در آن کار شده، ورقها را ببین، چه ضخامتی داره. مدلهایی که جنسشان فوقالعاده است و جان سخت، نرخهای متفاوتی دارند. بستگی دارد چه لاستیکی بخواهی زیرش بیندازی؛ توپر، بادی، ایرانی، چینی، هندی.»
بازاریها چهار سال پیش را بهخاطر میآورند؛ یعنی سال ۹۶٫ آن موقع قیمت یک فرغون اگر میترکاند ۷۰هزار تومان بود. حاج رضا یکی از قدیمیهای این بازار میگوید:« قیمت فرغونها نسبت به چهار سال پیش بیش از ۱۰برابر و نسبت به شش ماه پیش ۲۰درصد گرانتر شده است. البته فقط فرغون نیست همه ابزارها و لوازم بهشدت گران شده. از همه بیشتر ابزارهای برقی مثل دریل، سنگ فرز و… برخی برندها نسبت به چهار سال پیش تا ۳۰برابر افزایش قیمت داشته.»
فرغونهای برند ۳میلیون و ۷۰۰هزار تومان
برندبازی در بازار فرغون هم داغ است. مارکهای معروف فرغونهای داخلی قیمتشان از یک میلیون تومان شروع میشود و خیلی مته به خشخاش بگذارند به یک میلیون و ۷۰۰یا ۸۰۰برسند.
اما در بازار فرغون علاوه بر برندهای داخلی، برندهای خارجی هم یافت میشود. مثلا فرغون مارک هامرلین که ساخت کمپانی هامرلین فرانسه است. دستکم سه میلیون و ۷۰۰هزار تومان ناقابل ارزش دارد.
بهگفته فروشنده این مارک، آپشنهای این فرغون از این قرار است؛ «طراحی این وسیله بسیار دقیق و هوشمندانه است. دستگیرهها طوری طراحی شده که کمترین فشار را به پاها و کمر وارد میکند. اندازه قد آن استاندارد جهانی است و ورق آن بسیار محکم و البته سبک و ضدآب است. از خصوصیات این برند چرخها و بلبرینگ چرخهای آن است که به لحاظ اندازه و کارکرد و روان بودن نمونه ندارد!»
اگر جناب فرغون را روی ترازو به چالش بکشید؛ ۲۰تا ۳۰کیلوگرم وزن دارد. یعنی با یک حساب سرانگشتی این وسیله شنکش معمولی که چهار تکه آهن است و یک لاستیک، مجموعا کیلویی ۴۰تا ۵۰هزار تومان آب میخورد؛ البته برای برند داخلی.خارجیها کیلویی ۱۸۰هزار تومان خرج دارند. آقای محمدی یکی از کاسبان بازار آهن تهران میگوید:«قیمت فرغون و همه وسایل و ابزارآلات همچنان روبه بالاست. در۶ماه گذشته ۲۰فرغون فروختم در همین فاصله اگر همه سرمایه و سودی را که از فروش فرغونها نصیبم شده خرج خرید فرغون جدید کنم، میتوانم فقط ۱۷فرغون بخرم.»
از کنار نرخ حساس فرغون به این آسانی نمیتوان رد شد. بازاریها هم از صبح تا شب پشت دخلشان مینشینند و برای هم تعریف میکنند که چند سال پیش با فلان تومان چه میخریدیم الان چه میتوان خرید.
البته این روزها یکی از سرگرمیهای همه ما شده؛ چرتکه انداختن و دو دو تا چهارتا کردن در مورد ارزش پول.
حاجسلیم، ابزار فروش میگوید انگار صدسال گذشته اما این بلا فقط در ۱۰سال سرمان آمده: «سال ۹۲برای شاگردم که در همین مغازه کار میکند، یک پراید دست دوم خریدم سه میلیون و نیم. واقعا چه بگویم الان با این پولها میتوان فرغون خرید.»
ابوذر کارگر ۳۸سالهای است در بازار آهن. او که با حقوق اداره کار در اینجا استخدام شده، میگوید:« کارگاه و فروشگاه ما فرغونهای خارجی ندارد اما اگر حقوق سالانه مرا با فرغون پرداخت کنید. سالانه ۱۰عدد فرغون برند، دستمزدم میشود. حقوقم ماهی سه میلیون و ۳۰۰ است.»
کربلایی باقر یک نیسان آبی دارد در بازار. بار کرایهای میبرد. سالهاست. ۶۰سال را رد کرده. کربلایی ۱۰سال پیش دختر بزرگش را با پنج میلیون تومان راهی خانه بخت کرد الان با پنج میلیون، یک فرغون و نصفی میتواند بخرد؛
« سال ۹۰، با پنج میلیون تومان برای دخترم یک جهیزیه دست و پا کردم. الان دختر دومم دم بخت است. اگر همان جیهزیه ساده را بخواهم برایش تهیه کنم، حداقل ۱۰۰میلیون تومان هزینه دارد. ۱۰سال پیش درآمدم از همین شغل ۸۰۰تا یک میلیون در ماه بود. الان اگر خرج سنگین استهلاک این ماشین امان بدهد، به زحمت میتوانم ۱۰میلیون تومان در ماه به خانه ببرم. یعنی آن موقع با درآمد پنج ماه جهیزیه خریدم اما الان باید ۱۰ماه زحمت بکشم تا با همین کار، همین پیشه جهیزیه تهیه کنم. پولها دیگر برکت ندارند.»