نشانه‌های متناقض در مذاکرات

اگر چه فرآیندهای کنش دیپلماتیک و مذاکرات چندجانبه در حوزه سیاست بین‌الملل ماهیت مبهم و تناقض‌‌آمیز دارد، اما دیپلماسی وین نشان از تعلیق و تردیدهای ابهام‌‌آمیز است. «ژانوس» را می‌توان نماد سیاست، دیپلماسی و کنش بازیگران در روند مذاکرات بین‌المللی دانست. ژانوس خدای دوچهره سیاست و روابط بین‌الملل است. دیپلماسی هسته‌‌ای ایران هم‌اکنون ماهیت ژانوسی پیدا کرده است. از یکسو زمینه برای تبادل مالی و آزادسازی زندانی امنیتی در روابط ایران و ایالات متحده به وجود آمده و از سوی دیگر نشانه‌هایی از تعلیق در روند دیپلماسی هسته‌‌ای مشاهده می‌شود.

 

برخی از تحلیلگران سیاست بین‌الملل اعتقاد دارند که مذاکرات هسته‌‌ای تا پایان نوامبر در وضعیت تعلیق خواهد بود. این گروه بر این اعتقادند که دیپلماسی هسته‌‌ای منجر به ایجاد موج‌‌های انتقادی نسبت به دولت بایدن شده و این امر تاثیر خود را در روند انتخابات نوامبر 2022 کنگره آمریکا به جای می‌‌گذارد. گروه دیگر به این موضوع اشاره دارند که توافق هسته‌‌ای در اکتبر 2022 منجر به مزیت نسبی و ارتقای موقعیت دموکرات‌‌ها در روند انتخابات میان‌دوره‌‌ای کنگره می‌شود.

 

 

1. دیپلماسی خوشه‌‌ای آمریکا در الگوی کنش متقابل با ایران

حوزه منافع ملی کشورها ایجاب می‌کند تا از سازوکارهای کنش رقابتی، همکاری‌جویانه و حتی تعارضی در ارتباط با موضوعات سیاست بین‌الملل بهره‌‌مند شوند. از آنجاکه هر موضوع سیاست و روابط بین‌الملل جایگاه خاصی در موقعیت کشورها دارد، بنابراین طبیعی به نظر می‌‌رسد که سازوکارهای هر موضوعی متفاوت از سایر مسائلی باشد که در دستور کار مذاکراتی و دیپلماتیک قرار می‌گیرد. آمریکا در شرایطی مبادرت به اتخاذ سازوکارهای تبادل برای آزادسازی سیامک و باقر نمازی کرد که در فرآیند دیپلماسی هسته‌‌ای از الگوی کنش انقباضی بهره گرفته است.

 

 

دوگانگی و ابهام در روابط ایران و آمریکا منجر به ایجاد شرایطی شده که از یکسو توافق برای پایان یافتن تحریم‌ها انجام نشده است؛ از سوی دیگر نشانه‌هایی مبتنی بر کنش تشویقی متقابل وجود دارد. از یکسو ایران تلاش دارد تا خود را با قالب‌‌های پادمانی آژانس هماهنگ سازد؛ از طرف دیگر دولت آمریکا نیز زمینه‌های انعطاف‌‌پذیری در ارتباط با کاهش تحریم‌ها به ویژه در حوزه صادرات نفتی ایران را فراهم آورده است. ایران در شرایط موجود بیش از یک میلیون بشکه صادرات نفتی داشته و این امر بدون توجه به انعطاف‌‌‌پذیری آمریکا شکل نمی‌گرفت.

 

 

در ماه‌های گذشته برخی دیگر از همکاری‌‌های سازنده در روابط ایران و اتحادیه اروپا وجود داشته است. سفر انریکه مورا به تهران با امید به حل و فصل مشکلات باقی‌مانده در مذاکرات برجام انجام گرفت. اگر‌چه هدف اصلی دیپلماسی هسته‌ای و مذاکرات وین آن بوده است که شرایط برای نیل به توافق فراهم شود، اما واقعیت آن است که تعلیق مذاکرات و طولانی‌‌شدن روند وقفه در فضای دیپلماسی هسته‌‌ای و مذاکرات وین نمی‌تواند منجر به حل و فصل مشکلات موجود بر اساس رویکرد سازنده شود.

 

 

دوگانگی در فضای ارتباطی ایران و آمریکا در حوزه موضوعات منطقه‌‌ای، حل و فصل مشکلات امنیتی و دیپلماسی هسته‌‌ای ادامه یافته است. دوگانگی می‌تواند زمینه ایجاد وقفه در روند مذاکرات وین را بازتولید کرده و فرآیند نیل به توافق را طولانی‌‌تر سازد. واقعیت آن است که دوگانگی در سیاست و الگوی رفتاری آمریکا می‌تواند چالش‌‌های بیشتری را برای کابینه بایدن به وجود آورد. وقفه در روند دیپلماسی هسته‌‌ای وین، منجر به طرح موضوعات جدید در فضای دیپلماتیک و راهبردی می‌شود.

 

 

2.منطق تبادل و رمزگشایی از تداوم ابهام دیپلماسی هسته‌‌ای ایران و آمریکا

روند مذاکرات هسته‌‌ای بیانگر این واقعیت است که دیپلماسی وین از ۱۳ اسفند 1400 به بعد در وضعیت ابهام قرار داشته است. اگر‌چه در این فرآیند زمینه برای به‌کارگیری سازوکارهای همکاری‌جویانه فراهم شده اما تلاش‌‌های ایران برای رسیدن به توافق متوازن و سازنده هنوز به نتیجه مثبت و موثری منجر نشده است. در این دوران تاریخی نشانه‌هایی از میانجیگری و چندجانبه‌‌گرایی در فرآیند دیپلماسی هسته‌‌ای مشاهده می‌شود اما روند مذاکرات با نشانه‌هایی از ابهام همراه است. هم‌اکنون مذاکرات در وضعیت ابهام و تعلیق مرحله‌ای قرار گرفته است. عبور از چنین شرایطی نیازمند اراده همکاری‌جویانه متقابل بازیگران فعال در روند دیپلماسی وین و مذاکرات 1+4 خواهد بود. همکاری‌‌های دوجانبه ایران و ایالات متحده بیانگر این واقعیت است که هر یک از این بازیگران برای تحقق اهداف خود از سازوکارهای همکاری‌جویانه بهره گرفته و در نتیجه آمادگی لازم برای حل سایر موضوعات مورد اختلاف وجود دارد. شاید بتوان بحران‌‌های منطقه‌‌ای را در زمره موضوعاتی تحلیل کرد که می‌تواند نقش سازنده برای حل و فصل مشکلات موجود و اختلافات جاری ایفا کند.

 

 

3.مخاطرات وقفه در روند دیپلماسی هسته‌‌ای

چندجانبه‌‌گرایی یکی از محورهای اصلی دیپلماسی هسته‌‌ای ایران محسوب می‌شود. در‌‌حالی که ایالات متحده از سیاست تفکیک موضوعی برای حل و فصل مسائل و اختلافات خود با ایران بهره می‌گیرد. روندهای موجود بیانگر این واقعیت است که ایران همواره درصدد بوده است تا شکل جدیدی از کنش همکاری‌جویانه دیپلماتیک را با کمیساریای سیاست خارجی اتحادیه اروپا برقرار کند. روند مذاکرات 11 ماه گذشته بیانگر این واقعیت است که زمینه برای نیل به فضای همکاری‌‌های سازنده به وجود آمده است. حسن نیت ایران برای شکل‌گیری توافق نشانه‌هایی از امید به همکاری و توافق نسبی در روابط ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا درباره تحریم‌ها را اجتناب‌‌‌ناپذیر ساخته است.

 

 

ادبیات انتقادی برخی از فرماندهان نظامی و مقامات کنگره آمریکا در تاریخ 6 و 7 آوریل 2022 بیانگر واقعیت جدیدی است که سیاست وقفه و الگوی کنش دوگانه در روابط خارجی آمریکا آن را اجتناب‌ناپذیر می‌‌سازد. گروه‌های محافظه‌‌کار آمریکا از سازوکارهای انتقادی بیشتری نسبت به مذاکرات هسته‌‌ای و دیپلماسی وین بهره گرفته‌‌اند. به همین دلیل است که گزینه وقفه در مذاکرات تا پایان انتخابات میان‌دوره‌‌ای کنگره آمریکا، مورد توجه بایدن و تیم سیاست خارجی ایالات متحده قرار گرفته است. ابهام در روند دیپلماسی هسته‌‌ای ناشی از شرایط دوگانه‌‌ای است که در دستور کار سیاست خارجی آمریکا واقع شده است. آمریکا تمایلی به توافق ساختاری با ایران نشان نمی‌دهد و درصدد است تا با اعطای برخی از امتیازات مرحله‌‌ای روند مذاکرات را به دوران بعد از رقابت‌‌های انتخابات کنگره آمریکا موکول کند. توضیح آنکه برخی فرماندهان نظامی آمریکا از جمله ژنرال مک‌میلی رئیس ستاد مشترک ارتش به این موضوع اشاره دارد که اگر آمریکا انعطاف بیشتری در حوزه راهبردی نشان دهد، این امر چالش‌‌های ارتش برای امنیت‌سازی منطقه‌‌ای را افزایش خواهد داد.

 

 

نتیجه

اعاده برجام بدون شکل‌‌گیری قالب‌‌های مبتنی بر بازدارندگی، انعطاف‌‌پذیری، همکاری‌‌های چندجانبه و مقابله با سیاست‌های افراطی بازیگران گریز از مرکز امکان‌پذیر نخواهد شد. در این فرآیند ایران از سازوکارهای موازنه قدرت و همکاری‌‌های سازنده برای اعاده برجام بهره گرفته است. سیاست دوگانه آمریکا در ارتباط با توافق هسته‌‌ای و موضوعات امنیتی بیانگر این واقعیت است که کارگزاران سیاست خارجی بایدن از انگیزه لازم برای چانه‌زنی فراگیر به‌منظور محدودسازی قابلیت ایران برخوردارند. ایالات متحده در شرایط موجود به این موضوع واقف است که قادر به نادیده گرفتن نقش ایران در فضای امنیت منطقه‌‌ای نخواهد بود. ایران نیز تلاش دارد تا زمینه همکاری‌‌های سازنده برای اعاده برجام و پایان تحریم‌های اقتصادی را به وجود آورد.

 

 

تحقق این امر نیازمند شکل جدیدی از دیپلماسی هسته‌‌ای مبتنی بر چندجانبه‌‌گرایی خواهد بود. توضیح اینکه در فضای چندجانبه‌‌گرایی، زمینه برای ایفای نقش آمریکا به عنوان یکی از اصلی‌‌ترین متعهدین برجام فراهم خواهد شد. اگر‌چه در فرآیند دیپلماسی هسته‌‌ای «جوزپ بورل» کمیساریای سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلاش کرد تا زمینه متقاعدسازی ایران برای پذیرش تعهدات پادمانی فراگیر را به وجود آورد، اما واقعیت آن است که هنوز نشانه‌های کنش مبتنی بر قطعیت در سیاست راهبردی و دیپلماسی هسته‌‌ای آمریکا مشاهده نمی‌شود. چندجانبه‌‌گرایی دیپلماتیک می‌تواند زمینه ایفای نقش سازنده همه بازیگران را به وجود آورد. ایران در روند همکاری‌‌های پادمانی بخشی از معادله همکاری سازنده تلقی می‌شود. ایالات متحده نیز باید به تعهدات خود برای پایان دادن به تحریم‌های اقتصادی ایران در حوزه تجاری، مالی، بانکی و پولی عمل کند.

 

 

نقش‌‌یابی بازیگران منطقه‌‌ای می‌تواند زمینه دیپلماسی غیرعلنی برای حل و فصل موضوعات اختلاف‌برانگیز را میسر کند. در این فرآیند، ایران با آزادسازی باقر و سیامک نمازی درصدد برآمد تا گام دیگری از اعتمادسازی منطقه‌‌ای و بین‌المللی را به آزمون گذارد. اگر آمریکا در روند آزادسازی منابع مالی ایران به تعهدات خود عمل کند، بخشی از فضای ابهام در روند دیپلماسی هسته‌‌ای و مذاکرات آینده برطرف خواهد شد. واقعیت آن است که آمریکا و ایران برای حل مشکلات امنیتی و اقتصادی خود نیازمند توافق در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک خواهند بود.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *