خلاقیت در تولید ثروت
بحث کارآفرینی بیش از یک قرن قبل از انگلستان آغاز شد و کمکم در قالب یک فرهنگ به سایر کشورها تسری پیدا کرد. شخص کارآفرین میتواند توانمندی را به نقطهای برساند که دیگران نمیتوانند؛ او اشتغالزایی، ثروتآفرینی در کنار خلاقیت و نوآوری در بحث فناوری را دنبال میکند. در جهان به این مسئله اهمیت زیادی داده میشود بهطوری که یکی از وظایف دو دانشگاه معتبر امریکا، پرورش کارآفرین است. کارآفرینی مقولهای فرهنگی است و در خانواده شکل میگیرد. علم ثابت کرده ۲ تا ۷ سال حساسترین دوران برای کودک است که میتواند این امر را آموزش ببیند و در ادامه زمانی که وارد حوزه کار شد در انجام فعالیتهای خود، نوآور و خلاق باشد. در این راستا با برنامهریزی درست میتوانند با الگوی پیشرفت فعالیت هدفمند داشته باشند. این افراد با آموزش تخصصهای لازم از دانشگاه، افراد موفقی با اندیشههای جدید و خطرپذیر پرورش داده و نقش مهمی در تولید و خودکفایی کشور خواهند داشت.
ضرورت افزایش بهرهوری
اگر بنگاهها به کارشناسان کارآفرین سپرده شود، بهطور قطع بهرهوری افزایش یافته و محصولات تولیدی از نظر کیفیت، نرخ تمامشده و خدمات پس از فروش ارتقا پیدا میکند، علاوهبر آنکه میتوان محصولات خود را به بازارهای هدف عرضه کرد و بهاینترتیب ارزآوری زیادی برای کشور رقم خواهد خورد. در ایران معاونت رئیسجمهوری و پارکهای فناوری سعی در گسترش این امر دارند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این راستا فعالیت دارد اما همچنان راه برای رسیدن به سطح مطلوب طولانی است. در کشور هنوز اهمیت لازم به کارآفرین داده نمیشود و آن منزلتی که شایسته کارآفرین است، دیده نمیشود. مراکز متعددی در حال هزینه کردن و کارآفرینی هستند اما بهدلیل نداشتن مرکزیت آنگونه که باید خروجی ندارند.
با توجه به آمارها حدود ۷۰ درصد بنگاههای کسبوکار در امریکا بهدست کارآفرینهایی اداره میشود که تربیت شده هستند و آموزشهای لازم را دیدهاند؛ از اینرو در این نوع کشورها زمینه اشتغال زیاد و تورم کم است. همچنین کارآفرینی در تمام نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی مطرح است. منظور از این توضیح، جامعیت این مسئله در کل کشور است که با تحقق آن در بیشتر بخشها، چالشها رفع شده و به هدف موردنظر خواهیم رسید. بخش دولتی و خصوصی نیاز دارند با تفکر کارآفرینی اداره شوند و این دولت است که باید برای کارآفرین منزلت و جایگاه خاص تعریف کند که کشور در این امر با ضعفهایی همراه است.
جایگاه اتاقهای کارآفرین
دولت اتاقهای کارآفرین دارد اما بهدلیل تمرکز نداشتن، کارآفرینان جایگاه لازم را در جامعه ندارند. گفته میشود مالزی درآمد زیادی از محل صادرات محصولاتش دارد، زیرا در چند سال گذشته دولتمردان این کشور با دانشگاه امآیتی قراردادی منعقد کرده و کارشناسان این دانشگاه با فعالیت بیش از یک ساله در مالزی این فرهنگ را بین صنعتگران آموزش دادهاند.
از آنجا که بخش خصوصی مدیریت فعالیتهای خود را دارد و در بنگاههای کسبوکار موفقتر از بخش دولتی عمل میکند، به همین دلیل اگر به بخش خصوصی توجه شود، بهطور قطع کشور شاهد پیشرفتهای روزافزون و بهرهوری بالاتری خواهد بود. از سوی دیگر، تولیدکنندگان مدتی است به اهمیت اتاقهای فکر پی برده و سعی میکنند در این اتاقها به نتیجه نهایی برسند. صنعتگران برای ادامه فعالیتها و تحول در بنگاههای کسبوکار، اتاق فکر تشکیل میدهند و چون مدیران درگیر دغدغهها و مشکلات کاری هستند، این کارآفرینان میتوانند در واحدهای صنعتی را تحول ایجاد کنند؛ بنابراین اتاق فکر تشکیل میشود و از کارآفرینان برای تحولات استفاده میکنند. به همین دلیل، شاهد هستیم بنگاههای کسبوکار یا خدماتی که این تفکر را در خود دارند، نسبت به سایر بنگاهها موفقتر عمل کردهاند.
روزبهروز اهمیت کارآفرینی در کشور بیشتر میشود و در مراکز استانها نیز روی این مسئله اقدامات زیادی در حال انجام است اما هنوز تا نقطه هدف فاصله داریم. بهعنوان نمونه، دانشگاه کارآفرین چند سالی است که تاسیس شده تا کارآفرین تربیت کند؛ کار در حال انجام است اما در مقابل شتاب فناوری و فعالیتهای عرصه کارآفرینی در سطح جهان، پاسخگو نیست. اگر کارآفرینان در جایگاه خود باشند، میتوانند فاصله بین دانش دنیا و کشور را با نوآوری و بهرهوری که در بنگاه خود ایجاد میکنند، پرکرده و فاصله رقابتی را کاهش دهند.
رضا رضایی-کارآفرین در حوزه صنعت
منبع: صمت