کارل بنز در 25 نوامبر 1844 در کارلسروهه (Karlsruhe) آلمان متولد و در شرایط چالش برانگیز و تقریباً در فقر بزرگ شد، اما علاقهی زودهنگام به مهندسی پیدا کرد. پدرش یک مهندس راهآهن بود و زمانی که او فقط دو سال داشت بر اثر ذاتالریه درگذشت و مادرش در تمام دوران کودکیاش برای پول تلاش کرد.
هوش بنز از دوران جوانی مشخص بود، به ویژه استعداد او برای مکانیکی و مهندسی برجسته بود. این استعدادها به او اجازه داد تا با تعمیر ساعت به خانواده کمک مالی کند. او حتی یک تاریکخانه ساخت که در آن عکسهایی را برای گردشگران در جنگل سیاه (Black Forest) تهیه میکرد. جنگل سیاه یک رشتهکوه جنگلی در ایالت بادن-وورتمبرگ (Baden-Württemberg) در جنوب غربی آلمان است
پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کارلسروهه در رشته مهندسی مکانیک بین مشاغل مهندسی رفت و آمد کرد، اما در نهایت به مانهایم (Mannheim) رفت و در آنجا با شریکی به نام آگوست ریتر (August Ritter) یک کارخانه ریختهگری آهن و ورق فلز تاسیس کرد.
کسب و کار کارخانه رونق نگرفت و رو به شکست رفت، اما نامزد بنز، برتا رینگر (Bertha Ringer) که به زودی همسرش شد از سرمایهی خود استفاده کرد و سهم ریتر که ثابت میکرد شریک غیرقابل اعتمادی است را خرید و شرکت را نجات داد. کارل و برتا در ۲۰ ژوئیه ۱۸۷۲ ازدواج کردند و دارای پنج فرزند به نام های یوگن (Eugen)، ریچارد (Richard)، کلارا (Clara)، تیلد (Thilde) و الن (Ellen) شدند.
علیرغم چالشهای اداره یک شرکت، بنز وقت پیدا کرد تا روی توسعه «کالسکهای بدون اسب» که مدتها تصور میکرد، کار کند و چندین مؤلفه خلاقانه اختراع کرد. بنز چندین اختراع جزیی را به ثبت رساند که مکمل تولید موتور دو زمانه او بود و در نهایت در اولین خودروی او ظاهر شد. آنها شامل دریچه گاز، احتراق، شمع، دنده، کاربراتور، رادیاتور آب و کلاچ بودند. او موتور را در سال 1879 تکمیل کرد و سال بعد برای آن حق اختراع دریافت کرد.
بنز علیرغم اختراعاتی که در اواخر دهه 1870 و اوایل دهه 1880 داشت، اما به دلیل کمبود فرصت برای توسعهی آنها در تنگنا بود و سرمایه گذاران تمایلی به دادن زمان و منابع مورد نیاز او نداشتند، بنابراین او یک شرکت جدید به نام بنز را تأسیس کرد. بنز با آزادی و منابع لازم، کار بر روی “کالسکه بدون اسب” را به سرعت شروع و به چشم اندازی که تعریف کرده بود، رسید و در سال 1885 از یک موتور سه چرخه پیشگامانه رونمایی کرد. طراحی این کالسکهی بنز با داشتن چرخهای سیمی و لاستیکهای لاستیکی، برخلاف چرخهای چوبی معمولی کالسکهها و موتوری که در عقب نصب شده بود، مملو از ویژگیهای جدید بود. اما مهم ترین نوآوری بنز، استفاده از موتور احتراق داخلی بنزینی بود. واگن های خودکششی قبلی به موتورهای بخار سنگین و ناکارآمد وابسته بودند. خودروی انقلابی بنز نمایانگر ظهور یک وسیله نقلیه مصرفی عملیتر و واقعیتر بود.
برتا بنز که هزینه ساخت کالسکه بدون اسب را با سرمایهاش تامین کرد، نیاز به تبلیغ اختراع جدید همسرش را احساس کرد و بنابراین تصمیم گرفت به یک سفر جادهای طولانی برود. در 5 آگوست 1888، او سوار بر اتومبیل راهی سفر بین مانهایم و فورزهایم (Pforzheim) شد. این اولین باری بود که یک خودروی موتور احتراق داخلی در مسافت قابل توجهی رانده میشد، در نتیجه توجه بسیاری را به خود جلب کرد. سفر تاریخی برتا، که بدون اطلاع به کارل یا درخواست اجازه از مقامات انجام شد، یک ترفند بازاریابی مبتکرانه بود.
در اواخر قرن نوزدهم، فروش خودرو شروع به رشد کرد و بنز موقعیت خوبی برای رهبری بازار رو به رشد پیدا کرد. این شرکت با تولید مدلهای ارزانتر که میتوانستند به تولید انبوه برسند، به افزایش تقاضا پاسخ داد. خودروی چهار چرخ دو سرنشینه ولوسپید (Velocipede) که توسط بنز بین سالهای 1894 تا 1902 فروخته شد، اغلب بهعنوان اولین خودروی تولید انبوه در جهان ذکر میشود.
کار پیشگامانه بنز در توسعه خودروهای موتور احتراق داخلی هم زمان توسط یک مهندس آلمانی، گوتلیب دایملر (Gottlieb Daimler)، هم انجام شد. در واقع، موتور دایملر پنج ماه زودتر ثبت اختراع شده است و به طور کلی برتر در نظر گرفته میشود. اما بنز موتور خود را در یک سه چرخه سوار کرد و دایملر موتور خود را به یک دوچرخه وصل کرد، در نتیجه، بنز بیشتر به عنوان مخترع خودروهای موتور احتراق داخلی شناخته میشود.
رقابت بین بنز و دایملر شدید بود و هر دو مرد تلاش کردند تا از یکدیگر پیشی بگیرند. در سال 1889، دایملر از کالسکه موتوری خود رونمایی کرد که سریعتر و قدرتمندتر از هر چیزی بود که بنز ساخته بود، اما بنز هم با ایجاد یک وسیله نقلیه چهار چرخ در سال 1892 پاسخ وی را داد.
بنز و دایملر با وجود حرفههای درهم تنیده و رقابتهای بزرگشان هرگز با هم روبرو نشدند. دایملر در سال 1900 درگذشت، اما شرکت او دایملر موتورن گسلشفت (Daimler Motoren Gesellschaft) به تجارت ادامه داد و رقیب اصلی بنز در طول دو دهه اول قرن بیستم باقی ماند.
درست همانطور که آنها با موفقیت اولیه خود مرتبط بودند، بنز و دایملر هر دو شروع به مبارزه در رکود اقتصادی پس از جنگ جهانی اول کردند. این دو شرکت به این نتیجه رسیدند که با همکاری یکدیگر شانس بیشتری برای بقا خواهند داشت. در نتیجه آنها در سال 1924 “توافقنامه منافع متقابل” را امضا کردند. سرانجام، در 8 ژوئن 1926، بنز و سی (Benz & Cie) با دایملر ادغام شدند و به عنوان شرکت دایملر بنز فعالیت را آغاز کردند و خودروهای این شرکت جدید با نام تجاری مرسدس بنز که از نام دختر 11 ساله طراحش، مرسدس جلینک (Mercédès Jelinek)، گرفته و تولید شد. موفقترین آنها مدل دیامجی (DMG)، با قدرت 35 اسب بخار بود.
برند مرسدس بنز با لوگوی جدید و ستارهی سه پر نمایندهی شعار دایملر: “موتور برای زمین، هوا و آب” به سرعت خود را تثبیت کرد و فروش آن افزایش یافت. مسلماً هیچ خودرویی بهتر از مرسدس بنز SSK نشان دهنده ظهور چشمگیر برند جدید نبود.
SSK در سال 1928 عرضه شد، این آخرین ماشینی بود که فردیناند پورشه (Ferdinand Porsche) برای مرسدس بنز طراحی کرد و بعد از آن شرکت خود را راه اندازی کرد. این خبر از طلوع یک نسل جدید و هیجان انگیز از خودروهای اسپرت بود. فقط 31 دستگاه SSK ساخته شد، اما آنقدر سریع، شیک و مطلوب بود که به یکی از نمادینترین خودروهای آن زمان تبدیل شد. این همچنین نمادی قدرتمند از پیشرفت صنعت خودرو در 40 سالی بود که کارل بنز از اولین موتور خود رونمایی کرد.
کار بزرگ همسر کارل
اولین خودروی کارل کامل بود اما مشکل عمدهای وجود داشت. این اولین خودرویی بود که توسط یک موتور احتراق داخلی تغذیه میشد. کارل چگونه میتوانست این موضوع را به اطلاع بازار برساند؟ هیچ آگهی تجاری ماشینی وجود نداشت و بنزين فقط در فروشگاههای خاص فروخته میشود. جادهها را فراموش نکنید، راههای خاکی وسنگلاخ و باریک، با گرد و غبار فراوان، آمادهی پذیرش ماشین است؟
همه این مشکلات با این واقعیت همراه بود که کارل بنز یک مهندس کاملا نابغه اما یک تاجر وحشتناک بود. در اولین رونمایی از موتورواگن، راننده کنترل خود را از دست داد و به دیوار کوبید. نیازی به گفتن نیست که مردم از ماشین او می وحشت زده بودند.
اما برتا کسب و کار بنز را در زمانهای نگران کننده شناور نگه داشته بود، او یک نابغه بازاریابی است. با دیدن دست و پا زدن کارل در کارگاه، تصمیم گرفت کنترل اوضاع را در دست گیرد. برتا بدون اینکه به کارل بگوید تصمیم گرفت همراه دو پسرش، بیش از پنجاه مایل سفر کند و به دیدار مادرش در فورزهایم برود. این اولین سفر راه دور جهان بود که با خودرو انجام شد و تاریخ خودرو را برای همیشه تغییر داد. آنها مجبور بودند در طول مسیر سوخت تهیه کنند و پسرانش مجبور میشدند ماشین را در سربالایی هل دهند.
برتا همچنین مجبور به مقابله با برخی از چالش های فنی در طول سفر خود بود. او فقط در هنگام رسیدن از طریق تلگرام ورود سالم خود را اعلام کرد. این اولین سفر راه دور یک خودرو بود و افکار عمومی را در مورد ایمنی و کاربردی بودن وسایل حمل و نقل تغییر داد. در حال حاضر هر دو سال یک بار مسابقه اتومبیل رانی عتیقه در طول جادهای که او طی کرده بود، برگزار میشود. نتیجه این سفر ماراتن مانند، تبلیغات فوری و موثر بود. سفر برتا الهام بخش چندین پیشرفت موتورواگن از جمله چرخ دندههای اضافی برای بالا رفتن از سربالاییها و پوشش بهتر ترمز شد. تمام این پیشرفت ها در اولین خودروی تولید جهان در نمایشگاه جهانی ۱۸۸۹ پاریس معرفی و آشکار شد. کارل در سال 1893، یک خودروی دو سرنشین با موتور 3 اسب بخار با نام ویکتوریا را ساخت که میتوانست به حداکثر سرعت 11 مایل در ساعت برسد. تقاضا افزایش یافت و بر این اساس امکانات تولید گسترش یافت. تعداد کارکنان از 50 به 430 در سال 1899 افزایش یافت.
در سال 1899، بنز و سی (Benz & Cie) با ورود فردریک فون فیشر (Frederick Von Fischer) که به عنوان عضوی از هیئت مدیره انتخاب شد، به یک شرکت سهامی تبدیل شد. مدیران جدید توصیه کردند که کارل باید خودروهای ارزانتری برای تولید انبوه بسازد.
کارل و برتا در آغاز سال 1900 مجموعهای از شرکتها را راهاندازی کردند و جایگاه خود را به عنوان تولیدکنندگان بزرگ خودرو در اروپا حفظ کردند. تا سال 1904، 3480 دستگاه خودرو فروختند و این شرکت پیشرو در تولید خودرو بود. پسران کارل، یوگن و ریچارد، بنز و سی (Benz & Cie) را در سال 1903 ترک کردند. اما ریچارد در سال 1904 به عنوان طراح وسایل نقلیه مسافربری به شرکت بازگشت. علاوه بر این، کارل بنز یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت تازه تاسیس شد و تا پایان عمر باقی ماند.