ویدئویی اخیرا از دونالد ترامپ در رسانهها منتشر شد که او را با ظاهری آماده به تداوم کار در کاخ سفید نشان میدهد. ظاهرا جمهوریخواهان زیادی هستند که تمایل دارند در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ دوباره او را کاندیدا کنند.
اما حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، سایه سنگین ترامپ روی سیاستهای جانشین او یعنی جو بایدن به وضوح دیده میشود. ترامپ میتواند پا روی پا بیندازد و تماشا کند که چطور سیاستهایی که در عرصه خارجی کلید زد، دارد در دوران بایدن به همان رویه سابق ادامه پیدا میکند. ترامپ میخواست نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کند. بسیار خوب، بایدن دارد همین کار را میکند. ترامپ به خاطر جنگ یمن یا تکهتکهشدن جمال خاشقجی توسط زیردستان محمد بن سلمان سعودی به او اعتراضی نکرد. بایدن دارد همین رویه را ادامه میدهد. ترامپ باعث شد آمریکا از توافق هستهای با ایران بیرون بیاید. بایدن ظاهرا تمایلی به احیای آن توافق ندارد.
در تمام مواردی که ذکر شد، تصمیمات ترامپ مورد انتقاد داخلی قرار گرفت. اما در مورد بایدن اوضاع فرق دارد. در رسانههای آمریکا طوری رفتار میشود که معنیاش این است: نباید قضاوت بیجا کرد؛ گویی بایدن همواره میداند در عرصه سیاست خارجی دارد چه کار میکند.
اما حتی اگر این سیاستهای قدیمی مربوط به دوران ترامپ را هم کنار بگذاریم، میبینیم که بایدن در سیاستهای جدیدش هم دارد همان کاری را میکند که اگر ترامپ رئیس جمهور مانده بود همانها را انجام میداد. مثلا موضوع ناسیونالیسم واکسن را در نظر بگیرید. بایدن هم به تغییر سیاست آمریکا مثلا در زمینه ارائه مواد اولیه واکسن یا فرمول آن به کشورهای فقیر یا در حال توسعه علاقهای ندارد. این درست همان کاری است که قاعدتا ترامپ انجام میداد. بایدن فقط وقتی در مورد افزایش پذیرش پناهنده تحت فشارهای بیرونی قرار گرفت، به این مساله رضایت داد. او تمایلی به حل و فصل اختلافات آمریکا با کشورهایی مثل کوبا ندارد. او حتی ایده «جنس آمریکایی بخر» را مطرح کرد که به نوعی تداوم سیاست ترامپ مبنی بر اولویتدادن به آمریکا و احیای اقتصاد سنتی آن بود. درواقع او با سیاستهای حمایت از داخل (پروتکشنیستی) مشکلی ندارد.
اما جالبتر از همه اینها، رویکرد بایدن در قبال چین است. آنچه که بایدن در مورد چین اجرا میکند، شبیه به ترامپ است و شباهت کمتری به رویکرد باراک اوباما دارد. حتی در دوران بایدن احتمال رویارویی نظامی دو کشور چین و آمریکا هم بیشتر از دوران ترامپ به نظر میرسد. بایدن در سخنرانیاش در کنگره آمریکا به وضوح گفت حضور آمریکا در منطقه اقیانوس هند و آرام «شبیه همان کاری است که ما با ناتو در اروپا انجام میدهیم». اگر قبلا فقط ستوننویسان روزنامهها بودند که درباره جنگ سرد بین قدرتهای شرق و غرب صحبت میکردند، حالا موضوع به وضوح از سوی رئیس جمهور آمریکا هم مطرح میشود. هرچه که بایدن در مورد همکاریهای متقابل با شرق گفته، از مواضع مبهم و غیراجرایی فراتر نرفته است.
البته بایدن در موارد محدودی مثل تعهدات اقلیمی آمریکا یا حفظ مناسبات با متحدان اروپایی تلاشهایی را صورت داده که کاملا با مواضع ترامپ فرق دارند. اما شاید بشود گفت در تمام موارد حساسیتبرانگیز در عرصه سیاست خارجی، او خیلی متفاوت از ترامپ عمل نکرده است.
عرصه سیاست خارجی جایی است که معمولا روسای جمهور میتوانند در آن، خودشان را پرقدرت نشان بدهند. شاید آهستگی و بیجرئتی بایدن در انجام تغییر در عرصه سیاست خارجی آمریکا را بتوان به یک انگیزه جالب در میان دموکراتها نسبت داد: آنها دوست ندارند در سیاست خارجی ملایم به نظر برسند. (یادتان که نرفته کدام حزب آمریکا جنگ ویتنام را شروع کرد و پیش برد؟) واقعیت این است که ترامپ به عنوان رئیس جمهوری که تنها یک دوره در آمریکا بر سر کار بود، کارهای عجیبی کرد و بنابراین اگر رئیس جمهور بعدی بخواهد حتی همه آنها را هم تغییر بدهد، باز کار چندان رادیکالی نکرده است. اما ظاهرا دموکراتها و جو بایدن حتی از انجام همین کار هم سر بازمیزنند. بخشی از مساله هم ناشی از عوضشدن مواضع چپ میانه در سالهای اخیر است که بیشتر به جناح راست متمایل شده است.
مجموع این مواضع به ما ثابت میکند که آنچه در آینده دولت بایدن و تصمیمگیریهایش در عرصه سیاست خارجی خواهیم دید در یک جمله خلاصه میشود: خبری از تغییر و تحول نیست. اوج کاری که بایدن بخواهد انجام بدهد احتمالا تطبیق و تعدیل در برخی سیاستها است.