به گزارش قطعات خودرو به نقل از اخبارخودرو، صنعت خودرو در سالهای اخیر از تصمیمات و نگاه دولتی به این صنعت صدمات بسیاری دیده است. دولتها همواره سعی در کنترل تولید و فروش خودروسازان کرده و برای قیمت محصولات این بنگاههای اقتصادی تصمیمگیری کردهاند. تقریبا همواره بر خصوصیسازی این صنعت و بسیاری صنایع دیگر تاکید شده است، اما در عمل برخی مانع از خصوصیسازی هستند.
صنعت خودرو و تولیدات آن همواره جزو آماری بوده که دولتها روی آن حساب کردهاند و در لیست دستاوردهای خود آن را مثال میزنند.
بنابراین رهایی این صنعت از دست دولت کار آسانی نیست. صنعت خودرو روزهای سختی را تجربه میکند و در این شرایط از «بحث افزایش تعرفه واردات قطعات منفصله» تا «نبود ارز و نقدینگی»، جملگی کار را برای تولید سخت کردهاند. اینکه آینده صنعت خودرو به کجا خواهد رفت و بحث خصوصیسازی به کجا خواهد رسید، جزو موضوعاتی بود که با بیوک علیمرادلو، کارشناس و فعال باسابقه صنعت خودرو درمیان گذاشتیم.
تعرفه واردات قطعات منفصله تا نزدیک به دو برابر قرار است افزایش پیدا کند. گفته میشود وزارت صمت با انگیزه کاهش ارزبری و همینطور افزایش داخلیسازی این اقدام را انجام خواهد داد. به نظر شما این روند تا چه اندازه منطبق بر واقعیات تولید در کشور است؟
من همیشه گفتهام واقعیتها را باید دید. ظاهرا اقتصاد مقاومتی فقط برای تولیدکننده است و وقتی به بخشهای دیگر نگاه میکنیم، انگار نه انگار که باید این اقتصاد مقاومتی اجرا شود. به هر دلیلی، درحالحاضر کشور با تامین ارز مشکل دارد. در یک مقطعی آمدند و گفتند ارز نیمایی به صنعت نمیدهیم ولی ما حداقل میتوانستیم از محصولات غیرنفتی استفاده کنیم. بعد آن را هم محدود کردند و گفتند از ارز حاصل از صادرات غیرنفتی استفاده کنیم و بعد برای همین صادرات غیرنفتی هم محدودیت ایجاد کردند.
متاسفانه در بحث تخصیص ارز سلیقهای برخورد میشود. اینها نتیجه خوبی نمیدهند و در بلندمدت صنعت و تولید را دچار مشکل میکند. موافق این هستیم که تعرفه افزایش پیدا کند و ارزبری محصولات را هم افزایش دهیم. هیچ وقت نگفتیم مخالف داخلیسازی و کاهش ارزبری هستیم. من جزو کسانی بودم که گفتم اصلا بیاییم فرمول محاسبه درصد ساخت داخل را عوض کنیم و با یک فرمول دیگری جلو برویم.
اگر هدفمان ارزبری است، بیاییم و فرمول را تغییر دهیم. بههرحال سیاست کلی ما اگر جایگزینی ساخت داخل با مونتاژ قطعات وارداتی است، یک فرمول باید داشته باشیم و اگر بحث بالابردن سطح رفاه در جامعه است که مردم بهرغم تمام فشارها، محصولات خوبی در اختیار داشته باشند، یک روش دیگر را باید در پیش بگیریم. در رابطه با بحث خودروهای تجاری هم به نظر من اولویت در وهله اول با این است که محصولاتی با قیمت مناسب، ولی با کیفیت بهتر داشته باشیم. این صحبتی است که همواره مطرح میکنم. باید برای پولی که خرج میکنید، یک ارزش خوب به دست بیاورید.
در مورد واردات خودروهای دستدوم چه نظری دارید؟ بهویژه واردات خودروهای کارکرده تجاری که سن مجاز آنها برای واردات از ۵ به ۱۰سال افزایش پیدا کرده است. چرا چنین مواردی از سوی سیاستگزاران دنبال میشود؟
آنچه مهم بوده، اینکه مملکت برای همه است. همه ما در این مملکت زندگی میکنیم. آنچه اهمیت دارد، این است که من هم دلم میخواهد همه اتفاقات خوب در این کشور بیفتد، وزارت صمت هم دلش میخواهد این اتفاقات بیفتد، مجلس هم دلش میخواهد اتفاقات خوبی برای کشور رخ بدهد. پس اگر کنار هم بایستیم، بهتر میتوانیم به اهداف خوب دست پیدا کنیم. قطعا آخر همه اینها این است که بتوانیم سطح رفاه را در جامعه بالا ببریم.
در بحث این خودروها حداقل کار این است که خودروهای تجاری بهتر و برتری تولید کنیم. ما یک کشور معدنی هستیم و پتروشیمیهای بزرگی در اختیار داریم. اینها احتیاج به حملونقل خوب، مفید و کارا دارند. نمیتوان با یک ماک چنددهساله در بهرهبرداری از این منابع همان نتیجه را گرفت که از یک خودرو بهروز و صفر کیلومتر میتوان خروجی گرفت. بنابراین باید شرایط برای تغییر مثبت در صنعت حملونقل فراهم شود. چند سال است که واردات خودروهای دستدوم تجاری آزاد شده؛ تعداد قابلتوجهی هم به ایران آمده است. همین حالا تولیدات ما در حالت اشباع قرار دارند.
اگر دنبال این هستیم که رقابت باشد، اینکه اجازه واردات خودرو با عمر ۱۰ساله بدهیم، کار صحیحی نیست. جز نابودی صنعت، دنبال چیز دیگری هم هستیم؟ میگویم اگر با هم بنشینیم و تصمیم بگیریم و همدیگر را قبول داشته باشیم، طبیعتا به راهحلهای خیلی بهتر از آن چیزی که الان هست، میرسیم. حرف این است همه داریم در این جامعه کار میکنیم و هر کدام ما هم به فراخور خودمان تجربه داریم. در نتیجه براساس تجربهای که وجود دارد، باید بتوانیم یک همیاری و همفکری باهم داشته باشیم.
بر اساس تجربهای که اشاره کردید، وضعیت تعرفهها در بخش تولید و واردات قطعات برای مونتاژ چگونه باید باشد؟ افزایش تعرفه چقدر بر تولید و تقاضا تاثیرگذار خواهد بود؟
تعرفه طبیعتا عاملی است که روی بحث قیمت تاثیر میگذارد. تعرفه را نمیتوان بهیکباره افزایش داد و انتظار داشت که قیمتها تغییری نکند. ۴۰ سال است که میگوییم در بحث تعرفه بهصورت پلکانی باید جلو برویم. همین حالا بگوییم امروز تعرفهها چنین است و سال دیگر و سالهای بعد میزان تعرفه این مقدار افزایش پیدا میکند. در مقابل آن نیز بحث داخلیسازی را مطرح کنیم که؛ اگر هر سال میزان داخلیسازی را افزایش دادید، تعرفهها هم کمتر میشود. یعنی برای اینکار ۵سال به شرکت خودروساز مهلت داده شود.
این مساله بارها مطرح شده است. چرا چنین موردی اجرایی نمیشود؟
اصل مطلب این است که تصدی صنعت دست دولت است، یعنی همان که تعرفه میگذارد. تا زمانی که این وضعیت وجود دارد، نظام تعرفهای صحیحی اجرایی نمیشود. یعنی اقتضایی تصمیم میگیرند. طبیعی است و من هم آنجا باشم، همین کار را میکنم.
وقتی تصدی تقریبا ۸۰درصد تولید خودرو کشور دست من باشد، باید طوری قوانین را بچینم که عملکرد خوب در این ۸۰ درصد معنا پیدا کند. آن موقع هم که در وزارت صنعت هم بهعنوان مشاور وزیر فعال بودم، همین حرفها را میزدم. واقعیت این است که امروز مملکت احتیاج دارد اقتصاد آن خصوصی شود.
اصلا بحث تعرفه و اینها نیست، باید اقتصاد خصوصی شود. باید بپذیریم بخش خصوصی که امروز در صنعت سرمایهگذاری میکند، سوداگر نیست. زیرا هر آنچه دارد، در این ممکلت سرمایهگذاری میکند، توسعه داده و تعداد کارخانه و پرسنل را افزایش میدهد و بر این اساس، همواره در این کشور باقی میماند. در نتیجه نمیتوانیم بگوییم داریم جلو سوداگران را میگیریم. ممکن است درصد کمی سوداگر هم وجود داشته باشند، اما کسی که سرمایهگذاری در تولید میکند، سوداگر نیست.
آیا قرار است با این روش تعرفهای تولید بهبود پیدا کند یا تحتتاثیر قرار بگیرد؟
فصلالخطاب ما در کشور، فرمایش مقام معظم رهبری است؛ ایشان چندسال است که دارند بحث تولید را مطرح میکنند. اما آیا مسئولان ما میتوانند ثابت کنند تولید را طبق فرمایش رهبری در اولویت قرار دادهاند؟ با این سیاستگزاریها در کجا تولید اولویت دارد؟ بنابراین تعرفهگذاریها مشکل ما نیست. اصلا معتقدم هیچ مشکلی ایجاد نمیکند. ما خودمان را آداپته میکنیم و تطبیق میدهیم. ما قدرت ساخت داریم.
یعنی این تعرفه ها بر تولید تاثیری ندارند؟
نه، تاثیر خاصی نمیگذارد و کاهش تولید هم نمیآورد، به شرط آنکه ارز داشته باشیم. واقعیت این است دولت باید در جایگاه خودش بنشیند؛ سیاستگزاری کند، رگولاتوری کند، نظارت کند و همه این مسائل حل شود. اصلا اینها بحثهای جانبی است.
برای حرکت به سمت خصوصیسازی واقعی از کجا باید شروع کرد؟
از هیچ کجا؛ تصدی دولت باید کنار برود و به مرور اختیاراتش را در مدیریت اقتصاد به نظارت بر اقتصاد تبدیل کند و این کار هم با یک شب و یک روز انجام نمیشود. اما از یک جایی باید شروع کنیم. این حرفی است که مقام معظم رهبری، هم در بهمنماه سال گذشته فرمودند، هم در ایام نوروز امسال. همچنین آقای رئیسی هم در اول سال ۱۴۰۱ وقتی به ایرانخودرو آمد، همین موضوع را مطرح کرد. ایشان یک فرمان هشتمادهای منتشر کرد.
یکی بیاید و بگوید این موارد چرا اجرا نشد؟ من بهعنوان یک شهروند سوال میپرسم که چرا این فرمان ۸مادهای اجرا نشده است؟
من میگویم اصل موضوع باید اجرا شود. شما بهعنوان یک فرد میگوید رئیسجمهور دستور داده و رهبر انقلاب هم یک خط مشی مشخص کردهاند. سوال این است چرا اینها اجرا نمیشوند؟
دولت در صنعت خودرو در یک خودروسازی بزرگ ۵درصد و در دیگری هم ۱۷درصد سهام دارد. بیایید در جایگاه خودتان قرار بگیرید. نمیخواهد سهامتان را هم بفروشید. آن سهام تودلی و غیره که همه دیگر قبول دارند که درست نیست، بگذاریم کنار و برویم به سمت اینکه تصدی واقعی در اختیار سهامداران اصل باشد. اصلا از این سهامدار خوشتان نمیآید، یکی دیگر را جایگزین کنید. ولی دلیل نمیشود که مملکت را متوقف نگه دارید.