با ورود نخستین اتومبیلها در اواخر حکومت خاندان قاجار به ایران مشاغلی در حواشی آن نیز به وجود آمد.
به گزارش قطعات خودرو، یکی از مشاغلی که پس از ورود و رواج اتومبیلها در ایران شکل گرفت، بر طرف کردن مشکلات لاستیکهای معیوبی بود که توسط اشیای تیز سوراخ میشدند؛ چرا که در آن زمان اکثر جادهها غیر استاندارد و مملو از انواع و اقسام اجسام آسیبرسان بود؛ چنانچه جعفری شهری در کتاب «طهران قدیم»می نویسد: پنچرگیری کاری بود بیسابقه که با ورود اتومبیلهای لاستیک بادی به ظهور رسید؛ چرا که لاستیکهای توپر پیش از آن را ضایعه سوراخ شدن لاستیک موجود نبود و تا مدتها بعد از پیدا شدن لاستیک بادی هم نتوانست این کار صورت شغل پیدا کند.
*در هر اتومبیل لاستیک بادی، کتابچهای هم همراه ابزار و وسایل پنچرگیری بود که آموزشهای لازم را میداد. به اضافه تعلیمات شفاهی که توسط مسئول فروش به تحویل گیرنده یا شوفر اتومبیل داده میشد. ابزار و وسایل مزبور عبارت بود از دو آچار به نام (تایلیور) برای بیرون آوردن لاستیک و تلمبهای برای باد کردن و تکهای سنباده برای تمیز کردن محل سوراخ شده و چسبی به صورت خمیردندان و لوله لاستیک رویه کشیدهای برای وصله و دستوراتش که چگونه آنها را به کار ببرند.
*واضح است که در اینگونه اتومبیلها اولین دانستنیهای راننده پنجری گرفتن باید باشد چه بدون آن غیر ممکن بود با جادهها و راههای خراب سنگلاخ پر سیخ و میخ آن زمان بتواند صحیحاً به مقصد برسد، اگرچه ۱۰ لاستیک یدک داشته باشد. راهها و جادههایی که در آنها اسب و الاغ و گاری و درشکه و دلیجان و کالسکه و پیاده و سواره تردد داشته، زوائدی از آنها مانند: نعل و میخ و سیخ و سُخال به زمین افتاده موجب سوراخ شدن لاستیک میگردید و این راننده و شاگرد او بودند که باید بتواند مرمت بکنند.
*سوراخ شدن و نشدن لاستیکی که بستگی به طالع شوفر و شاگرد داشته گاهی ممکن بود سرویسی را بدون سوراخ شدن رفته مراجعت نماید و گاهی در یک خیابان و یک منزل راه شش فرسخی چندین پنچری بدهد. لذا از مشاغل جدیدی که بعد از دیگر شغلها رسمیت یافت پنچرگیری بود، چه نه به آن حد اتومبیل لاستیک بادی زیاد شده که ملازمه یا پنچرگیر داشته باشد و نه معین بود لاستیک در کجا و چه وقت سوراخ میشود که پنچرگیر دکان خود را در آنجا تأسیس بکند و نه مقرون به صرفه بود که خود و دکان و شاگردی را معطل کنند.
*در ابتدا دکانهای پنچرگیری گاراژها و توقفگاههای بین راهی بود و پس از آن قهوه خانههای میان راهها که شوفرها لاستیکهای سوراخ شده را جمع کرده، با انجام دیگر کارهای اتومبیل و فرصت بار و مسافرگیری و توقف برای استراحت مرمت بکنند تا کم کم که یکی دو شوفر از کار افتاده و خسته شده به کار پنچرگیری مزدی پرداختند و به مرور و البته ابتدا در تهران و سپس در شهرهای بزرگ به صورت شغل درآمد، با اجرتی بسیار ناچیز و زحمت زیاد که جلوی بیکاری را میگرفت.
*اجرت باد و پنچری: اجرت برای باد کردن هر لاستیک سواری یک شاهی و لاستیک باری دو شاهی و پنچرگیری هر وصله برای سواری پنج شاهی و برای باری ۱۰ شاهی و برای وصلههای دوم و سوم هر وصله ۱۰۰ دینار که البته هم با تلمبههای دستی که تهشان را به زمین گذارده با بالا کشیدن و به زیر شکم قرار دادن دسته و فشار دادن به پایین باد بکنند و نیز بادی برای هر لاستیک سواری از ۳۰۰ تا ۴۰۰ تلمبه و برای باری، تا دو سه برابر و اینکه روزانه تا چند هزار تلمبهزده در مطالبه اجرت هم با بداخمی صاحب کار که دِقَ دلِ در راه ماندنش را داشته روبه رو شده که برای باد هوا و یک ذره آب دهان که به لاستیکش مالیده اجرت مطالبه کند! البته برای رانندهها و شاگرد رانندهها هم جز آن نبود که مرارت پنجرگیری را به همین ترتیب و باد کردن با تلمبه انجام بدهند تا اینکه برای کامیونها پمپ باد تعبیه شده توانستند اندکی زحمت این کار را برای دستهای از آنها کم بکند.