بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین
اگر ایمان داشته باشید، همه چیز برای شما خیر است.
اگر به خداوند متعال اعتماد داشته باشید هرگز زیان نمی بینید.
خداوند رحمان برای مومنین و هرکس که میل به پاکی و درستکاری داشته باشد.
رفتار و گفتارش در چارچوب اخلاق، احترام به ندای درون و توجه به آنچه از مسیر انبیاء و اوصیای الهی رسیده، باشد.
منجی قرارداده است.
نجات دهنده ای برای همه انسان ها
برای هرکس که بعد از بعثت آخرین پیام آورالله تعالی و11 جانشین او از فرزندان دخترش در روی کره زمین زندگی کرده اند
حضرت مهدی علیه السلام است. اما به شرط و شروطی
شرط اول و آخر یک کلمه است: خواستن
خواستن حالتی در درون انسان است که به میل و رغبت فراوان گفته می شود.
مقدمه خواستن، دانستن است.
تا ندانی ، نخواهی
اما دانستن چه چیزی و تا چه حدی؟
نخست این که خود را انسان بدانی و دارای دوبُعد مادی و معنوی
و برای هر دو بُعد خود ارزش قائل شوی
و بخواهی به سعادتمندی در هر دو بُعد برسی
حالا زمان به هوش و به گوش بودن است،
به ندای درونت بدون توجه به محیط و آنچه بر توالقا شده است، گوش کن
اگر به طبیعت از نظرگاه معنوی بنگری،
و به زندگی انسان ها خوب و ژرف نگاه کنی،
آن گاه خواهی گفت:
من بیهوده، تصادفی یا به اقتضای قوانین ماده و انرژی بوجود نیامده ام
بعداز آن،
تمام آنچه می بینی و درک می کنی برایت داری نظم و حساب جلوه می کند
اراده بالاتر از روابط علت ومعلولی مادی را حاکم بر جهان می یابی
هیچ چیز تو را آرام و راضی نخواهد کرد.
یک سوال مبنایی تمام وجودت را فرا می گیرد
پاسخ سوال مبنایی خود را می جویی
این جستن قطعا یافتنی در پی دارد
اما باید از سوال مبنایی خود غافل نشوی،
دنیا، مادیت و نیازهای زیستی و روانی تو منحرفت نکند،
دل به حقیقتی بالاتر از ظاهر مقابلت خوش داری و کمک به طلبی
آن گاه نشانه ها یکی یکی خود را نمایان می کنند
باید زیرک باشی، فریب سراب نخوری
هرچه مناسب بُعد مادی توست، گرچه ممکن است ناچار به بهره مندی از آن باشی اما جواب تو نیست.
باید نشانه های لطیف و ظریف را پیدا کنی،
این نشانه ها و جستن ها به تو دانایی می دهد،
حق را می شناسی و اهل حق را می یابی،
باطل را تشخیص می دهی و گمراهان را می بینی،
کار درست و غلط را از هم باز می شناسی،
بین خوب و خوبتر تفاوت می بینی،
اکنون باید باورمندانه، با شوق و مجدانه عمل کنی
آنچه در گذشته انجام می دادی، براساس گمان و توام با ابهام بود،
اما اکنون با اطمینان عمل می کنی گرچه هنوز ابهامات فراوانند،
از حالا به بعد هرچه بیشتر می جویی ضریب یافتنت هم بیشتر است،
راه و راهنما تو را می خوانند،
از تو جدا نمی شوند.
هر لحظه که بخواهی پاسخت می دهند؛
هر ابهامی را برایت برطرف می کنند.؛
اکنون تو یکی از مومنین هستی،
نباید غفلت کنی
هر لحظه که فکر می کنی،
قرآن تلاوت می کنی و در آیات الهی تدبر می کنی،
به احادیث رجوع می کنی،
با عالمان نشست و برخاست می کنی ،
از هرچه رنگ تعلق پذیرد جدا می شوی؛
جهان برایت واقعی تر می شود.
حقیقت بی پرده تر آشکار می گردد.
باید مطیع آن که جلوتر از توست باشی،
دست پشت سری خود را هم بگیری
مواظب باشی از هیچ سوراخی گزیده نشوی،
احتیاط و مراقبت دستور کار توست؛
اگر قدمی اشتباه برداشتی فورا برگرد.
این خودش تو را آب دیده و محکم تر می کند.
شادی و ذوق زدگی همراه توست،
قدرش بدان
حزن و اندوه هم داری، چون هنوز با محبوبت فاصله داری،
برحسین علیه السلام گریه کن، دلت روشن می شود.
ذکر یا اباصالح ادرکنی بگو، قلبت مطمئن می گردد.
قبل از هرکاری اندیشه کن،
اگر رضای خدا را در آن یافتی تامل نکن و اگر نه، صبر کن،
مشورت، سوال ، کنکاش و توسل حقیقت مطلب را برایت عیان خواهد کرد.
برای تو دیگر توقف خسارت است،
عقب گرد فاجعه
پیش رویت همه چیز بهتر از پشت سرت است.
تو در راه راست، با هزاران توفیق و مدد همراهی
تو از سوی مبداء قدرت و حکمت حفاظت می شوی
و در پهنه عنایت صاحب الامر قرار داری
از نماز، قرآن، احادیث، توسل عامیانه غفلت نکن.
به زیارت برو ، به هر مزاری که به تو نزدیکتر است
حضرت عبدالعظیم، حضرت معصومه …. مسجد، حسینیه، قبور شهدا، مومنین
وظایف جدید و سلوکی لذت بخش پیش روی توست
کمک کن. مهربان باش، کم حرف بزن
هیچ فرصتی را از دست نده،
دنبال هیچ کار کم اهمیتی نرو،
کارهای خودت را بر دیگران هوار نکن،
هیچ حقی از مردم را ضایع نکن،
از هیچ چیز و هیچ کس دلخور نشو،
دلخوش هم نشو
مگر آن که پیامی از سوی مولا به تو رسد
منتظر باش، گوش بزنگ، هُشیار
سبک به خواب،
خوراک و اسباب زندگی را کم کن،
درعوض به خانواده بیشتر برس،
هرچه می توانی بی مزد برای اقربا و فقرا و علما کارکن،
هرچه خوشحالت کرد از خود بپرس چرا؟
ناراحت هم شدی؛ بگو چرا؟
آن قدر در وجود خود چون و چرا کن که زوایای وجودت را خوب بشناسی
گاهی خودت را تشویق کن و گاهی تنبیه
حال خود را جز با محرمان بازگو مکن.
نیمه شب بیدار شو ،
دوری بزن،
سری بالا کن ،
گوشه ی بنشین،
وضویی بگیر،
نمازی بخوان
و به خدایت عرض کن:
بر من آسان بگیر
دستم به دست محبوب برسان،
سفارش کن هرچه لنگ و لگد انداختم، رهایم نکند
تا آرام و اهل شوم.
محبت مرا در دلش قرار ده و محبت او را در دل من هر لحظه افزون کن.
زیاد با خود حرف بزن،
اما با کلمات معصومین علیه السلام و آیات قرآن
مثلا بگو : الهی من لی غیرک
که را غیر تو دارم؟
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک
بخشش به من بالاترین، جدایی از غیر خودت را
چون شب و روزی مثل نیمه شعبان رسید،
فرصت غنیمت شمار و دست نیاز بلند کن،
دعاهایی که از معصومین رسیده است را آرام با معنی و توجه بخوان،
نام اباعبدالله الحسین بر زبان جاری کن،
دلت را به آن مولا، شفیع امت محمد صلی الله علیه وآله متوجه کن و گریه کن.
اشک چشم از دل نرم و قلب تسلیم و روح بلند سراریز می شود
حتی یک قطره کافیست
همین دلت متوجه شد و اشک در گودی چشم لرزید بدان که مولا نظری کرده، تو را تا منزلگه خورشید بالا برده،
هیچ غم مخور، نترس
خدا و حجت او با توست.