در جوامع پیشرفته و متمدن و مدرن آموزشوپرورش رکن اصلی آموزش ذهن و پرورش روح و یادگیری دانشآموزان است. دولتها بیشترین بودجهها را در زمینه آموزش و پرورش و تسهیلات برای دانش آموزان، معلمین و کادر آموزشی قرار میدهند و این نکته را میدانند که هر دلاری که در حوزه آموزشوپرورش دانشآموزان هزینه شود در ازای آن صدها دلار پسانداز میشود چراکه دیگر مجرم یا تبهکار پرورش نمییابد که برای مبارزه با آنان صدها دلار هزینه شود.
در کشور ما دولتها در زمینه آموزش و پرورش هر اندازه که خوب و زیبا حرف زدهاند، بد و زشت عمل کردهاند. آموزش و پرورش کشور از دهه ۷۰ به اینسو با رویآوردن به ترویج مدارس غیرانتفاعی و پولی و تضعیف مدارس دولتی و نیز تضعیف جایگاه معلمان در جامعه با عنوانهای مختلف، و نرسیدن به وضعیت مدرنسازی و تجهیز مدارس و وضعیت حقوق و مسکن و زندگی معلمین و کادر آموزشی، به وضعیت بغرنجی دچار شده است. کرونا و پیامدهای آموزشی ناشی از آن نیز مشکلاتی را نشان داد که شاید فرصت آمدن دولت جدید، تنها امید و فرصت نجات آموزش و پرورش از آن مشکلات باشد.
عدم اجرای قوانین مصوب برای مدارس در زمینه تجهیز به امکانات مختلف رفاهی، ورزشی، فرهنگی و آموزشی و علاوه بر ندادن حقوق مکفی و عادلانه به فرهنگیان و عدم وجود بستههای حمایتی مناسب برای خرید مسکن و خودرو و کالا -تا سطح معیشت فرهنگیان و معلمان در سطح بقیه کشورها شود- باعث شدهاند تا مدارس دولتی در سطح پایین کیفی و مدارس غیردولتی که وابسته به گرفتن شهریههای سنگین هستند، در سطح بالاتری قرار بگیرند. علاوه بر اینها کاهش معلمان در مدارس و بحران بازنشستگی درصد بالایی از کادر آموزشی، و عدم استخدام معلم به تعداد کافی که بحران فوق را عمیقتر کردهاست، باعث شده که مدیر و معاونین نیز ساعت تدریس داشته باشند که همه این موارد نشانگر بی برنامگی شدید و ضعف برنامه ریزی در آموزش و پرورش است.
علاوه بر آن، بحران اجتماعی و اقتصادی دهه اخیر که به کوچکتر شدن سفره مردم و وخیم شدن وضع اقتصادی و اجتماعی کشور منجر شدهاست، نیز باعث شده که شکافهای آموزشی بیشاز پیشخود را نمایان سازد. علاوه بر آن بحران کرونا و نیاز به آموزش مجازی هم نشان داد که حتی در بهترین حالت بازهم بیشتر از ۲۰ درصد دانشآموزان امکانی برای دستیابی به شبکه مجازی و داشتن گوشی همراه ساده ای را نداشته اند. این بحرانها برای دولت آینده درسهای عبرت فراوانی با خود دارد که مهمترین آن لزوم داشتن برنامه ای دقیق و درست در زمینه آموزش وپرورش است.
تجهیز امکانات آموزشی، فرهنگی، ورزشی و رفاهی مدارس متناسب با مدرنترین امکانات و به روزترین شیوههای جهان، افزایش حقوق معلمین به سطح مناسب شاًن و جایگاه آنان، داشتن برنامه برای پرداخت بستههای حمایتی برای خرید مسکن، خودرو و کالا و …. برای قشر فرهنگی، استفاده بیشتر و درست تر از مشاورین روانشناسی و مددکاران اجتماعی در مدارس برای حمایت روحی و روانی و اجتماعی، و پیگیری وضع دانشآموزان بی بضاعت و فقیر- که بهخاطر نیاز خانواده یا اعتیاد اولیا درس را رها کرده اند- باید سرلوحه برنامه های دولت آینده در حوزه آموزش و پرورش قرار گیرد.
در پایان باید یادآوری کرد که ادامه سیاستهایی که باعث ترویج مدارس غیرانتفاعی و پولی و تضعیف مدارس دولتی گردیده، و نیز پیامدهای آن که تضعیف جایگاه آموزش و کاستن از شاًن معلمین در جامعه بوده است، باید به پایان برسد و برای این کار نیاز به یک دولت با برنامه، مصمم و عملگرا میباشد.