درحالیکه در تمام کشورهای پیشرفته نظارت به صورت سیستماتیک و بدون حضور فیزیکی بازرسین و ناظرین صورت میگیرد و در بعضی از سازمانها ونهادها مثل دارایی، گمرک و راهنمایی و رانندگی در حد امکان در قسمت هایی اجرایی شده وبه این نتیجه رسیدهاند حضور بازرسین ومواجه شدن نتیجه مطلوب را نخواهد داشت و زمینه های بوجود آمدن فساد می باشد
آیا حضور بازرسین وزارت صمت جهت مبارزه با کالای تقلبی و قاچاق در فروشگاهای لوازم یدکی میتواند زمینه ساز از بین بردن پدیده ای که لوازم یدکی درصد کوچکی از آن را شامل میشود را بوجود آورد و آیا امکان از بین بردن پدیده ای که سالها با ایجاد نهادهای موازی و تخصصی و بودجه های آنچنانی موفق به مهار آن نشدهاند میسر میشود؟ و آیا بعد از سالها تجربه راه مبارزه با این پدیده را باید در کف بازار جستجو کرد؟ چگونه است مسؤلین محترم وزارت صمت به بهانه اجرای قانونی که ده سال از تصویب آن گذشته است به جای انجام مراحل کارشناسی دقیق و یافتن نقاط ضعف و ایجاد راهکارهای بهتر به دنبال اجرای سلیقهای آن هستند و راه را برای انگ قاچاقچی زدن حتی به کسبه ای که سالها صادقانه کار کرده اند به علت نقص در اجرای قانون باز گذاشتهاند واعتبار داشتن پروانه کسب و حسن شهرت و را زیر سوال برده اند.
آیا معنی حمایت از تولید وکسب وایجاد شغل با این روش امکان پذیر خواهد بود؟
آیا مسؤلین وزارت صمت زیر ساخت های اولیه را مهیا کرده اند؟
آیا امکان ثپت قطعات با توجه به تعدد آنها در زمان های کوتاه امکان پذیر است؟
آیاتمام کسبه امکان ثپت قطعات را دارند؟
فریاد عمومی از خودروسازان از کیفیت
قیمت و شرایط فروش گوش فلک را کر کرده و موجبات اعتراض مسؤلین و نمایندگان محترم مجلس را در پی داشته است حتما شنیده اند و مسؤلیت از دست دادن جان هزاران نفر در تصادفات خودروهای داخلی که علت اصلی داشتن مشکلات فنی
خودروهای ساخت داخل از طرف فرماندهی پلیس راهور اعلام شده را چه نهادی پاسخ گو است؟
آیا اجرای چنین قانونی شائبه انحراف افکار عمومی را از مسیر اصلی تقویت نمی کند؟
آیا ایجاد رقابت با شرایط خاص وموافقت ورود یکصد هزار خودرو جهت ایجاد رقابت وبا شرط حفظ منافع رقبای اصلی رقابت محسوب میشود؟!
مسؤلین محترم وزارت صمت خوب می دانند
قسمتی از قطعات تقلبی در بازار در اثر اعمال سیاستهای خودرو سازان داخلی است
ايجاد رعب و وحشت واز بین بردن اندک آرامش بازار قطعات خودرو خصوصا ماشین آلات راهسازی که نقش به سزایی در تداوم پروژههای راهسازی، معدن، فرودگاهها، صنایع شهرداریها و نهادهای نظامی و از همه مهمتر در امداد رسانی در زمان بروز وقایع طبیعی مثل زلزله و سیل را دارند در جهت خدمت به کشور وحمایت از جان مردم محسوب میشود؟!
آیا میدانندقسمت هائی از قطعات یدکی راهسازی از طریق فروش مزایده های شرکتهای وابسته به ارگان های دولتی و سپاه در بازار توزیع شده و هنوز موجود است و هیچ فاکتور یا سندی هم ارائه نشده است؟
آیا بازرسین محترم وزارت صمت همگی از تعهد و آموزش کافی بر خوردارند
درصورت مشاهده تخلف بازرسین که به جای آوردن نفر اقدام به آوردن سر میکنند
در صورت معرفی بازرسین خاطی با معرفی کننده برخورد میشود یا با خاطی؟
پرسش دیگر این است چه عشق به خدمت کردن در اکثر بازرسین محترم نهادینه شده که حتی در بعضی از شهرها قبل از دستور اجرايي شده است و به پیشواز آن رفته اند!؟ که این عشق در سایر خدمات کمتر یافت میشود
همه می دانند فساد ورانت ها دغدغه و رنج و اصلی جامعه کنونی است پس بايد مراقب بود به بهانه اجرای قانون
بستر فساد و رانت های کوچک و بزرگ دیگر ایجاد نشود.
وسلام امیر صادقپور از راهسازی