جستجو

رسانه اختصاصی صنایع و صنوف خودرویی

رسانه اهل فن

احمد اسدزاده پیشکسوت بازار لوازم یدکی : معضلی به نام افزایش تعداد کسبه بی‌تجربه در بازار

احمد اسدزاده

احمد اسدزاده پیشکسوت بازار لوازم یدکی ماشین‌آلات سنگین (کوماتسو) در گفت‌وگو با خبرنگار قطعات خودرو از کسب‌وکار در گذشته و تفاوت آن با بازار امروزی می‌گوید.

چند سال کارکردید و دغدغه کاری شما در زمان گذشته چه بود؟

من از سال ۱۳۵۵ وارد بازار لوازم یدکی شدم و در خیابان چراغ برق فعالیت خود را شروع کردم. اما همیشه این دغدغه را داشتم که در آینده در این حوزه کاری موفق نباشم. دلیلش هم این بود که فکر می‌کردم به علت ازدحام بسیار زیاد فروشندگان در حوزه لوازم یدکی جایی برای من باقی نمی‌ماند. اما به‌مرور فهمیدم که اشتباه می‌کنم. تصورات من اشتباه بود. همیشه به کارمندان خود می‌گویم که بازار ایران بسیار بزرگ است و اگر بتوانیم به شکل صحیح و درست در بازار کارکنیم امکان فعالیت وجود دارد. آن زمان فکر می‌کردم جایی برای فعالیت من به‌عنوان یک فروشنده جزء و کوچک وجود ندارد. اما خوشبختانه تا امروز توانستم در این بازار کارکنم.

شما گفتید اگر درست کارکنیم بازار جای فعالیت دارد. منظور شما از درست‌کار کردن چیست؟

خوش‌نام بودن بهترین مزیت و افتخار برای کاسب است. برخی می‌گویند کاسبی کردن که کاری ندارد کالایی را هزار تومان می‌خرید و به هزار و ۱۰۰ تومان می‌فروشید. این‌طور نیست کاسبی کردن فوت و فن مخصوص به خود را دارد. به اعتقاد من فوت کاسبی همان صداقت است. فوت کار، رفتار و چگونگی ارتباط گرفتن با مشتری و همکاران است. اگر کسی خوش‌حساب باشد به نظر من بدون شک و حتماً موفق می‌شود.

اگر کسی در بازار موفق نمی‌شود دلیلش این است که ممکن است آن رمز و فوت کار کردن در بازار را به خوبی نمی‌داند یا اجرا نمی‌کند. کاسب باید بسیار خوش‌حساب و خوش‌اخلاق و خوش‌نام باشد. باید به مشتری اهمیت بدهیم و برای مشتری اعتبار اجتماعی- اخلاقی قائل شویم تا مشتری جذب شود.

شما در کدام حوزه لوازم یدکی شما مشغول به‌کار هستید؟

من از سال ۱۳۵۵ که به بازار چراغ برق آمدم در کنار مرحوم قاسمی‌راد، لوازم یدکی ماشین سواری اپل می‌فروختم. پس از آن پیش آقای احمد پیروی که از پیشکسوتان حوزه لوازم یدکی هستند رفتم. آقای پیروی لوازم ماشین‌آلات راه‌سازی می‌فروختند. من از سال ۱۳۵۶ فعالیتم را در حوزه ماشین‌آلات سنگین شروع کردم و به مدت هفت سال کنار آقای پیروی تجربه کسب کردم. از نحوه کار او بهره‌های زیادی بردم و یکی از افتخارات من این است که استاد خوبی داشتم. او مسیرکار را برای من باز کرد. از او صداقت و رفتار درست با مشتری را یاد گرفتم و موفقیت‌های امروزم را هم مدیون آقای پیروی هستم. در حال حاضر رسته فعالیت من در حوزه لوازم‌یدکی راه‌سازی کوماتسو است و از سال ۱۳۶۰ در خیابان قزوین فعالیت می‌کنم.

موانع کار شما در زمان گذشته چه بود؟

موانع کاری ما درگذشته بسیار کمتر از حال حاضر بود. در آن زمان موانعی پیش روی کار نمی‌دیدیم. دلال‌بازی خیلی کمتر بود. تنها نیاز برای کار کردن این بود که باید مکانی برای کسب و کار داشتیم و آن روزها برای من به‌عنوان یک جوان این امکان به وجود آمد که بتوانم مغازه کوچکی خریداری کنم. بنابراین درگذشته موانع خاصی نبود و در حال حاضر موانع بسیاری برای کسب و کار وجود دارد.

موانع کاری شما در بازار امروز کدام است؟

در حال حاضر بسیاری از کسبه قدیمی به‌صورت سنتی کار می‌کنند. اگر بخواهیم از بخش سنتی به سمت تکنولوژی و مدرن بودن بازار حرکت کنیم به زمان بیشتری نیاز داریم. این روزها هر روز یک قانون جدید اعلام می‌شود. یک بار اعلام می‌کنند چک‌ها باید از طریق شبکه‌های بانک مرکزی انجام شود. این تغییرات برای برخی از کسبه به‌شدت سخت و سنگین است. بحث انتقال ارز برای واردات نیز مشکلات زیادی فراهم کرده است.

لطفاً از گذشته‌های اتحادیه برای ما بگویید. اتحادیه چگونه تشکیل شد؟ چند نفر بودند؟

من از گذشته‌های اتحادیه مرحوم محسنی را به یاد می‌آورم که در اتحادیه بسیار فعال بودند. از زمانی که من وارد بازار قطعات یدکی ماشین‌آلات شدم، حاج آقا امید عضو هیئت مدیره بودند. در سال‌های اول انقلاب صنف تشکیل شده بود. من در سال ۱۳۶۰ توانستم جواز کسب بگیرم اما فعالیتم را از سال ۱۳۵۵ شروع کردم. تعداد فروشنده‌ها در آن زمان تا این حد گسترده نبود. تعداد مغازه‌ها و قطعات لوازم یدکی نیز کم بود. پس از این‌که خودروهای تولید ایران زیاد شدند، فروشگاه‌ها زیاد شدند. اما در زمان گذشته موانع کار بسیار کمتر بود. در حال حاضر تعداد کسبه بی‌تجربه در بازار افزایش پیداکرده است. یادم می‌آید که درگذشته حتماً باید پنج نفر یک کاسب را تأیید می‌کردند تا می‌توانست در حوزه لوازم‌یدکی فعالیت کند. در حال حاضر برخی از بازنشستگان در بازار مغازه یا دفتری اجاره کرده یا می‌خرند و قطعات ماشین‌آلات را می‌فروشند. اما تخصص کافی در این حوزه را ندارد. جالب اینجاست که کسی نظارت و بررسی نمی‌کند این افراد چگونه وارد این حوزه شده‌اند. آیا تخصص و دانش کافی در این حوزه دارند؟ در آن روزها افرادی که در رشته لوازم یدکی سواری و راه‌سازی فعال بودند باید تائید می‌شدند و فعالیت آنها مشخص و شفاف بود. اما در حال حاضر این‌طور نیست. هر کسی می‌تواند مغازه یا فروشگاهی را اجاره کند و مشغول کار شود. من به کسی توهین نمی‌کنم اما ممکن است فعالیت‌های افرادی که تخصص ندارند باعث بدنامی صنف ما شود.

همه ما ایرانی هستیم و حق فعالیت در هر حوزه کسب‌وکاری را داریم. همیشه به کارمندان خودم می‌گویم که باید پله‌ها را یکی‌یکی بالا بروید و در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشید. در اتحادیه افرادی مانند آقای نوید و دکتر صیرفی و دیگران فعالیت می‌کردند که از افراد متخصص رشته لوازم‌یدکی بودند و از اعتبار و موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بودند. بازار هم خیلی عالی بود. در حال حاضر افراد در کسب‌وکار ما زیاد شدند و ممکن است تجربه فعالیت در این رشته نداشته باشند.

از گذشته خاطره‌ای دارید؟

در زمان پیروزی انقلاب و ورود امام از همکاران خواسته شد تا اتومبیلی که قرار است امام را از فرودگاه به بهشت‌زهرا و مدرسه رفاه منتقل کند را آماده کنیم و از این‌که از صنف ما خواسته‌شده بود ماشین امام را ایمن و راه‌اندازی کنیم بسیار خوشحال بودیم. ماشین امام، اتومبیل یکی از بازاریان ما بود. من در زمان انقلاب ۲۱ ساله بودم و با دوستان در چاپ اعلامیه‌های امام فعالیت می‌کردیم.

یکی دیگر از خاطرات من به زمانی برمی‌گردد که بزرگان صنف اعضا و شاگردان خود را به سفرهای زیارتی تفریحی می‌بردند. آن روزها حدود ۲۰ نفر از شاگردان بازار توسط استادهایشان معرفی و جمع‌آوری می‌شدند و به مشهد یا سفرهای سیاحتی‌ـ‌زیارتی می‌رفتیم. دوره کاری ما در زمان انقلاب بود و خاطراتمان هم در این بازه زمانی خلاصه می‌شود. آن زمان که می‌خواستند خودرو امام را ایمن کنند من پیش آقای پیروی شاگرد بودم. آقای پیروی که خوشبختانه در قید حیات هستند خیلی فعال بودند. بعد از پیروزی انقلاب در سال‌های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ برای استان‌های سیستان و بلوچستان و مناطق محروم کمک‌های مردمی جمع‌آوری می‌کردند، مایحتاج اولیه زندگی مانند فرش، قالیچه، موکت، ارزاق خوراکی و پوشاک تهیه می‌شد و از طریق اتحادیه به این مناطق ارسال می‌کردند. همه اینها خاطرات خوب ما هستند و این کار را با شور و شوق و اشتیاق بسیار زیادی انجام می‌دادیم.

احمد اسدزاده ۶۳ ساله متولد ۱۳۳۶ است. سه دختر و یک پسر۲۲ ساله دارد که در کنار درس خواندن فعالیت‌های کاری پدر را پیگیری می‌کند و در رسته راه‌سازی مشغول به فعالیت است.

به گفته این پیشکسوت، اگر فردی در این رشته به شکل درست و مثبت کار کند و علم و آگاهی در حوزه لوازم‌یدکی داشته باشد بدون شک پیشرفت خواهد کرد و موفق خواهد شد.


این مطلب از قطعات خودرو شماره 14 گرفته شده است.اگر این مطلب برایتان جالب بود، دیگر مقالات ماهنامه قطعات خودرو را از دست ندهید. شماره های دیگر در انتظار شماست!

فهرست مطالب

یک پاسخ

  1. حاج اقا شما مایه افتخار ما هستید واقعا اتحادیه فعالی داشتیم وقتی تعاونی جنس به فروشگاه داران میداد و با دفترچه دستگاه به مشتری فروخته میشد واقعا پول اون خرید و فروش چقدر با برکت و لذت بخش بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

آخرین اخبار