مردم کوفه پس از اطلاع از مرگ معاویه و عدم بیعت امام حسین(ع) با یزید، نامههایی برای آن حضرت نوشتند تا از ایشان بخواهند به سمت کوفه رفته و رهبری امت اسلامی را به عهده بگیرند؛ از جمله دلایل این اقدام از سوی کوفیان انزجار و نوعی تنفر است که آنها از حکومت شام داشتند.
بسیاری از منابع تاریخی حجم نامههای ارسالی به جانب امام حسین (ع) را حدود ۱۲ هزارنامه نوشتهاند و البته ذکر این نکته نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است که متن نامههای ارسال شده به سوی سیدالشهدا (ع) از سبک و سیاق نوشتاری واحدی برخوردار نبوده و این امر نشان از آن دارد که طیفهای مختلفی از مردم با نیات و اغراض گوناگون اقدام به نوشتن این نامهها کردهاند.
نامه مردم کوفه به امام حسین (ع) را از منظر گوناگونی متن می توان به چهار دسته تقسیم کرد که در دسته نخست نامه ای بود از سوی بزرگان و زعمای کوفه به جانب ابیعبدالله (ع) ارسال شد که آن را اشخاص شخیصی همچون سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد، حبیب بن مظاهرنوشتند که این نامه به وسیله عبدالله بن مسمع همدانى و عبداللَّه بن وال به جانب امام ارسال شد. (۱)
در مورد اینکه چه تعداد افراد پایین این نامه را امضا کردند رقمی ذکر نشده است اما از آنجا که سلیمان بن صرد در آن جلسه حضار را با عبارت «یا مَعْشَرَ الشِّیعَه» (ای گروه شیعیان)(۲) خطاب قرار داد لذا می توان فهمید که تعداد افراد زیاد بوده است.
اما متن نامه به این شرح است:
«درود بر تو، همانا ما به وجود شما خدایى را سپاس میگوییم که جز او خدایی نیست. حمد برای خداوندى است که دشمن ستمکار سرکش شما را درهم شکست. آن دشمنى که بر این امت یورش برد و با ظلم و ستم، کار خلافت و زمامدارى آنان را براى خود برد و اموال آنان را به زور گرفت و بدون رضایت آنان خود را فرمانرواى ایشان کرد. نیکان و برگزیدگان آنان را کشت و بدکاران و اشرار را به جاى آنها قرار داد. مال خدا را دست به دست در میان گردنکشان و ثروتمندان قرار داد. نابودى بر او باد چنانچه قوم ثمود دور و نابود شدند. همانا براى ما امام و پیشوایى نیست، پس به سوى ما روى بیاور. امید است خداوند به وسیله شما ما را به حق گرد آورد. نعمان بن بشیر(فرماندار یزید) در قصر فرماندارى است و ما در روزهاى جمعه براى نماز جمعه با او نمیرویم و در عیدها با او (براى نماز) به صحرا بیرون نمیرویم و اگر ما بدانیم که شما به سوى ما حرکت میکنید، او را از شهر کوفه بیرون میکنیم و انشاءاللَّه تعالى او را به شام خواهیم فرستاد.»(۳)
از محتوای این نامه چنین برمیآید که جمع کثیری از مردم کوفه از ظلم و ستم امویان به تنگ آمده و امر خلافت که حق آل رسولالله است را غصب شده از سوی ایشان میدانند. جنس نامه ایشان در عین حالیکه آرزوی رسیدن امور مسلمین به زعامت سیدالشهدا(ع) را دارد، دربردارنده اصلاح وضعیتی است که در پی ظلم و ستم معاویه و بیکفایتی جانشین او یعنی یزید به وضعیت نابسامانی درآمده است.
براساس اقوال تاریخی دو روز پس از ارسال این نامه، کوفیان قیس بن مسهر صیداوی و عبدالرحمن و عبدالله فرزندان شداد ارحبی را با محمولهای حاوی ۱۵۰ نامه که یا به شکل تکنفره و یا چهارنفره نوشته و امضا شده بود به جانب امام فرستادند.(۴) از محتوای متنی این نامه گزارشی در متون تاریخی وجود ندارد اما قشری از مردم کوفه و غالباً متمولین و اشراف آنها پس از اطلاع از اقدام بزرگان و زعمای کوفه با نیتهایی نوعاً منفعتطلبانه اقدام به این کار کردند و البته در میان این نامهها، نسخی از مردم عادی نیز به چشم میخورد که نشان از این دارد که مردم به اعتبار کاری که افرادی همچون سلیمان بن صرد انجام دادهاند و آن را کاری درست و پسندیده میدانستند اقدام به نگارش نامه کرده باشند.
قالب سوم نامههای نوشته شده از جانب کوفیان به امام حسین (ع) توسط افرادی همچون هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی به امام واصل شد که تعداد آن را ۵۰ نامه ذکر کردهاند و عموماً نامههایی بود از جانب شیعیان و گروهی از مؤمنان راستین کوفه، که در دوران جور و خفقان حکومت امویان اغلب به جهت ترس از سرکوب زندگی مخفیانهای را اختیار کرده بودند. (۵)
متن نامه ایشان بسیار کوتاه و نشان از عمق ارادت به مولایشان دارد که با لحن عجز و لابه به شرح زیر از ابیعبدالله (ع) می خواهند که به کوفه بیاید:
«با سرعت و به زودى به سوى ما حرکت کن که همه چشم انتظار شما هستند و به غیر از دیدار تو آرزوى دیگرى ندارند» در انتها نیز نامه را با این عبارت به پایان رساندند: «پس بشتاب بشتاب سپس بشتاب بشتاب»(۶)
بیشتر بخوانید: حضرت مسلم پسر عقیل علیه السلام
اما قالب چهارم نامههای نوشته شده از جانب کوفیان به امام حسین (ع) شکل و شمایل متفاوتی دارد که لحن بیطرفانه در آن مشهود است به این معنا که نویسندگان این نامه چندان اشتیاقی از خود برای سفر امام به کوفه ندارند و گویا برای آنها عزیمت کردن و نکردن امام به کوفه چندان فرقی برای آنها ندارد. این افراد که از جمله آنها میتوان به شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، یزید بن حارث بن رویم، عروه بن قیس، عمرو بن حجاج زبیدی و محمد بن عمرو تیمی اشاره کرد تنها توجیهشان برای دعوت وضعیت مساعد جوی و رونق باغات کشاورزی است که به این واسطه حضور امام نیز در این شهر میتوان برای او و همراهانش ثمرات و برکاتی به دنبال داشته باشد. گزیده ای از متن نامه ایشان به شرح زیر است:
«پس از حمد و ثناى پروردگار، همانا باغها سرسبز و میوهها رسیده است. پس هر گاه میخواهى به سوى لشکر بسیار و مجهزی که براى یاری شما آماده شده است بیا، و السّلام». (۷) نکته جالب اینجاست که اغلب این افراد بعدها به مقابله با کاروان امام حسین (ع) پرداختند و بسیاری حتی منکر نامه دعوتی بودند که برای امام حسین (ع) نوشتند.