اين استاد پيشكسوت صنف لوازم يدكي و مدير نخستين مجموعه تعميرگاهي پژو در ايران، در گفتوگو با خبرنگار قطعات خودرو، اظهار كرد: من تا جایی که توانستهام، مال حرام نخورده و در حق کسی اجحاف نکردهام. من كه این حرف را میزنم، اگر خانه بروم و ببینم زن و بچهام مریض هستند و دارو ندارند، لنگ غذا و پول مدرسه هستند، يعني در ضروریترین مسائل لنگاند، اعتراف می کنم كه خود من میدزدم. یعنی شرایط است آدمها را نگه میدارد.
او ادامه داد: باید شرایط مناسب فراهم باشد، بعد از یک نفر توقع داشت که دزدی نکند. در مذهب هم میگویند اگر مجبور شدی، گوشت میت حلال است. مال دزدی که بدتر از گوشت میت نیست. شرایط باید درست باشد و بعد از افراد توقع داشت.
معترف درباره شروع فعاليتش در بازار، توضيح داد: من سال ۱۳۳۴ کارم را شروع کردم. حالا هم ۹۰ ساله هستم. اکنون آدمهاي ۹۰ ساله را در بازار خیلی کم میبینم. من ۱۰ سال پیش، از کار کنار رفتم. بارها مسائلی برای من پیش میآمد که فکر میکردم بد است، اما چند ماه بعد به خیرش میرسیدم.
او با تاكيد بر اينكه اگر حساب کسی با خدا درست باشد، در كارش نمیماند، گفت: تظاهر، کار را درست نمیکند. اصل قضیه خداست، اصل قضیه انسانیت است. اگر کسی انسان باشد، خطا نمیکند، حالا ميخواهد مسلمان باشد يا گبر و یهود. مگر نمیبینیم که خود مسلمانها هزار کار دیگر میکنند؟! در بازار میبینیم که گنجشک را رنگ میکنند و به اسم قناری میفروشند. مگر آنها مسلمان نیستند؟!
وي با اشاره به اينكه خدا از حق خودش ميگذرد، اما اگر مال کسی را برداريد، خدا میگوید از من کاری برنمیآید و باید رضایت آن فرد را جلب کنید، ادامه داد: مسلمان بودن فرع قضیه است. انسان بودن است که اصل است. اين وضع بازار را جبر و نیاز بهوجود آورده است. يك نفر بچهاش مریض است و باید ۱۰ تومان را ۲۰ تومان بفروشد تا به دارو و دکتر برسد. البته من این را تایید نميکنم، اما آنچنان تقبیح هم نمیتوانم بکنم.
اين پيشكسوت حوزه خودرو در ادامه اظهار كرد: وقتی من کار را کنار گذاشتم، شركت ایرانخودرو محبت کرد و من را بهعنوان مهمان ویژه به جمعي دعوت کرد. اما گفتند مدیرعامل کار دارد و نمیتواند بیاید. وقتی خواستند صحبت کنم، گفتم اگر بخواهید به تعارف برگزار کنید، غلط است. این کسانی که امروز آمدهاند ریشسفیدهای صنف هستند و عمری از آنها گذشته است، برخي حتی از شهرستان آمدهاند. اینکه مديرعامل به این جمع نیامده، توهین است.
او افزود: ما باید هر ایرادی را كه میبینیم بگوییم. من در زندگی، توهین و اهانت نکردهام، اما حق را گفتهام.
معترف با تاكيد بر اينكه این نابسامانیها از نارساییهاست، اظهار كرد: وقتی من کارم را کنار گذاشتم، به دارایی اعلام کردم که تعطیل کردهام. تا وقتی که اینجا را تخلیه کردم و به مستاجر دادم، زمان برد. بعد به ما گفتند باید براي اين سهماه را مالیات بدهید! گفتم من اعلام کردهام که تعطیلم، اگر شما برای بررسی نیامدهاید، خودتان مقصر هستید. در نهايت، من مجبور شدم مالیات آن سهماه را بدهم. اینگونه بیعدالتیها، نابسامانیها را پیش میآورد.
مدير نخستين مجموعه تعميرگاهي پژو در كشور گفت: شاید نام «جنرال سرویس» را من برای اولینبار گذاشتم، چون تا آن زمان چیزی به اسم «جنرال سرویس» وجود نداشت. شاید اولین جنرال سرویس پژو همچنان در ایرانخودرو به اسم من باشد. منظور از «جنرال سرویس پژو» تعمیرگاه عمومی پژو بود همه کارهای ماشین پژو را در آنجا انجام میدادیم. ابزارهای آن زمان، خیلی ابتدایی بودند. البته ما ميتوانستيم تعمیر كامل موتور را در مدت ۴۸ ساعت انجام دهيم.
او همچنين ادامه داد: میتوانم بگویم، در میان تعمیرگاهها اولین کسی که پورسانت را ایجاد کرد، ما بودیم. معمولاً صبحها تعداد ۳۰ کار را میگرفتیم و شب تحویل میدادیم. اين بهجز کارهای اضطراری و 10 تا 15 كار سرپایی بود كه در طول روز انجام میدادیم.
وي درباره شيوه كار كردنش توضيح داد: هر کسي صبحها زودتر سر كار میآمد، کار بهتری میگرفت. این بود که کارگرها سر ساعت ميآمدند. اگر كاري برگشت میخورد، آن کارگر باید دوباره آن را بدون اجرت انجام میداد.
معترف بيان كرد: یک زمانی با «شب خیز» شرکت «اتو ماشین» را در خيابان سعدي ایجاد کردیم. ما در «اتو ماشین» قطعات را میفروختیم و آنها ماشین به فروش ميرساندند. من شرکت «اتو ماشین» را از حدود سال 1335 تا این اواخر اداره میکردم.
او با اشاره به اينكه یک زماني هم با خیامیها صحبت کردیم و قرار شد، تهران را ما داشته باشیم و شهرستانها را آنها اداره کنند، گفت: در دوراني كه ما شروع کردیم به جنس آوردن، باید در سفارتخانهها بهدنبال آدرس کارخانهها میگشتیم. گاهي ششماه طول میکشید تا آدرس را پیدا کنیم. بعد با مشکلاتی با آنها ارتباط برقرار ميكرديم. حالا موبایل را برمیدارید و انواع سازندهها جلوی چشمتان است!
معترف اضافه كرد: ما با آن مشکلات، جنس را میآوردیم و راضی هم بودیم. آن زمان یک روال کاری داشتیم که روی قیمت تمامشده جنس وارداتی ۴۰ درصد میکشیدیم و تکفروشی میفروختیم. ۱۵ درصد هم به نمایندهها تخفیف میدادیم و آن ۲۵ درصد هزینههای ما را جبران میکرد. اما حالا برخیها اخلاق ندارند و مثلاً چین چند نوع جنس چند درجه یک، دو و سه دارد و آنها جنس بد را میآورد.
او درباره رابطه با كارمندانش، گفت: اعتقاد من این بود که اگر نتوانم حداقل زندگی کسی را که برای من کار میکند، تامین کنم، اگر دزدی نکند خر است. اگر چنين آدمي دزدی ميکرد، حلالش ميکردم.
اين پيشكسوت حوزه خودرو درباره بهترین تجربهاي كه در طول سالها كار كردن به آن رسيده است نيز گفت: تجربههاي خوب خيلي زياد است. يك زمان يكي از كساني كه براي تعمير ماشينش ميآمد به من گفت، بهترین راه پیشرفت «درستی» است، اگر میخواهی پیش بروي، باید درست باشی.
بيعدالتي عامل نابساماني است
فهرست مطالب