به گزارش قطعات خودرو به نقل از پدال، بسیاری از این خودروها در این صنعت تأثیرگذار بودهاند و باعث ایجاد پیشرفت و یا روند رو به رشد خودروسازی شدهاند و بسیاری نیز شکست خوردهاند و شاید امروزه به دست فراموشی سپرده شده باشند. بسیاری از این خودروها در نسلهای مختلف تولید شدند و امروزه نیز در بازار حضور دارند و بسیاری نیز هستند که برخلاف روزهای خوش گذشته دیگر در بازار جایی ندارند و تنها نام و افتخارات آنها باقی مانده است. این هفته به سراغ یکی از این نامهای پرافتخار رفتهایم. شورولت شِوِل (chevelle) که قطعاً یکی از محبوبترین خودروهای آمریکایی و یکی از نمادهای خودروهای ماسلکار به شمار میرود.
پس در ادامه با ما همراه باشید تا پس از مروری بر تاریخچه شورولت شِوِل به خودروی مورد بررسی بپردازیم.
شورولت شِوِل برای اولین بار در آگوست سال ۱۹۶۳ معرفی و یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۶۴ روانه بازار شد. این خودرو بر روی پلتفرم A-body جنرال موتورز و برای پر کردن خلأ نبود یک خودروی سایز متوسط در سبد محصولات شورولت ساخته شد. شِوِل درواقع به جنگ رقبای سرسختی نظیر AMC Rambler و فورد Fairlane که هر دو چند سالی زودتر پا به این بازار گذاشته بودند میرفت.
شِوِل از همان سال اول در کلاسهای کوپه، کوپه کانورتیبل، سدان و استیشن واگن و همینطور یک وانت با نام El Camino تولید میشد تا نویدبخش آغاز جنگی تمامعیار با رقبای خود را بدهد. شِوِل فهرست کاملی از انجینهای شش و هشت سیلندر به خریداران ارائه میکرد. قویترین نمونه مربوط به مدلهای super sport یا SS میشد که درواقع مجوز ورود شِوِل به بازار خودروهای عضلانی و ماسلکار بود.
در ابتدا برای نمونههای SS انجین ۲۸۳ اینچ مکعبی هشت سیلندر با کاربراتور چهار دهنه با قدرت ۲۲۰ اسب بخار در نظر گرفته شده بود، اما در اواسط سال ۱۹۶۴ یک پیشرانه ۳۲۷ اینچ مکعبی با دو قدرت ۲۵۰ و ۳۰۰ اسب بخاری نیز قابل سفارش بود. قدرت این موتور در سال ۱۹۶۵ به ۳۵۰ اسب بخار افزایش یافت. گیربکسهای مورد استفاده در نمونههای SS شامل دو نمونه چهار سرعته دستی و دو سرعته اتوماتیک میشد. از اواخر سال ۱۹۶۴ نمونههای SS، با تریم لوکسی با نام Malibu و با کد Z-16 نیز قابل سفارش بودند که دارای آپشنهایی نظیر قطعات تزئینی کرومی، رینگ ۱۴ اینچی، صندلیهای چرمی متفاوت و آپشنهایی از این دست میشد.
با شروع سال ۱۹۶۶ شِوِل با یک فیسلیفت همراه بود که تغییرات ظاهری نظیر جلوپنجره جدید، تغییر در فرم سپرها، تغییر در فرم سقف در بخش عقب و تغییرات ظاهری دیگری میشد. شِوِل دارای سه تریم ۳۰۰، ۳۰۰ Deluxe و malibu بود و انجین ۲۸۳ اینچ مکعبی هشت سیلندر ۲۲۰ اسب بخاری بهعنوان موتور پایه در نظر گرفته شده بود. همچنین شورولت در این سال اقدام به عرضه یک مدل خاص از شِوِل کرد، این مدل از یک انجین ۳۹۶ اینچ مکعبی هشت سیلندر سود میبرد که با سه قدرت مختلف شامل ۳۲۵،۳۶۰ و ۳۷۵ اسب بخاری در دسترس بود. این انجین تنها برای مدلهای کوپه و کانورتیبل در نظر گرفته شده بود و بهعنوان یک مدل پرفورمنس با نام SS 396 که دارای مشخصههای ظاهری منحصربهفردی نیز بود بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ بهصورت تولید انبوه در دسترس بود و پس از آن به یکتریم سفارشی تبدیل شد.
همچنین در این سال نمونههای سدان با نام مالیبو عرضه میشدند. شِوِل در سال ۱۹۶۷ یعنی آخرین سال تولید نسل اول بار دیگر دستخوش تغییراتی شامل تغییر در فرم کلی نمای جلو و همینطور جلوپنجره و سپر و بازطراحی چراغهای عقب میشد. علاوه بر این در این سال ترمزهای دیسکی جلو بر روی تمام مدلها بهصورت استاندارد نصب میشد. انجینهای مورد استفاده نیز بدون تغییر باقی ماندند و یک گیربکس ۳ سرعته اتوماتیک به لیست گیربکسهای انتخابی اضافه شد.
نسل دوم شول با طراحی کاملاً متفاوت نسبت به نسل قبل در سال ۱۹۶۸ روانه بازار شد. خودرویی با ظاهری عضلانی و خشن با کاپوت کشیده و فرم بدنه فستبک که قصد تسخیر بازار را داشت؛ اما طراحی داخلی خودرو با دیگر مدلهای جنرال موتورز که بر روی پلت فرم A-body ساخته شده بودند دارای وجه اشتراکهایی بود؛ مانند نسل اول، شِوِل در کلاسهای مختلفی ازجمله کوپه، کوپه هاردتاپ، کوپه کانورتیبل، El Camino، سدان و استیشن واگن که خود دارای چهار تریم مختلف بودند تولید میشد.
البته در این نسل مدلهای سدان و استیشن واگن با پسوند مالیبو در دسترس بودند. همچنین نمونههای قدرتمند SS 396 نیز در کلاسهای کوپه، کانورتیبل و El camino سعی در به چالش کشیدن رقبا را داشتند. قدرت انجین ۳۹۶ در این نسل بدون تغییر باقی ماند و موتورهای جدید نسل دوم شامل نمونه شش سیلندر ۲۵۰ اینچ مکعبی ۱۴۰ اسب بخاری، ۳۰۷ اینچ مکعبی هشت سیلندر ۲۰۰ اسب بخاری و نسخهٔ ۳۲۷ اینچ مکعبی هشت سیلندر میشد.
در سال ۱۹۶۹ شورولت دست به تغییرات جزئی در شِوِل زد که شامل تغییر در جلوپنجره و تغییر در چراغهای عقب از حالت افقی به عمودی، میشد. همچنین تریم ۳۰۰ Deluxe بهعنوان نمونه پایه در نظر گرفته شد و نمونه ۳۰۰ بهطور کامل کنار گذاشته شد؛ و از همه مهمتر نمونههای SS 396 در این سال به یک پکیج سفارشی برای مدلهای کوپه، کانورتیبل و El camino تبدیل شد که علاوه بر انجین ۳۹۶ اینچ مکعبی دارای مشخصههای ظاهری نظیر نشان SS، پنل مشکی بین چراغهای عقب، کاپوت با دو هود میشد؛ اما در این سال تعداد ۳۲۳ دستگاه مدل SS مجهز به انجین ۴۲۷ اینچ مکعبی با قدرت ۴۲۵ اسب بخار و گشتاور ۶۲۴ نیوتن بر متر نیز تولید شد که امروزه جز نمونههای ارزشمند به شمار میروند.
شِوِل در این سال با مدلهای سدان به خدمت نیرو پلیس نیز درآمد و موفقیتهای این خودرو باعث شد تا از رقبای خود پیشی بگیرد و به یکی از محبوبترین خودروهای بازار تبدیل شود. سال ۱۹۷۰ بار دیگر شاهد فیسلیفت در مدل شِوِل بودیم که عمده تغییرات در نمای جلو و عقب خودرو اتفاق افتاد. نمونههای SS همچنان در دسترس بودند و برای مدلها SS 396 از انجین ۴۰۲ اینچ مکعبی توربوجت با قدرت ۳۵۰ اسب بخار و دارای مشخصاتی نظیر جلوپنجره مشکی، خطکشی بدنه، سیستم تعلیق ارتقا یافته، رینگ مخصوص ۱۴ اینچی میشد و یک انجین ۴۵۴ اینچ مکعبی با دو کد LS5 به قدرت ۳۶۰ اسب بخار و با کد LS6 که مجهز به یک کاربراتور چهار دهنه Holly با توان تولید ۴۵۰ اسب بخار نیز در دسترس بود. مدل پایه نیز با نام Chevelle در دسترس بود و تریم ۳۰۰ Deluxe نیز کنار رفت.
برای سال ۱۹۷۱ شورولت استایل بدنه را حفظ کرد اما این بدان معنا نبود که خودرو دستخوش تغییرات نشده باشد. در نمای جلو چراغهای گرد دوتایی در هر طرف جای خود را به چراغهای گرد تکی و راهنماهای نسبتاً بزرگ در گوشه سپر دادند و به همین ترتیب جلوپنجره و سپر نیز با تغییراتی همراه بودند و در بخش عقب نیز چراغ مربعی جای خود را به چراغهای گرد دوتایی در هر طرف دادند. به دلیل آغاز بحران سوختی و جدی گرفته شدن قوانین زیستمحیطی در این سال شاهد کاهش قدرت انجینهای شورولت بودیم، بهعنوانمثال قدرت موتور ۴۰۲ اینچ مکعبی از ۳۵۰ به ۳۰۰ اسب بخار کاهش یافت.
همچنین جنرال موتورز تمام زیرمجموعهها را وادار به بازنگری در عملکرد انجینهای خود کرد. سال ۱۹۷۲ شِوِل با تغییرات کمی در جلوپنجره و راهنماها همراه بود و همچنان شاهد کاهش قدرت موتورها بودیم. شِوِل در این سال عنوان دومین خودرو سال را از آن خود کرد، اما این موفقیت را بیشتر مدیون نمونههای کوپه و کوپه کانورتیبل بود زیرا مدلهای سدان در مقایسه با رقبا محبوبیت چندانی نداشتند. قویترین نمونه در این سال مربوط به موتورهای ۴۵۴ اینچ مکعبی بود که دارای قدرت ۲۷۰ اسب بخار بود که بهوضوح شاهد کاهش قدرت موتورها در این سال بودیم.
شورولت قصد داشت نسل سوم را در سال ۱۹۷۲ معرفی کند اما به دلیل اعتصاب در برخی از کارخانههای GM یک سال به تعویق افتاد و در سال ۱۹۷۳ انجام شد. شِوِل با یک استایل و ظاهر کاملاً متفاوت رونمایی شد. طراحی بدنه به نیمه فستبک تغییر شکل داده بود و همین امر باعث افزایش فضای کابین بهخصوص در بخش عقب شده بود.
در نسل سوم مدلهای کانورتیبل و سدان هاردتاپ کنار گذاشته شدند، مدلهای کوپه هاردتاپ نیز با یک مدل جدید با نام colonnade Hardtop جایگزین شد. این مدل دارای شیشه در بدون قاب و ستونهای ثابت B بود تا خودرو بتواند در بخش ایمنی سرنشینان موفق ظاهر شود. این سبک بدنه در ابتدا مورد انتقاد خریداران قرار گرفت اما با گذشت زمان توانست فروش خوبی را به ثبت برساند.
در این سال تمامی پیشرانهها دستخوش تغییراتی شده بودند تا آلایندگی تولیدی آنها کمتر شود. یک نمونه ۲۵۰ اینچ مکعبی شش سیلندر خطی به قدرت ۱۱۰ اسب بخار بهعنوان موتور پایه در نظر گرفته شده بود و قویترین پیشرانه انجین ۴۵۴ اینچ مکعبی با قدرت ۲۴۵ اسب بخاری بود. گیربکسها نیز به سه گزینه سه سرعته دستی بهصورت استاندارد، چهار سرعته دستی توربو هیدروماتیک و سه سرعته اتوماتیک بهصورت سفارشی محدود میشدند. در نسل سومتریم Deluxe بهعنوان تریم پایه، تریم Malibu بهعنوان تریم میان رده و تریم Laguna بهعنوان تریم لوکس در نظر گرفته شده بود.
مدل SS در این سال به یک سری محدود به تریم مالیبو تبدیل شده بود و حتی امکان سفارش آن بر روی مدلهای استیشن واگن نیز فراهم شد. سری SS دارای مشخصههای ظاهری نظیر جلوپنجره مشکی با نشان SS، خطکشیهای بدنه، قاب چراغهای عقب مشکی، رینگ ۱۴ اینچی رالی میشد و با دو پیشرانه ۳۵۰ و ۴۵۴ اینچ مکعبی در دسترس بود؛ اما مدل SS در پایان سال ۱۹۷۳ بازنشسته شد و خودرو برای سال ۱۹۷۴ دچار یک فیسلیفت شد. تریم Deluxe حذف شد و Malibu بهعنوان نمونه پایه در نظر گرفته شد و لوکسترین تریم نیز با نام Malibu classic قابل خریداری بود. در این سالتریم Laguna به Laguna S-3 تغییر نام داد و درواقع بهعنوان یکتریم لوکس اسپرت در نظر گرفته شد و تنها بر روی مدلهای کوپه در دسترس بود تا جایگزینی برای مدلهای خاطرهانگیز SS باشد. Laguna S-3 در نمای جلو دارای جلوپنجره شیبدار و متفاوت، خطکشیهای روی بدنه، سپرهای کرومی، کرکره شیشه عقب، سیستم تعلیق ارتقا یافته بود و با پیشرانههای ۳۵۰ و ۴۵۴ اینچ مکعبی قابل سفارش بودند.
پیشرانهها پایه نیز همچنان نمونه ۲۵۰ اینچ مکعبی شش سیلندر بود. مطابق انتظار در سال ۱۹۷۵ نیز chevelle با تغییرات ظاهری هرچند اندک شامل جلوپنجره مشبک با نوارهای کرمی عمودی، قاب چراغهای کرومی و تغییر چراغهای عقب از دو چراغ گرد به نمونههای مربعی همراه بود. موتورها بدون تغییر باقی ماندند و همچنان نمونه ۴۵۴ اینچ مکعبی با قدرت ۲۳۵ اسب بخار بهعنوان قویترین پیشرانه در دسترس بود اما از اواسط سال ۱۹۷۵ این پیشرانه کنار گذاشته شد و نمونه ۴۰۰ اینچ مکعبی بهعنوان قویترین پیشرانه قابل سفارش بود. در این سال بر روی تمام مدلها مبدل کاتالیزور بهصورت استاندارد نصب میشد.
برای سال ۱۹۷۶ تریم Malibu Classic دوباره دستخوش تغییراتی شد و نمای جلو با یک جلوپنجره جدید و همچنین چراغهای دوتایی مربعی که روی هم قرار گرفته بودند تغییر شکل داد، این در حالی بود که دیگر تریمها همچنان با تک چراغ گرد در جلو عرضه میشدند. در این سال یک پیشرانه هشت سیلندر ۳۰۵ اینچ مکعبی به قدرت ۱۴۰ اسب بخار به لیست پیشرانهها اضافه شد و همچنین در پایان این سال مدل Labuna S-3 کنار رفت.
در سال ۱۹۷۷ تغییرات بسیار کمی بر روی تریم Malibu Classic اعمال شد و خودرو همچنان در سه کلاس کوپه، سدان و استیشن واگن در دسترس بود اما تعداد پیشرانههای قابل سفارش به سه عدد کاهش یافت و شامل یک نمونه ۲۵۰ اینچ مکعبی شش سیلندر و دو نمونه ۳۰۵ و ۳۵۰ اینچ مکعبی هشت سیلندر میشد. این سال آخرین سال تولید Chevelle بود و از سال ۱۹۷۸ خودرو به مالیبو تغییر نام داد تا بار دیگر شاهد از میان رفتن یکی دیگر از نامهای ماندگار صنعت خودرو باشیم.
شورولت Chevelle 1972
خودروی مورد بررسی ما مدل ۱۹۷۲ یعنی آخرین سال تولید نسل دوم شِوِل است. در نگاه اول پیش از ابعاد خودرو این رنگ سبز جذاب آن است که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند و نکته جالب در مورد این رنگ فابریک بودن آن است!
به همین ترتیب بدنه خودرو نیز کاملاً بینقص بوده و خودرو در بهترین حالت ممکن قرار دارد. تمامی قطعات تزئینی نمای بیرونی کامل و فابریک بوده و از این حیث شاید بتوان گفت این خودرو یکی از بکرترین شِوِل ها و یا حتی یکی از بکرترین خودروهای کلاسیک کشور است.
در حین ورود به کابین اولین نکتهای که جلب توجه میکند کیفیت بینظیر کابین است که در کمال تعجب بهصورت فابریک بوده و کاملاً بدون نقص است. روکش چرم صندلیها همچنان کیفیت خود را حفظ کرده و راحتی وصفناپذیری دارند. داشبورد و فرمان خودرو نیز کاملاً سالم و بینقص بوده و ایرادی به آنها وارد نیست و در کل خودرو از حیث سلامت ظاهری و بدنه چه در بخش بیرونی و چه در کابین در بالاترین حد ممکن قرار دارد.
خودروی مورد بررسی ما کوپه هاردتاپ بوده و این نوید را میدهد که شیشههای کوچک بخش عقب نیز قابلیت پایین آمدن را دارند تا سرنشینان عقب نیز بتوانند ویو خوبی نسبت به فضای اطراف داشته باشند. هرچند که فضای سرنشینان عقب به دلیل فرم فستبک سقف بهخصوص در بخش فضای سر کم بوده اما در کل قابل قبول است.
خودروی مورد بررسی ما مجهز به پیشرانه ۲۵۰ اینچ مکعبی یا ۴۱۰۰ سیسی شش سیلندر است که درواقع پیشرانه پایه مورد استفاده در شِوِل به شمار میرود؛ اما این بدان معنی نیست که خودرو در بخش سواری و شتاب دچار ضعف باشد. سواری خودرو کاملاً نرم و لذتبخش بوده و به دلیل وجود پیشرانه شش سیلندر در آرامش کامل انجام میگیرد.