کارشناس صنعت خودرو و مدیر یک واحد صنعتی در گفتوگو با «قطعات خودرو»:
مهمترین معضل صنعت خودرو بیبرنامگی در کشور است
دانش فنی لازم را نداریم و به روز نیستیم
“ساسان قربانی” کارشناس صنعت خودرو معتقد است ریشه مشکلات تولیدکنندگان و بهطورکلی معضلات صنعت خودرو بیبرنامگی در کشور است.
چرا سرمایهگذاران رغبت ورود به تولید را ندارند؟
قربانی در گفتوگو با خبرنگار «قطعات خودرو» در مورد مشکلات تولید کنندهها وصنعت خودرو و تولیدات داخلی میگوید:
مهمترین مسئله در کنار معضل بیبرنامگی در کشور نداشتن برنامه جامع اقتصادی و صنعتی است که تولیدکنندگان بتوانند بر اساس آن کار کنند. فرض کنید کسی بخواهد در صنعت قطعهسازی یا صنعت خودرو سرمایهگذاری کند اولین سوالی که ذهن سرمایهگذار را درگیر میکند این است که واقعاً چه کسی میداند:
برنامه 6 ماه آینده ما چیست؟
برنامه یکسال آینده ما چیست؟
برنامه پنج سال و 10 ساله آینده چیست؟
چون صنعت و تولید بدون برنامه است سرمایهگذار رغبت ورود به تولید را ندارد و هر روز تعداد تولیدکننده کاهش پیدا میکند و به تبع آن کارهای واسطهگری و دلالبازی و سفتهبازی و کارهایی از این دست به شدت در حال توسعه است.
ارتباط مستقیم کاهش تولید و افزایش آسیبهای اجتماعی
وی با اشاره به مفهوم بازرگانی غیر مولد میگوید:
بازرگانی غیر مولد یعنی دست به دست کردن کالا و در این روش تولید روزبهروز کمتر میشود و زمانی که تولید کاهش پیدا کند؛ طبیعتاً اشتغال کم میشود و بیکاری گسترش پیدا میکند. همین بیکاری منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی مانند جنایت و بزهکاری و دیگر مشکلات اجتماعی خواهد شد. هزینه اینها به اقتصاد و کل جامعه تحمیل میشود.
چرا برنامه نداریم؟
قربانی با بیان مثالی یاد آور میشود:
وقتی که شما یک نفر خلافکار دارید باید زندان و کلانتری و مراکز بازپروری و… درست کنید،
به نظر شما یک فرد معتاد در جامعه چه کار میکند؟
بررسی کنید و ببینید که چند درصد از سرقتها توسط معتادان انجام میشود؟
و از طرفی برای تاسیس و نگهداری مراکز بازپروری باید چقدر هزینه شود؟
ما این هزینهها را در جامعه میپردازیم اما حاضر نیستیم به تولیدکننده کمک کنیم.
باید تولید را گسترش دهیم تا جلوی بیکاری گرفته شود و به تبع آن آسیبهای اجتماعی هم کم میشود.
قربانی ادامه میدهد: بنابراین بطور کلی بیبرنامگی در کشور در خصوص فعالیتهای اقتصادی و صنعتی و تولیدی وجود دارد این سوال پیش میآید که چرا برنامه نداریم؟ و این اولین معضل است.
البته مواردی هم بوده که برنامهریزی شده بود. خود من عضو کمیتهای بودم که استراتژی صنعت خودرو را با همکاری سازمان گسترش تدوین کردیم و 2-3 سالی هم طول کشید اما همین استراتژی هم اجرا نشد؛ یعنی برنامه و استراتژی تدوین شد و مشخص شد که در داخل کشور چه کارهایی باید بکنیم و چطور سرمایهگذاری خارجی را جذب کنیم و کارهای مشارکتی انجام بدهیم در این راه تکنولوژیهای نو در قطعهسازی و در محصولات جدید خودروهای جدید بررسی شد و حتی بحث پلتفرم ها آماده شد؛ اما در نهایت اجرا نشد نتیجه این میشود که مردم کشور ما مجبورند محصولات ۴۰- ۵۰ سال پیش را استفاده کنند که هم مردم از این شرایط ناراضیاند هم تولید وصنعت پیش نمیرود و هم تبعات منفی اجتماعی مانند بیکاری را به همراه دارد.
مشکل اصلی کجاست و باید چه کار کرد؟
قربانی میگوید: معضل اصلی همین است باید مسئولان اقتصادی و صنعتی کشور دور هم جمع شوند و یک برنامه جامع اقتصادی تدوین کنند.
باید وزارت صمت برنامهای تدوین کند و وزارت اقتصاد و دارایی هم همراه باشد و شهرداریها و استانداریها نیز کمک کنند تا صنعت توسعه و گسترش پیدا کند.
فقط کافیست که صنعت خودرو را در کشورهای دیگر بررسی کنید. اگر از وضعیت صنعت در کشورهای پیشرفته دنیا بگذریم کشوری مانند مالزی را ببینید که در صنعت خودرو توفیقاتی داشته است یا شرکتهای قطعهسازی در ترکیه به تمام کشورهای اروپایی قطعه صادر میکنند یا کشوری کمی پیشرفتهتر مانند کره جنوبی صاحب برند هیوندایی، میتسوبیشی و دوو چگونه پیشرفت کردند؟
آنها مسیری که طی کردند بسیار منطقی بوده است.کشور ما صنعت خودرو را تقریباً با کره جنوبی شروع کرد الان کرهجنوبی کجاست و ما کجا هستیم؟ کرهایها اتومبیلهای خود را به کشورهای اروپایی صادر میکنند و ما هنوز خودروهای قدیمی ۴۰ سال پیش را (که حتی آنها هم خودروهای ایرانی نیست) تولید میکنیم.
اجماع و هماهنگی ریشهای بین نهادهای درگیر در توسعه صنعتی کشور وجود ندارد
این کارشناس صنعت خودرو تاکید میکند:
نکته مهم اینجاست که آن کشورها با برندهای جهانی و بینالمللی همکاری میکنند. به عنوان مثال کیا با “فورد” همکاری کرد. شرکت هیوندایی یک بخش از تکنولوژیاش را از میتسوبیشی گرفت یا صنعت خودروسازی مالزی هم تکنولوژیاش را از میتسوبیشی گرفت. این کشورها بعد از اینکه تکنولوژی را جذب و بومی کردند تبدیل به برند مستقل میشوند. به عنوان مثال برند هیوندایی برند مستقل شده و در حال حاضر خودش مرکز طراحی و مرکز تحقیق و توسعه دارد و محصولات جدید به بازار میدهد و ما فقط مصرفکننده محصولات آنها شدهایم. اشکال عمده این است که:
یک اجماع و هماهنگی ریشهای بین نهادهای درگیر در توسعه صنعتی کشور ما وجود ندارد و هر کسی ساز خودش را میزند و روزمرگی میکند. همه برنامه ما روزمرگی است و جالب اینکه برای عبور از مشکلات و بحرانهایی که خودمان آن را درست کردهایم مرتب بحران ایجاد میکنیم و میخواهیم آن را حل کنیم .فقط باید این واقعیت را بپذیریم که اقتصاد و صنعت منطق خودش را دارد.
مسائل اقتصادی به همدیگر ربط دارد
ساسان قربانی با بیان اینکه وقتی میگوییم خودرو گران شده باید عوامل اقتصادی آن را بررسی کنیم میگوید: بخشی از مشکل به مدیریت خودروسازی برمیگردد؛
اما واقعا کاهش ارزش پول ملی به تولیدکننده چه ربطی دارد؟
حالا اگر قبول کنیم که تولیدکننده خودرو محصولش را گران کرده باید پرسید:
چرا سیمان گران شده؟ آهن چرا گران شده؟ مس ، برنج و لبنیات و غیره چرا گران شده؟ زمین چرا گران شده؟ زمین را که ما تولید نمی کنیم. خانه چرا گران شده؟ خیلی از مصالح ساخت ساختمان تولید داخلی است آجر، سیمان، سنگ، گچ و آهن را که در کشور تولید میکنیم.
همه اینها نشان میدهد که ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده و مسائل اقتصادی به همدیگر ربط دارد.
دانش فنی لازم را نداریم و بهروز نیستیم
وی در پایان میگوید: وقتی که شما در یک بخش کالا یا محصول اصلی را گران میکنید تبعاتی به دنبال دارد که به بخشهای مختلف منتقل میشود.
باید وزارت اقتصاد ما در هماهنگی کامل با وزارت صمت باشد. این در حالی است که وزارت صمت تجمیعی از صنایع کوچک، صنایع سنگین و وزارت بازرگانی است اینها باید با همدیگر کار کنند و اتاق بازرگانی کشور ما که تعریف علمی آن “مجلس بخش خصوصی “ است
واقعاً چه نقشی ایفا میکند؟
یا اگر بخواهد کاری کند هم اجازه نمیدهند.
به همین دلیل است وقتی که شما بستر لازم را برای تولیدات صنعتی فراهم نمیکنید صنعت به همین شکلی که در حال حاضر میبینید میشود.
ما همچنان باید محصول ۴۰ سال پیش را استفاده کنیم آن هم محصولی که وارداتی است و تکنولوژی ها، تکنولوژیهای عقب مانده است،
دانش فنی لازم را نداریم و بهروز نیستیم.
مشکل تحریمها هم به مشکلات پیشین ما اضافه شده و باعث میشود که تولید و صنعت در کشور ما شرایط مناسبی نداشته باشد.