سرمایهگذاران حقیقی و تازه وارد بورس باید اتفاقاتی را که در چهارماه ابتدایی امسال افتاد، فراموش کنند؛ به نظر میرسد آن شرایط دیگر تکرار نخواهد شد و کانال یکمیلیون و ۲۰۰هزار واحدی، کف آینده بازار لااقل تا شش ماه آینده باشد.
بازار سرمایه بعد از دوماه پُرنوسان و ریزشی، حالا به ثبات نسبی رسیده است. اما همچنان این بازار با مشکلات ساختاری مواجه است. از بحث قیمتگذاری دستوری تا نوسان شدید در گروههای بزرگ بورسی، همچنین دخالتها و تصمیمات سیاستگذاران بر این بازار تاثیرگذار هستند.
در این شرایط که گمانه زنی ها بر بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها متمرکزشده است. قطعا این بازار جان دیگری خواهد گرفت. به نظر کارشناسان بازار سرمایه، رفع تحریمها سبب افزایش شاخص کل و بازگشت دوباره سرمایهها به بازار سرمایه خواهد شد. با رفع تحریمها که به احتمال زیاد از لغو تحریم صنعت خودرو آغاز خواهد شد، بازار خودرو احتمالا ریزش میکند و سرمایهها به سمت بورس حرکت خواهد کرد. از این نظر، اگر سیاستهای کلان اقتصادی نظیر افزایش سود بانکی بر بازار سرمایه اثر منفی نگذارند، میتوان به سبز بودن و رشد دوباره بازار سرمایه امید داشت. همچنین بسیاری؛ گروه خودرویی را یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین بخشهای بازار سرمایه پس از رفع تحریمها میدانند.
سرگروهی خودرویی در صورت لغو یا تعلیق تحریم ها
باتوجه به روند روبهرشد و مثبتی که بازار در هفتهای که گذشت سپری کرد، بهنظر میرسد در هفته آینده نیز روند مثبت داشته باشد و نقدینگی قابل توجهای به بورس وارد شود. زیرا درحال حاضر بازارهای موازی بورس مانند سکه، طلا، ارز و خودرو نیز با رکود مواجه هستند و خروج نقدینگی از آنها صورت گرفته است.
متوقف شدن عرضه سهام عدالت و همچنین گشایشهای سیاسی که احتمالا در حوزه بینالملل روی خواهد داد، میتوانند بسیار موثر باشند. این عامل در کاهش ریسکهای موجود در بازار از حایز اهمیت است و میتواند به رشد بورس کمک کند.
اینکه بازار در سه ماه اخیر با ریزش بیش از ۵۰ درصدی روبهرو بود، برخیها حتی کاهش بیشتری را برای بازار سرمایه متصور بودند. اما بازگشت شاخصکل به محدوده یکمیلیون و ۲۰۰هزار واحدی، یک کف مستحکم برای بازار بوجود آورد که علی القاعده نباید شاخص کل از آن پایینتر برود، این موضوع خود میتواند بسیار با اهمیت باشد و بهنوعی میتوان گفت: شاخص در حال خروج از سیر نزولی است.
از طرف دیگر، کاهش نرخ دلار نیز در بازار تاثیرگذار بوده است. گرچه به نظر نمیرسد نرخ ارز نیمایی تا یک سال آینده به زیر ۲۰هزار تومان کاهش پیدا کند. این موضوع برای سهام مفید خواهــد بود. بدین لحاظ در گروه خودرویی نیز شاهد رشد بیشاز ۲۰درصدی سهام ایرانخودرو و سایپا طـــــی دو هفته اخیر بودهایم.
سیاست گذاری های اشتباه بر بازار سرمایه
وقتی قرار است تصمیمی از سوی نهاد های بالاتر از سازمان بورس برای بازار سرمایه گرفته شود؛ باید تبعات آن را نیز دقیقا ارزیابی شود تا بازار سرمایه در این تصمیمگیریها شوکه نشود. مثلاً زمزمههایی در مورد افزایش نرخ سود بانکی به گوش میرسد که اگر عملی شود، در درجه اول ضربه اساسی به بازار سرمایه وارد میکند و در درجه دوم باعث وارد شدن بخش تولید کشور را با مشکل تامین نقدینگی مواجه خواهد کرد. هزینه تولید افزایش پیدا خواهد کرد.
مساله تاثیرگذار بعدی بر بازار سرمایه و بخش تولید، قیمتگذاری دستوری است که سالهاست توسط دولت انجام میشود بی تعارف باید گفت: حتی اگر قیمت گذاری دستوری با نیت خوبی باشد و خدای ناکرده راهی برای کاسبی پنهانی وابستگان مسئولین نیست اما عملا موجب رانت و ویژه خواری بسیاری نا میمون و مضر شده است که هیچ برنده ای ندارد. اما سوال اینجاست مگر قرار نبود این امر به بازار فولاد نیز تسری یابد پی چرا بهصورت کلی از دستور کار خارج شد.
پرواضح است دلالان دوست دارند قیمتگذاری محصولات در یک بازار غیرشفاف انجام شود تا آنها بتوانند هرکاری میخواهند انجام دهند. این در حالی است که وقتی محصولی در بورس عرضه شود، باید به مکانیزم آن نیز عمل کنید. یعنی عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند، نه اینکه برای آن سقف گذاشته شود. زمانی که قرار است درخصوص نمادهای بورسی بازارگردانی حرفهای صورت گیرد، انتظار این است که کار بهصورت دائمی و منظم باشد؛ نه فقط در مواقع بحرانی به بازارگردانی بپردازیم و پس از آنکه برای دو روز معاملات ثبات پیدا کرد، آن را متوقف کنیم. این بازارگردانی هم چنین باید در قبال تمامی نمادهای بازار اجرایی شود، نهفقط برای یکسری شرکت بزرگ و تاثیرگذار بازار صورت بگیرد.
در واقع شورای عالی بورس باید بتواند بهعنوان بالاترین رکن تصمیمگیری در بازار سرمایه، تمام شرکتها را ملزم به بازارگردانی حرفهای در نمادهایشان کند. والا بازارگردانی در تعداد معدودی نماد و آن هم بهصورت نامنظم، گرهای از بورس را باز نخواهد کرد.
برداشتن محدودیت دامنه نوسان نیز از دیگر اقدامات است که برای به ثبات رسیدن بازار باید انجام شود؛ بهکارگیری دامنه نوسان پویا باعث میشود در مدت کوتاهی هیجان بازار تخلیه شود. اما درحالحاضر با این دامنه نوسان محدود عملا تحلیل در بازار سرمایه متوقف شده است و شرکتها بر اساس عملکردی که از خود برجای میگذارند، مورد ارزشیابی قرار نمیگیرند. اما درصورتیکه محدودیت دامنه نوسان برداشته شود، تحلیل به عنوان یک رکن بر بازار حکمفرما میشود و وضعیت پیشبینیپذیر خواهد شد.
یک پاسخ
بسیارعالی