امیر صادق پور: دولت باید به جایگاه نظارتی خودش بازگردد

به گزارش قطعات خودرو امیر صادق پور پیشکسوت و فعال صنف لوازم یدکی خودرو و رسته‌ی راهسازی در خصوص مشکلات کسب وکار گفت: دولت باید به جایگاه نظارتی خودش بازگشته و کار مدیریت باید به اصناف واگذار شود. این روش مدیریت نه تنها پاسخگو نبوده بلکه بی‌اعتمادی را نیز رواج داده است. متاسفانه اتاق اصناف نیز درست عمل نمی‌کند. ما به آنها اختیار دادیم تا از ما حمایت کنند اما از دولت حمایت می‌کنند.

برای جوان امروزی هدف مهم است نه مسیر!

امیر صادق پور ابتدا در خصوص پیشینه‌ی خود گفت: بنده از سال ۱۳۶۵وارد این حوزه شدم. اوایل شرایط کار و کسب درآمد خوب بود و راضی بودیم اما رفته رفته و سال به سال اوضاع بدتر شد. در حال حاضر هزینه‌ی سالم کار کردن از ناسالم کارکردن بیشتر است. جوانانی که وارد این صنف شده اند از سر حرص و طمع برای رسیدن به هدفشان دست به هرکاری می‌زنند. این حوزه، بسیار حساس است چرا که با جان مردم سر وکار دارد. اما درسال های اخیر، فعالان و وارد کنندگان سالم وصادق قطعات خودرو یا کنار کشیده‌اند یا محدود کار می‌کنند.

وی ادامه داد: ایرانی‌ها در بازار چین به دنبال قطعات با قیمت پایین‌تر هستند و به دنبال جنس ارزان می‌گردند. نمی‌گوییم به قیمت اهمیت ندهند اما کیفیت قطعات را نیز در نظر بگیرند. البته مسائل اقتصادی و تحریم‌ها نیز در ورود کالاهای تقلبی و بی کیفیت تاثیر گذار هستند. درگذشته که تحریم ها نبود، کالای تقلبی نیزدر بازار  کمتر بود. متاسفانه خیلی ها می‌خواهند به هدفشان که کسب سود بیشتر است، برسند و طریق و راه رسیدن به آن اصلا برایشان مهم نیست. آن اعتماد سابق که بین مشتری و فروشنده وجود داشت، از بین رفته است. حتی کسب وکارهایی که فعالیت سالمی دارند نیز گاها زیر سوال می‌روند.

ما آخرین نسل این حوزه هستیم

صادق پور افزود: یکی از دوستان می‌گفت ما آخرین نسلی هستیم که این کار را ادامه می‌دهیم. زیرا وقتی تولید کننده‌ای نتواند سرمایه‌، اعتبار و تجربه‌اش را به بچه‌هایش انتقال دهد یعنی آژیرخطر برای صنف او به صدا درآمده است. البته طرز فکر و اهداف جوانان امروزی هم در این اتفاق بی تاثیر نیست. جوانانی که معتقد هستند باید کارهایی با درآمد بیشتر و زحمت کمتر انجام دهند.

این فعال صنفی ادامه داد: هر روز شعارهای زیادی در خصوص حمایت از تولید و تولید کننده می‌شنویم اما در عمل چنین عملکردی را از هیچ کس نمی‌بینیم. همین قطعی برق، سبب ضرر و زیان زیادی برای تولید کننده ها شده وکارخانه‌ها با هر بار قطعی برق باید هزینه‌ی زیادی را متحمل شوند تا شرایط را به قبل بازگردانند. برای مثال صنایع هیدرولیک ایران که ما نماینده‌ی آن هستیم خیلی تلاش کردند که با جنس‌های چینی رقابت کنند. در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ ما شاهد بودیم که بعضا سه الی چهار سال قیمت قطعاتشان تغییر نمی‌کرد اما در حال حاضر یک سال را هم نمی توانند تضمین کنند زیرا حمایتی از تولید وجود ندارد.

اعتماد و همدلی از بین رفته است

صادق پور از دهه 60 یاد کرده و گفت: در دهه‌ی 60 و در آن شرایط جنگی، وضعیت متفاوت بود. ما با جهاد سازندگی همکاری می‌کردیم و همه از جان و دل مایه می‌گذاشتند. یکی از قطعات خراب شده بود. باید آن را وارد می‌کردیم اما موفق نشدیم. به صورت پیوندی کارکردیم و شرط گذاشتیم که اگر کار نکرد به ما پول ندهند. ما این گونه پای کار بودیم. اما امروزه اگر آن شرایط دوباره تکرار شود، بعید است که مردم مانند آن زمان حمایت کنند. متاسفانه آفت بی اعتمادی به ما زده و دولت در این زمینه مقصر است. آنها نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند و نتیجه این شده که شاهد هستیم. در زمان جنگ، اتحادیه‌ها بسیار فعال بودند. اعتماد وجود داشت. امروزه حتی در بین اعضا و روسای اتحادیه نیز اعتماد وجود ندارد. در آن زمان فعالان صنفی، مشکلات مالی دو سه میلیونی با دارایی داشتند اما به جبهه‌ها بدون چشم داشت، کمک 20 میلیونی می‌کردند.

کارشناس یا ناکارشناس

وی افزود: اتحادیه و اتاق اصناف نماینده‌ی اصناف هستند نه دولت. حکومت درصدد محدود کردن اتحادیه‌ها است. به عنوان مثال سامانه‌ی ملی صدور مجوزها، یکی از مهم ترین مسئولیت های اتحادیه را سلب کرده است. اتحادیه‌ی ما خیلی تلاش کرد و تمام سعی خود را به کار گرفت اما آن نتیجه‌ای که خودش نیز متصور بود، رخ نداد. متاسفانه مسئولین ما شناخت درستی از اصناف ندارند. کارشناسانی مثل کارشناسان دارایی، بازرسی و امثالهم ادعای زیادی دارند اما به مسائل واقف نیستند. برای مثال تعزیرات چه موفقیتی داشته است؟ آیا صدور جریمه های سنگین به معنای کسب موفقیت است؟ آیا این جریمه‌ها توانسته‌اند از ورود کالای قاچاق و تقلبی جلوگیری کنند؟

نمونه‌ی دیگر همین دستگاه‌های پز هستند. هر شغلی سیستم سودهی خودش را دارد . حتی در بازار لوازم یدکی خودرو، رسته‌ی سواری با راهسازی متفاوت است. بعضا سودها سه الی چهار درصد است اما دارایی به این مسائل آگاه نیست. حتی در سایر صنوف نیز ما شاهد این‌گونه مشکلات هستیم. در صنف نانوایی‌، آیا دغدغه اصلی این بود که هر خانوار چند عدد نان می خرد؟ متاسفانه مسائل اصلی از یاد رفته و در بیراهه حرکت کرده و با اغراق شعار می‌دهند که موفق شدیم. بی اعتمادی در جامعه، در بین مردم، اصناف و دولت موج می‌زند. کارشناسان متخصص نیستند. آنها از خود اصناف یاد می‌گیرند و سپس می‌خواهند اصناف را مدیریت کنند. اتحادیه‌ها دوست دارند که کاری انجام دهند اما نمی‌توانند زیرا راه برای آنها باز نیست.

وی برای بازگشت اعتماد مردم به دولت گفت: دولت باید به جایگاه نظارتی خودش بازگردد. اگر به همین روش فعلی عمل کند، هرگز موفق نخواهد شد از مردم و صنوف کمک بگیرد. دولت باید مدیریت صنوف را به خود اصناف واگذار کند. البته اعضای صنوف نیز ممکن است اشتباه کنند اما درصد خطای اصناف از مسئولین کم‌تر است. دولت باید بپذیرد که روش نظارتی و دستوری کارساز نیست و در حال حاضر هم نمی‌توانند پاسخگوی این روش باشند.  در نتیجه‌ی عملکرد اشتباه مسئولین، مواد فاسد شدنی، مواد کم یاب و غذای دام و طیور و امثالهم چند ماه در گمرک مانده و فاسد می‌شوند. در سطح جامعه مدام شاهد نوسان و افزایش قیمت ها هستیم اما مسئولین پاسخگو نیستند.

صادق پور افزود: متاسفانه نشریات ما حق صحبت ندارند. آزادی بیان نداریم. نمی‌توانیم حرف حق و درست بزنیم. اگر کسی حرف بزند، فردا او را از کار برکنار می‌کنند. باید اعتماد گذشته را باز گردانند.

اتاق اصناف، نه اتاق دولت!

صادق‌پور در پایان گفت: اتاق اصناف 20درصد از درآمد خالص اتحادیه‌ها را می‌گیرد و از شهریه اصناف تغذیه می‌شود. آنها نماینده‌ی صنف هستند اما احساس مسئولیت نمی‌کنند و خود را دولتی می بینند. خیلی ضعیف هستند و از اصناف دفاع نکرده و دستوری عمل می‌کنند. ما به آنها اختیار دادیم تا از صنف حمایت کنند اما از ترس از دست دادن صندلی و مقام، سکوت می‌کنند.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *