به گزارش قطعات خودرو به نقل از خودروبانک، در تابستان سال ۱۴۰۱ بود که مدیرانخودرو تصمیم گرفت از خودروی ام وی ام X55 پرو رونمایی کند. ام وی ام X55 پرو فیسلیفتی است بر اساس خودروی ایکس ۵۵ که در سال ۱۳۹۹ به بازار عرضه شد، اما این خودرو با فروش موفقی و همچنین استقبالی خوبی در بازار مواجه نشد و مدیرانخودرو را مجبور به عرضه نسخه فیسلیفت آن در سال ۱۴۰۱ کرده است.
ام وی ام X55 پرو بر روی پلتفرم به روز T1X تولید شده و در خصوص این پلتفرم نیز باید بدانید این پلتفرم از همکاری و سرمایهگذاری مشترک جگوار-لندرور و چری ساخته شده و چری برنامه دارد سبد محصولات آینده خود را برای گسترش بازارهای جهانی بر روی این پلتفرم به روز و کارآمد توسعه دهد.
در ایکس 55 پرو فیسلیفتی نسبت به نسخه پیشین خود یعنی همان ایکس 55 صورت گرفته که از نظر مشخصات فنی نیز این خودرو نسبت به نسخه پیشین خود ارتقاء یافته است.
ام وی ام X55 پرو دارای یک موتور یک و نیم لیتری توربوشارژ و گیربکس ۹ سرعته CVT است که توانایی تولید ۱۵۶ اسب بخار و ۲۳۰ نیوتن متر گشتاور را دارد و این قدرت را به چرخهای جلو منتقل میکند. ابعاد اندازه اتاق این خودرو هر کدام به ترتیب در طول عرض و ارتفاع 4318*1830*1664، که ابعاد مناسبی برای خودرو در این سگمنت است.
نکته جالب توجه اینکه ویلبیس (فاصله بین دو محور) این خودرو با خودروی تیگو 7 پرو و آریزو 6 پرو تقریباً یکسان است و این یعنی با یک کراساوور جمع و جور مواجه نخواهید بود. ایکس 55 پرو از نظر ابعاد و اندازه و نحوهی فرمپردازی و سگمنتی که در آن قرار میگیرد و همچنین از نظر امکانات رفاهی میتوان با کیا سول رقیب دانست. با گشت و گذار در فضای مجازی درخواهید یافت که مدیرانخودرو شعار تبلیغاتی برای این برند در نظر نگرفته و به تازگی از عبارت Fashion و تکنولوژی استفاده میکند. استفاده از عبارت فشن، اسپورت بودن و جوانپسند بودن آن را به مخاطب مخابره کند و سعی بر تعیین جوانان به عنوان قشر هدف این خودرو دارد.
علیرغم اینکه این خودرو دارای پسوند پرو است، اما مدیرانخودرو این خودرو را با برند ام وی ام عرضه خواهد کرد. خودرو ایکس ۵۵ از کانسپت بتای شرکت چری که در نمایشگاه خودروی ۲۰۱۶ پکن رونمایی شده، برگرفته و طراحی شده، ولی این خودرو در بازار چین و بازارهای جهانی فیسلیفتهای زیادی دارد.
دو دلیل مشخص نشان میدهد، این خودرو جزو پرفروشترینهای شرکت اصلی نبوده است. اول اینکه در این سگمنت رقبای زیادی برای این خودرو وجود دارد، به ویژه در بازار ایران که خودروهای در این رنج قیمت و سگمنت بسیار موجود است و در طراحی بسیار بهتر و بهروزتر از این خودرو عمل کردهٰاند، و دلیل دوم به گرد طراحی شدن (به اصطلاح باکسی یا جعبه مانند) این خودرو حس کمبود فضا به مخاطب میدهد.
برای مثال، خودروی کیا سول یک مینی امپیوی کراس است که ابعاد و اندازهی بسیار مناسبی دارد اما هیچ شخص از نظر بصری دچار کمبود فضای این اتاق نخواهد شد؛ زیرا باکسی (Box) طراحی شده است، ولی در این خودرو علیرغم هماندازه بودن ابعادش با کیا سول از نظر بصری، به دلیل فرمپردازی گرد، حس کمبود فضای اتاق این خودرو را القا میکند که به نوعی به سبک طراحی بایونیک گرایش دارد، و احتمال زیاد سبک طراحی بایونیک باعث کاهش فروش این تپل جذاب گشته است.
نمای جانبی خودرو، بایونیک دیزاین
طبق معمول برای نقد و بررسی طراحی خودرو، از نمای جانب شروع میکنیم؛ زیرا در این نما میتوان شبح کلی خودرو را کاملتر مشاهده و بررسی کرد. خودرویی که ما از آن عکسبرداری کردهایم، به رنگ مشکی است و سقف شناور قابل مشاهده نیست اما در رنگهای غیر از مشکی سقف شناور به زیبایی نمایان است و تنها مشکل، وجود یک روفریل تزئینی در این خودرو در انتقال پیام سقف شناور خلل وارد میکند که با حذف روفریل و یا همرنگ شدن با سقف طراحی رو به بهبود خواهد رفت. نحوهی فرمپردازی گرینهوس و نوار کرومی که در قسمت بلت لاین آن کار شده، وزن بصری این خودرو را رو به قسمت عقب نمایان میکند که به بیان دیگر تاکید بر کپ بکوارد بودن خودرو است. در همین قسمت شاهد یک شولدرلاین سیال و روان هستیم که از ستون C این خودرو شروع به حرکت میکند و رفتهرفته بر ضخامتش افزوده میشود و به مسیر خود ادامه میدهد و از فندر خودرو نیز عبور میکند و در انتها به چراغ جلوی خودرو میرسد. این شولدرلاین نیز به درستی آغاز و پایان مییابد و در مسیر خود دچار انحراف از مسیر و یا زیاده گویی نمیشود. در ستون C این خودرو یک قطعهی پلاستیکی به رنگ مشکی قرار دارد که وظیفه آن عریضتر کردن ستون C این خودرو برای حفظ تناسب بصری است. چری با قرار دادن چند خط برجسته بر روی این قطعه سعی بر نشان دادن سبک طراحی هایتک دارد به بیان واضحتر این قطعه کاربرد خاصی ندارد ولی با قرارگیری چند خط ساده، حس کارکرد افزایش آیرودینامیک خودرو را منتقل میکند. کمی پایینتر کاراکترلاین این خودرو به زیبایی طراحی و حجمپردازی شده است. بیرون زدگی کاراکترلاینها فرم آفرودی تداعی میکنند، و در عبن حال انعکاسهای سطح بدنه، ظرافت راحفظ کردهاند و خبری از تداخل و شلوغی بیمعنای انعکاسها نیست. برای جمع بندی باید گفت سطحپردازیها با توجه به سیلوئت کلی خودرو یک طراحی و کل منسجم و هویت را میسازد و نکته بسیار مثبت طراحی در این خودرو است، که اغلب مشکل اساسی طراحی خودروهای چینی تا امروز بوده است.
همانند همیشه سایز چرخهای به کار رفته در این خودرو کوچک است و به نظر ما، در صورتی که شرکت مدیرانخودرو چرخهای بزرگتر به سفارش میگذاشت، جذابیت بیشتر این خودرو را شاهد بودیم.
نمای عقب، خط چشم
در نگاه اول چراغهای ذوزنقهای شکل این خودرو به چشم میآید که با تیرهتر شده گرافیک چراغها سعی بر اسپرتتر دیده شدن خودرو میکند. اگرچه نوار کرومی مابین چراغهای عقب از نظر بصری تناسب دارد و به عریضتر به نظر رسیدن این خودرو و در تنیجه جذابتر شدن آن کمک میکند؛ اما کرومکاری در خودرویی با رویکرد طراحی اسپرت و جوانپسند به خصوص در این سگمنت و تناسبات، تضاد معنایی شبیه به نمای عقب کیا سلتوس را (در نقد کیا سلتوس به تفصیل توضیح خواهم داد) به وجود خواهد آورد.
نمای جلو، تپل بانمک
بر روی بونت این خودرو دو خط شخصیت پرداز قرار دارد که بسیار تیز و برجسته از ستون A این خودرو آغاز و به سمت دماغهی خودرو حرکت میکنند و در طول مسیر حرکت خود آرامآرام، نرم و محو میشوند. این خطوط امضای چری در طراحی کراساوورها است که این المان در تمامی خودروهای کراساوور چری اجرا میشود. اندکی پایینتر گریل خودرو که چری این جلوپنجره را کهکشانی نامیده را میبینیم که جلوپنجرهی کهکشانی باعث عریضتر و ماکسیمال به نظر آمدن خودرو میشود. در زیر این جلوپنجره یک دیفیوزر کرومی قرار دارد که در درون آن یک نوار قرمز رنگ کار شده که از آنجایی که این رنگ در تمامی قسمتهای خودرو چه در طراحی خارجی و چه در طراحی داخلی کار میتوان دید، بسیار پسندیده است میتوان این سبک در طراحی را اندکی فشن دانست! اما نوبت به ذکر دو نکتهی اساسی در طراحی نمای روبروی این خودرو است.
اول آن که چراغهای این خودرو برای این ابعاد بیش از اندازه بزرگ طراحی شدهاند. ولی در این جا با توجه به گرد و تپل طراحی شدن این خودرو باعث جذابیت در نمای روبروی این خودرو شده است. دوم خطوطی که بر روی سپر این خودرو به دور نوار کرومی دیلایتها کشیده شدهاند، گرافیکی همسان و متناسب با این نوار کرومی دارد و قرینهسازی در آن رعایت شده است. نکته جالبی که در حین بررسی این خودرو متوجه آن شدیم که هنگام روشن شدن خودرو دیلایتها روشن میشود و زمانی که چراغهای اصلی این خودرو را روشن میکنید دیلایتها خاموش میشود! این در صورتی است که روشن ماندن آن به بهتر دیده نمای جلو کمک میکند.
جمعبندی طراحی خارجی x55 pro
در جمعبندی طراحی این خودرو باید به بیان ساده و مشخص درباره رویکرد طراحی، جایگاه این سگمنت و سبک طراحی چری برای این محصول چند نکته را بیان کرد. چری برای این خودرو سیلوئتی شبیه به سبک طراحی کراساوورهای برندهایی چون: مینیکوپر، فیات و دیاس طراحی کرده است که به نوعی از سبک طراحی Retro استفاده کرده و المانهای ترند روز طراحی و Wow Factors در فرم نهایی خود ندارند و در نگاه اول چشمان ایرانیان علاقهمند به خودرو را به خود جذب میکند، و این در حالی است که برندهای چینی محبوبیت خود را در بین خریداران ایرانی یه دلایل اقتصادی و البته نبود امکان رقابت سایر برندهای مطرح دنیا در بازار ایران بدست آوردهاند، و از طرفی برندهای مطرح نام برده شده در این سبک از طراحی نیز، گویا در این سالها اقبال عموم را با استقبال اندک مخاطب خاص این سبک طراحی برای خود تعویض کردهاند و از طرفی برای استفاده از این فرم و سبک در طراحی به هیچ عنوان محافظهکاری نمیکنند و به معنای حقیقی کلمه رویکرد ساختار شکنانهی مخصوص به هویت برند خود را به حالتی فشن مانند، در کل طراحی خودرو به نمایش میگذارند، این در حالی است که در ام وی ام X55 پرو، به جز در سیلوئت خودرو، سایر قسمتها و در نتیجه فرم کلی خودرو محافظهکارانه و بر اساس ترندهای روز طراحی شده و سعی بر محبوب شدن و مجذوب کردن مخاطب را داشته است.
طراحی داخلی، فشن و زیبا
خیلی سریع و مشخص عرض کنم طراحی داخلی این خودرو با تناسبات هارمونیک و جذاب در طراحی بصری و اجرای با کیفیت برای مخاطب طراحی شده است که میتوان گفت به غیر از دو نکته قرار گرفتن جای کابل شارژ در سقف و اندروید نبودن مانیتور خودرو، فاکتور دیگری، دقت در اصول طراحی و اهمیت به مشتری را نه تنها زیر سوال نمیبرد، بلکه با توجه به اهمیت در کیفیت اجرای نواردوزیها، چرمدوزیها، سطوح آلومینیومی، سطوح مشکی براق و تمام جزئیات در طراحی داخلی خودرو احساس اولیه کیفیت بالای کابین و اسپرت و به روز بودن را به مخاطب منتقل میکند. مهمترین نکته در کابین ایکس۵۵پرو به اندازه طراحی کردن و پرهیز از اضافه کاری در استفاده از متریالها است، دقیقا برعکس هم خانواده خود یعنی آریزو ۶ پرو که در نقد طراحی این خودرو به تفصیل شرح داده شده که در آینده منتشر خواهد شد.
طراحی داخلی این خودرو مفهوم فشن و اسپرت، هارمونیک و ارگونومیک بودن به معنای واقعی کلمه است. تناسب و تکرار نوارهای چرمی و دوخت قرمز رنگ صندلیها با خطوط قرمزی که بر روی بدنهی خودرو کار شدهاند، همخوانی دارد و نحوهی فرمپردازی، جانمایی، جنس، متریال و اندازهی متناسب دریچههای هوا، به علاوهی کارآمدی جیبهای رودریهای خودرو باعث میشود که این خودرو نظر ما را در زیبایی و کارایی توامان به خود جلب کند.
در پایان باید عرض کنم که این خودرو هم مانند هر خودروی دیگری در جهان ویژگیهای خوب و بد را با توجه به رویکرد اولیه طراحی دارد، اما در اینجا شاهد یک خودروی مناسب از نظر کارایی و متناسب از نظر طراحی هستیم. خودرویی که اگرچه در مقایسه با برادرهای بزرگتر خود مثل تیگو 7 پرو و یا تیگو 8 پرو، یک نسل عقبتر است اما باز هم با توجه به بازار تشنه ایران، ام وی ام X55 پرو می تواند باز هم به خوبی خود را نشان دهد و لااقل طراحی بروزی را نسبت به محصولات کسلکننده و تکراری خودروسازان دولتی متمایز کند.